سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 25 آبان 1403
    14 جمادى الأولى 1446
      Friday 15 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲۵ آبان

        سالی که بر من گذشت

        شعری از

        افسانه احمدی ( پونه )

        از دفتر آرامش درون نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ ۰۰:۵۶ شماره ثبت ۱۲۸۵۶۶
          بازدید : ۲۲۶   |    نظرات : ۱۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر افسانه احمدی ( پونه )

        سالی که بر من گذشت....

        تمامْ امسال امّا من ، تمامش را بد آوردم
        بهارم را به پای کوچِ شب بوها کفن کردم

        زمان در التیامِ زخم های من ! عمو نوروز؛
        به سنجاقی به روی سینه زد ، دردی جگرترسوز
        نشد تا جان بگیرم در هوای سالم و آزاد
        چه بی رحمانه زد بر ریشهٔ من تیشهٔ صیاد

        گلستانم به طوفانی ز هم پاشید و پرپر شد
        جهانم تیره و خاکِ دو عالم ، چادرِ سر شد

        زمین خوردم، شکستم ، خودکشی کردم
        زمین خوردم ، زمین خوردم ، کم آوردم

        بهـارم قحطیِ خنده ، فغان آغازِ سالَم شد
        نه در گلدان گلی دیدم نه مرهم زخمِ بالم شد

        سیاهی های شب هم شد نمک بر زخمهای تن
        هزاران دردِ ناگفته ، چِکید از چشم های من

        میانِ ماندن و رفتن هزاران بار سُر خوردم
        به نوبت مرگ های تلخ را بر شانه ام بردم

        وَ این داروی هر روز و شبم بود از عذاب و درد
        نفس های شکسته ، لا به لای اشک های سرد

        زیان دیدم ، بُریدم ، زندگی شد از تنم مٱیوس
        تمام خواب و بیداریِ من شد چرخشِ کابوس

        سرم تاریک و تاریکی ،  برایم پوزخندی بود
        که می راندم به بیجا میشدم با خنده اش نابود

        کشیدم روی سینه ، سفرهٔ داروی دردم را
        که تا درمان کنم بیماری و شبهای سردم را

        ولی دستی دوباره ، پرت می کردم میانِ غم
        و پایش میکشید از دامنم شادی کم و کم کم

        معلّق بودم از بی تکیه گاهی بین جسم و روح
        برایم برزخی شد  جانگداز این سینهٔ مجروح

        و پیچیدم به خود مانند ماری سر زِ تن کنده
        ندیدم بعد از آن دیگر به لب ها ردِ یک خنده

        نمُردم ، زنده بودم با نفس هایی به اجباری
        که چون تیغی گلو را می بُرید از روی ناچاری

        شدم بیگانه با روز و شب و نور و هوا ، ساعت
        به احوال بلاتکلیف خود ، خو کردم و عادت

        چه شب هایی که با خود عهد کردم میروم امشب
        ولی بیدار بودم ،  با عذابی بیشتر در تب

        نوشتم از شکستن ، دل بریدن ، دل سپردن ها
        کنارش ضجه های ممتد و تکـرارِ مُردن ها

        نه از پاییز حرفی شد ، نه از بی برگی و باران
        به دامانم بهار این نوبری را ریختش آسان 

        زمستان هم برایم مثل سردابی در آغوشم؛
        پناه آورد تا بهتر ، لباسِ مرگ را پوشم

        از این دنیا و رسمش سخت دلگیرم وَ آزُردم 
        هزاران بار در  آغوشِ خود از بیکسی مُردم

        نگاه انداختم سالی ، که با سرخوردگی رفته
        تمامش کوچهٔ بن بست بود و حرفِ ناگفته

        چه سالی! هفته ها و ماهها در بسترم مُردند
        روانم را به روی ، دست های مرگ می بُردند

        گذشت و بد گذشت این ، گنبدِ دوّارِ بی معبد
        وَ پایش هر نفس یک تکّه از من را زمین میزد

        همان شاگردِ بیزار از کتاب و مکتب و درسم
        پس از این قصهٔ تلخ از بهار و عید می ترسم

