☄️نگاه☄️

سلام جناب مدهوش شما و باقی اساتید دو شعر را مقایسه بفرمایید وتوضیحی کامل و وافر به مدیریت سایت واعضا بدهید.
ببنید گرامی درطول تاریخ حضورتان درسایت بارها چه از طرف استادان و همچنین اعضا وحتی مدیریت محترم سایت به شما تذکر دادند وگویا برای مدتی نسبتا طولانی دست رسی شما به سایت محدود گردیده بود بخاطر اینگونه ارسالی هایتان که متعلق به دیگران بوده یاکاملا یا دستکاری شده بدون نام شاعر یا منبع ...!
وحتی شعر قبلی تان از جناب جناب گروس عبدالملکیان را بازدوستان به شماتذکر دادند که کلی تندروی نمودیدودرنهایت انرا حذف کردید.

بفرماییدتوضیح بدهید

نگاه ها چه ظالمانه جاي کلمات را گرفته اند
سکوت چه قدر جاي صدا را
هنوز نگفته ام دوستت دارم
نگاهم اما به عربده گفت
عربده اي که نرگس حافظ راپژمرده کرد
هنوز نگفته اي دوستت دارم
سکوتت اما باراني شد
و دل صنوبري خشکم را خرم کرد
در اين تابوت آرواره ، سروي به شکل دل آدمي بود
سروي مرده در خشکسال مهر
از مژگان ميترائي تو آفتابي جاري شد
مرده بيدارشد و تابوت را شکست
و شلنگ انداز خيابان ها را باغ سرو کرد
سکوت چه قدر جاي صداها را مي گيرد هنوز
نگاه چه ظالمانه جاي کلمه ها را
اين تقدير ديدار بي گاه ما نيست
از تمامي تاريخ بپرس

((منوچهر آتشی)) تیر 94






سکوتها چه ظالمانه جای حرفها را گرفته اند،

هنوز دوستت دارم را مزه مزه می کنم.......

اما نگاهم آنرا به چشمانت ارسال میکند

گاهی پُرم از فریاد...‌.‌.

گاهی پُرم از حرفها

دهانم پُرست از حرف........

با دهان پر که نمیشود حرف زد.

✍️م.مدهوش❤️