آهسته تر(۲)
از چه رو هستی شتابان ای دلار، آهسته تر
می نشینم در رهت چشم انتظار، آهسته تر
همچنان افتان وخیزان میروی بالا چرا
شد دل وامانده ما بیقرار، آهسته تر
گاه گاهی میزنی بر جاده خاکی تخت گاز
کرده ای باز اینچنین گرد و غبار، آهسته تر
سوزد آن کُرک و پرت یا غرق دریا میشوی
میزنی بر آب و آتش بی گدار، آهسته تر
تا دراندازی بدوش کدخدایان پوستین
میزنی یک لاقبایان را به دار، آهسته تر
هر که میخواهد تو را از اوج بر زیر آوَرَد
وعده شیرین او شد زهر مار، آهسته تر
شهرت چشم خمارت شهره در بازار شد
میشوی در دام شیادان شکار، آهسته تر
آرزوها بال و پر زد دلخوشی زد زیر دل
کیف کوکت گشته گویا برقرار، آهسته تر
گاه گاهی خوش نشینی بی حساب و بی کتاب
بر حساب ناکسان بی اختیار، آهسته تر
هر کسی را دیده گریان گشت میلیاردی زند
بسته های اسکناس بی شمار، آهسته تر
دیده ما هم ز دستت گشته گریان پس چرا
میکنی از دست ماها الفرار، آهسته تر
حال زار ما ببین و اندکی آهسته ران
رفته از دست #یگانه اختیار، آهسته تر
#امیر_وحدتی_یگانه
بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود