یاد ایام

درود

چه خوب بود
آفرین‌تان
درود بر شما

درود بر شما جناب بذلی

شعری زیبا خواندم از قلمتان

بمانید به مهر و بسرایید

درودبرشما
بسیارزیبابود
واقعا یادش بخیر
👌👌👌👌

درودتان جناب بذلی شاعر زیبا نگار🌺🌹☘️🤞🙏✨🌼🌼👏👏🌸

واقعا یادش بخیر🤞🤞🤞


با خواندن غزل زیبایتان رفتم به گذشته و خاطرات بی بدیلش،رسالت شاعر همین است،قلمتان مانا و پایا💫🪴🍀🎉🌟☄️☄️🙏☘️🌹🌹🌺🌺🤞🌸👏🌼✨🙏🖐️🔥🤍🌞🌲🌿🌱🌱

درود بر جناب بذلی عزیز..
زیبا سرودید..
احسنت..

آن شوق و شور بی‌دلیل، کز کودکی جانم گرفت
حتی کنون گاهی کند چون بچگان رقصان مرا
گوید کسی، نه، ناکسی : بیماری و عقل تو خُرد
من کودکی در فطرتم، پس چون شود درمان مرا

آری من هم گاهی به آن دنیا برمیگردم. انقدر زیباست که گاهی ترجیح میدهم با بچه‌ها بازی کنم و حرف بزنم تا با بزرگ‌ترها. اصلا این بزرگتر شدن را خیلی سخت میتوانم قبول کنم❤️❤️ همچنین عزیزانی از جمله مادر بزرگ مرحومم بودند که همواره در خانه‌اش جمع میشدیم و بهانه‌ای برای یکی شدن ما بود. اما الان روز به روز این فاصله‌های پوچ را بیشتر احساس می‌کنم. ممنون که با کلامتان قلب‌ ما را صفا می‌دهید.

عرض ادب واحترام
عالیجناب دکتر مدهوش عزیز
سپاس از توجه و اظهار لطفتان
خاطرات گذشته

عرض ادب .
صمیمانه از ابراز لطف و محبتتان سپاسگذارم
بله درست میفرمایید .
سال خوب و خوشی را با خاطرات خوب و نیکو برایتان آرزومندم

قاری ننه گئجه ناغیل دییه نده ،

( شب هنگام که مادر بزرگ قصه می گفت، )


کولک قالخیب قاپ باجانی دویه نده،

(بوران بر می خاست و در و پنجره خانه را می کوبید،)


قورد کئچی نین شنگیله سین ییه نده،

( هنگامی که گرگ شنگول و منگول ننه بز را می خورد،)


من قاییدیب بیر ده اوشاق اولایدیم!

(ای کاش من می توانستم بر گردم و بار دیگر کودکی شوم !)

« استاد شهریار»

سلام و عرض ادب جناب بذلی عزیز
بسیار زیبا و دلنشین سرودید
درود بر شما

درود جناب بذلی
خاطره و انگیز و زیبا سرودید

درود بر شما
نوستالژی زیبایی را یاد آور شدی

درود بر شما
زیبا غزلی خواندم از قلم شما
🌹🌹🌹🌹

سلام
آفرین‌به‌شعر‌زیبا‌وخاطره‌انگیز‌تان
بسیار‌عالی‌بود

عیدِ نوروزو دعای لحظه ی تحویلِ
سال

سکه هایِ عیدی و آن بی قراریها
بخیر


درود جناب بذلی اندیشمند و مهراندیش
زیبا بود با حس و حال خوب
تصاویر دلنوازی خلق کرده اید. آفرین
سبز و سبزاندیش بمانید به مهر یزدان

درود🌺
زیبا و دلنشین سروده اید 🌺

درود بر شما
خاطره بازی زیبایی بود
لذت بخش بود

درود‌تان گرامی
زیبا‌‌بود

سروده ی یاد ایام به زیبایی تجسم صد سال پیش را تداعی نمود استاد بذلی عزیز ؛ درودها گرامی
جمعه ها حمامِ نفتی زیرِ دوشِ
آبِ داغ
کتاب قهوه ای تر از قهوه ، پر مخاطب است و حکایت های بسیار جالب در آن نهفته

عرض ادب
درود بر شما
موفق باشید و سلامت
🌱🌱🌱🌱