سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        رسم آدمی

        شعری از

        نصرت اله صفی زاده

        از دفتر دوبیتی نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۰ بهمن ۱۴۰۲ ۱۴:۳۶ شماره ثبت ۱۲۷۶۲۷
          بازدید : ۱۱۴   |    نظرات : ۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر نصرت اله صفی زاده
        آخرین اشعار ناب نصرت اله صفی زاده

        نه داری ریگ در کفش و ، نه داری سنگ در سینه
        زلال و پاک و بی رنگی ، مثال آب و آئینه
        تو می گویی نمی دانم ، که کی با کی کجا کِی رفت
        ولیکن خوب می دانی ، که رسم آدمی اینه 
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر
        ۲ شاعر این شعر را خوانده اند

        شاهزاده خانوم

        ،

        نصرت اله صفی زاده

        نقدها و نظرات
        شاهزاده خانوم
        شنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۲ ۱۰:۰۶
        بنظرم مصرع چهارم از نظر مفهومی کامل نیست.. نمی‌دونم شایدم من درست متوجه نشدم.. آخععع مشخص نشده رسمی آدمی چیه؟..
        دخالت نکردن توی زندگی کسی؟.. پاک و بی‌آلایش بودن؟.. هر دو؟..
        اصلا یه چیزی.. مصرع سوم چه ربطی به دو مصرع قبل داره؟..راستش حس‌ می‌کنم دو بیت با هم خوب چفت و بست نشدند.. خندانک
        جسارتمو به بزرگواری‌تون ببسید.. چه بسا نظرم اشتباه باشه و انسان جایز الخطاست..😎
        درود بر شما خندانک
        نصرت اله صفی زاده
        نصرت اله صفی زاده
        شنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۲ ۱۳:۳۱
        سلام و عرض ادب خدمت شما بانو
        از توجه شما ممنونم
        در مصرع اول و دوم منظورم پاک و بی آلایش بودنه
        در مصرع سوم منظورم اینه کسی که پاک و زلاله در کار دیگران دخالت نمیکنه (تو می گویی نمیدانم که دیگران کجا میرن با کی میگردن و چکار میکنند) و رسم آدم بودن اینه که سرش توی کار خودشه و در کار دیگران دخالت نکنه
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4