        دلم میخواهد از این حال و روز بد جدا گردم
        به دنیایی که مهتابِ شبش زیباست برگردم

        کسی پیدا شود روحِ مرا پیدا کند شاید
        به دنیای سیاه و سرد و پر آشوبِ تن آید

        یکی ای کاش میشد نور را در چشمِ من ریزد
        دو دستم را به موجِ آبیِ دریا بیاویزد

        به روی شانه های باد ، بالاتر برَد آنجا
        ببینم آسمان را رنگ شادی رنگِ فردا را

        بیندازد مرا در دشت های جاری از "پونه"
        شوم همسایه با گل گندمی و لمسِ بابونه

        ببارد روز و شب باران، بشوید خستگی هایم
        بگیرد از من و روح و تنم  ، دلبستگی هایم
        افسانه_احمدی_پونه🖤💔
         
        و زندگی با مرگ حل می شود...
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۱ فروردين ۱۴۰۳ ۱۰:۰۳
        درود شاعر عزیز و گرامی
        عیدتان مبارک
        بداهه ای تقدیم شما:
        بهاری سبز و خرم آمد امروز
        به دنبالش عیان شد عید نوروز
        مبارک بادتان این سال پر شور
        در آن سر حال و سالم باش و پیروز

        خرم و تندرست باشید خندانک خندانک خندانک
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        پنجشنبه ۲ فروردين ۱۴۰۳ ۱۵:۱۱

        🍃🌾🌸🌾🍃🌾🌸🌾🍃
        🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴
        ارسال پاسخ
        افسانه احمدی ( پونه )
        افسانه احمدی ( پونه )
        شنبه ۴ فروردين ۱۴۰۳ ۱۹:۴۴
        درودوادب بزرگوار🍀🍀🍀
        نوروزتان فرخنده باد
        سالی توٱم با سعادت ، سلامت
        و آرامش مطلق برایتان آرزومندم
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        پنجشنبه ۲ فروردين ۱۴۰۳ ۱۵:۱۱

        سلام افسانه جان نازنین بانوی زیبانگار خندانک

        ان شاء الله به مدد الهی و تلاش و دلخوشی ِ خودتان
        از امسال تا شووونصددد هزاران هزار سال خوبی و نیکی و خوش‌اقبالی نصیب شما و لحظات زندگانی تان باشد به لبخند و عشق و نور و برکت‌مستدام الهی آمین خندانک خندانک

        خندانک عیدت مبارک عزیزخواهراندیشمندم خندانک

        افسانه احمدی ( پونه )
        افسانه احمدی ( پونه )
        شنبه ۴ فروردين ۱۴۰۳ ۱۹:۴۵
        درودوادب استاد گرانقدرم🍀🍀🍀
        مهربانوی جانم ، بانو کوهواره عزیزم
        نوروزتان فرخنده باد
        سالی توٱم با سعادت ، سلامت
        و آرامش مطلق برایتان آرزومندم
        سپاس از دعای زیباتون❤❤❤
        ارسال پاسخ
        آذر دخت
        چهارشنبه ۱ فروردين ۱۴۰۳ ۱۵:۵۹
        به تقویم‌ها اعتباری نیست
        اگر خودت متحول شدی آن‌وقت سال نو شده است.
        عرض تبریک سال نو
        امیدوارم سالی سرشار از سلامتی ، شادی و موفقیت در پیش داشته باشیم
        و چشمانمان روشن به نور خداوند حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
        سلامت باشید و سعادتمند
        🌸🌸🌸🌸🌸
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        پنجشنبه ۲ فروردين ۱۴۰۳ ۱۵:۱۱

