سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 20 تير 1404
    17 محرم 1447
      Friday 11 Jul 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        اگر می خواهی خوشحال باشی، پس باش.لئو تولستوی

        جمعه ۲۰ تير

        حکایت عُشاق جهان

        شعری از

        ابوالفضل بابائی(رادمان)

        از دفتر سازِ عشق نوع شعر قطعه

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ ۰۰:۳۸ شماره ثبت ۱۲۹۲۸۴
          بازدید : ۲۰۱   |    نظرات : ۱۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر ابوالفضل بابائی(رادمان)
        آخرین اشعار ناب ابوالفضل بابائی(رادمان)

        گویند که عُشاق جهان 
        عقل ندارند...
        یعنی تو خری؛ من به
        مراتب ز تو خرتر :)
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        شاهزاده خانوم
        شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۱۲:۳۳
        نَ مَ نَ؟..🤨🤔
        درود بر شما خندانک
        ابوالفضل بابائی(رادمان)
        ابوالفضل بابائی(رادمان)
        يکشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۰۰:۰۵
        تشکر🤍
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۱۳:۱۰
        خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۲۳:۳۹
        سرقت ادبی است
        تشکراز بانو کاسیانی خندانک خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۱۲:۳۷
        قلمتان نویسا
        در پناه حق
        موفق وپیروز باشید
        خندانک خندانک خندانک
        مریم کاسیانی
        شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۱۴:۳۰
        کر و کور عشقیم؛ تو کر، من ز تو کرتر
        تو خاک به سر هستی و من خاک به سرتر
        گویند که عشاق جهان عقل ندارند
        یعنی تو خری، من به مراتب ز تو خرتر!

        علیرضا فیاض

        با سلام
        شما نمی توانید اشعار دیگران را به نام خود ثبت کنید،سرقت ادبی محسوب می شود.
        شایسته است که هر چه سریع تر به حذف پست اقدام فرمائید
        مریم کاسیانی
        يکشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۱۴:۵۹
        شما قصد حذف این پست را ندارید؟
        شهرام بذلی
        شهرام بذلی
        يکشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۲۲:۰۸
        درودها نثارتان حضرت استاد مهربانو کاسیانی
        ارسال پاسخ
        ابوالفضل بابائی(رادمان)
        ابوالفضل بابائی(رادمان)
        يکشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۲۲:۲۸
        خیر
        ارسال پاسخ
        صبا حضرتی جامیسوو
        چهارشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۲۱:۴۰
        زیباست
        ابوالفضل بابائی(رادمان)
        ابوالفضل بابائی(رادمان)
        پنجشنبه ۲۲ شهريور ۱۴۰۳ ۲۱:۰۱
        تشکر
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        سید مرتضی سیدی

        تا کی چو شمع گریم ای گل درین شب تار ااا چون صبح نوشخندی تا جان دهم به بویت ااا ای گل در آرزویت جان و جوانی ام رفت ااا ترسم بمیرم و باز باشم در آرزویت ااا از پافتادگان را دستی بگیر آخر ااا تا کی به سر بگردم در راه جست و جویت
        میکائیل نجفی(سراب )

        رسد ایام اندوه به پایان خویش به میمنت قدوم حضرت دوست اا قلبت صحیح نگهدار که جای درنگ نیست اا بداهه ت
        سید مرتضی سیدی

        در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی ااا خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی ااا دل که آیینه ی شاهی ست غباری دارد ااا از خدا می طلبم صحبت روشنرایی ااا کرده ام توبه به دست صنم باده فروش ااا که دگر می نخورم بی رخ بزم آرایی ااا نرگس ار لاف زند از شیوه ی چشم تو مرنج ااا نروند اهل نظر از پی نابینایی ااا جوی ها بسته ام از دیده به دامان که مگر ااا در کنارم بنشانند سهی بالایی ااا کشتی باده بیاور که مرا بی رخ دوست ااا گشت هر گوشه ی چشم از غم دل دریایی اااا اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر
        شاهزاده خانوم

        و از خواب ها پرید از گریه ی شدید ااا اما کسی نبود اما کسی ندید
        سید مرتضی سیدی

        الهی به مستان میخانه ات ااا به عقل آفرینان دیوانه ات ااا به دردی کش لجه ی کبریا ااا که آمد به شانش فرود انما ااا به دری که عرش است او را صدف ااا به ساقی کوثر به شاه نجف ااا به میخانه وحدتم راه ده ااا دل زنده و جان آگاه ده ااا که از کثرت خلق تنگ آمدم ااا به هر جا شدم سر به سنگ آمدم ااا بیا ساقیا می بگردش در آر ااا که دلگیرم از گردش روزگار ااا میی ده که چون ریزیش در سبو ااا برآرد سبو از دل آواز هو

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1