نمی دانم چرا که اینچنین نازی پری بانو
تو با چشم سراوانی چه طنازی پری بانو
تو شور و شعر حافظ ها، تو شیرینی پریچهره
به جان من که سر تا پا تو اعجازی پری بانو
شکستی قلبِ سعدی را به تیرِ آن نگاه خود
تو همچون آن سیه چشمانِ شیرازی پری بانو
چه حالی میدهد یک لب ز آن لبهای سوزانت
تو در گرمای عشقِ خود چو اهوازی پری بانو
تو که غنچه دهان، اَبرو کمان و تارِ گیسویی
چرا با شاعرِ عاشق، نمی سازی پری بانو؟
بیا پیشم! نمی آیم! بخوان شعرم! نمی خوانم
بمان با من! نمی مانم! چه لجبازی پری بانو
نگاهم کن، صدایم کن، رهایم کن، تباهم کن
بِپَر پَر پَر در آغوشم، تو شهبازی پری بانو
اناری های جذابت غزل ها را به پا کرده
لبت بر روی این لب ها چه لب بازی پری بانو
من از تو عشقِ تو دارم در این دنیای وارونه
به سر فصلِ غزل هایم تو آغازی پری بانو
سراوان سیب و سورانی هوای زاهدان داری
به شهرآشوب اشعارم تو می تازی پری بانو
پلیواری گورا کن بیا بند بچکند وتا سینگار
گو تو دولدار بیت موسم تو ممتازی پری بانو
به دانشگاه چشمانت شدم مشروط هر ترمی
غزل گفتم که رقصیدی، به هر سازی پری بانو
تو چشمانت غزل دارد، نگاهت موج احساسی
پریدم شهرِ آغوشت چه پروازی پری بانو!
سرم گیج است و "هذیانم" مفاعیلن مفاعیلن
به دوشا دوشِ این شعرم تو همرازی پری بانو
سراوانی سراوانی، سراوانی گلِ نازم
و من سربازِ سربازی سسربازی پری بانو
زبان الکن شده جانم برای عشقِ شیرینت
درونِ سینه ی راشد تو چون رازی پری بانو
#سید راشد سید زاده
*سراوان، سیب و سوران، سرباز، از شهرهای استان سیستان و بلوچستان به مرکزیت زاهدان هستند.
*پلیوار: دوخت معروف زنان بلوچستان بر روی لباس های زیبای آنهاست. معنی بیت
لباسای زیبایت را که با دوخت جذاب پلیواری هستند پبوش و خودت را با آنها زینت بده، سپس به دیدارم بیا، آن وقت با حضور تو حتی فضا عوض می شود لحظه های آب و هوای طبیعت هم تغییر می کند و همه چیز باب دلم می شود.
درودبرشما
زیباقلم زدید