        🍃🌾🌸🌾🍃🌾🌸🌾🍃
        🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴
        ارسال پاسخ
        افسانه احمدی ( پونه )
        افسانه احمدی ( پونه )
        شنبه ۴ فروردين ۱۴۰۳ ۱۹:۴۶
        درود و عشق گرانقدرم🍀🍀🍀
        مهربانوی جانم ، بانو آذردخت عزیزم
        نوروزتان فرخنده باد
        سالی توٱم با سعادت ، سلامت
        و آرامش مطلق برایتان آرزومندم
        سپاس از دعای زیباتون❤❤❤
        ارسال پاسخ
        امیر وحدتی        یگانه
        پنجشنبه ۲ فروردين ۱۴۰۳ ۱۵:۳۹
        درودها بر سرکار بانو احمدی.
        لذت بردم.
        🍏🍎💛🍎🍏
        دوباره پا گرفت ابر بهاری
        شود آبی زلال از چشمه جاری

        زمین از باد #نوروزی نوین شد
        زمستان را بهاری جاگزین شد

        شکوفا شد چو گل دامان #نوروز
        دوباره مُهر شد فرمان #نوروز

        🌷💦💦❤️💦💦🌷
        باهار گلدی بولوتلار ذوقه گلدی
        یاغیش یاغدی چیچکلر شوقه گلدی

        اسیب بایرام یلی یر تازه لشدی
        قیشین قانونی گئتدی کهنه لشدی

        آچولدو لاله تک دامان نوروز
        اولوب امضا گنه فرمان #نوروز

        نوروز ۱۴۰۳ بر شما خجسته باد
        #امیر_وحدتی_یگانه
        افسانه احمدی ( پونه )
        افسانه احمدی ( پونه )
        شنبه ۴ فروردين ۱۴۰۳ ۱۹:۴۸
        درودوادب بزرگوار🍀🍀🍀
        نوروزتان فرخنده باد
        سالی توٱم با سعادت ، سلامت
        و آرامش مطلق برایتان آرزومندم
        سپاس از حضور ارزشمندتان و ارسالی
        زیبای شما، قلمتان نویسا🌻🌻🌻🌻
        ارسال پاسخ
        ساسان نجفی(سراب)
        پنجشنبه ۲ فروردين ۱۴۰۳ ۲۳:۵۵
        درود بر شما بانوی گرامی و گرانقدر..
        زیبا سرودید..
        درپناه حضرت حق شادمانه سلامت بمانید..
        سال نو مبارک..
        خندانک خندانک
        افسانه احمدی ( پونه )
        افسانه احمدی ( پونه )
        شنبه ۴ فروردين ۱۴۰۳ ۱۹:۴۹
        درودوادب بزرگوار🍀🍀🍀
        نوروزتان فرخنده باد
        سالی توٱم با سعادت ، سلامت
        و آرامش مطلق برایتان آرزومندم
        ارسال پاسخ
        ابراهیم کریمی (ایبو)
        جمعه ۳ فروردين ۱۴۰۳ ۰۰:۰۶
        درود بر بانو پونه ی ارجمند
        سال و روز و روزگارتان به خیر و سلامتی و به دور از تلاطم های شعر امروزت خندانک خندانک خندانک 🌷🌹
        افسانه احمدی ( پونه )
        افسانه احمدی ( پونه )
        شنبه ۴ فروردين ۱۴۰۳ ۱۹:۴۹
        درودوادب بزرگوار🍀🍀🍀
        نوروزتان فرخنده باد
        سالی توٱم با سعادت ، سلامت
        و آرامش مطلق برایتان آرزومندم
        سپاس از دعای زیباتون ، جاویدان باشید
        ارسال پاسخ
        محمد اکرمی (خسرو)
        جمعه ۳ فروردين ۱۴۰۳ ۱۶:۴۵
        درود بانو
        امیدوارم حال و هوای شعر حال و هوای کنونی خودتون نباشه و دلشاد و تندرست باشید
        سال خوبی رو براتون آرزومندم
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        افسانه احمدی ( پونه )
        افسانه احمدی ( پونه )
        شنبه ۴ فروردين ۱۴۰۳ ۱۹:۵۱
        درودوادب جناب اکرمی گرامی🍀🍀🍀
        نوروزتان فرخنده باد و پیروز
        سالی توٱم با سعادت ، سلامت
        و آرامش مطلق برایتان آرزومندم
        سپاس از حضور ارزشمند و دعای زیباتون
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        8