سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 28 آذر 1403
    18 جمادى الثانية 1446
      Wednesday 18 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        چهارشنبه ۲۸ آذر

        «وقتی دلت با من نیست.»

        شعری از

        وحیدی شیرازی

        از دفتر عاشقانه‌ها نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۵ بهمن ۱۴۰۲ ۰۹:۰۳ شماره ثبت ۱۲۷۴۸۶
          بازدید : ۲۵۵   |    نظرات : ۳۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

         
        درون پیــله‌ای تنـــها، بــه ســرشاخـی از درختی
        زمان سـر می‌کنم، امیدی‌ هم ندارم بر شـاد بختی
        نمی‌باشـد امیـدی روشـن از آن نازک خیــالم کـه
        به اوجم می‌برد اما، زمینم می‌زند بر سنگ سختی
         
        17 خرداد 1401
        ***
        تقدیم یک شعردلنوشته به تمام عزیزان  عضو سایت و مدیر محترم سایت با عنوان: 
         
        *وقتی دلت با من نیست*
         
        محبوب عزیزم سلام
        اتفاق خاصی نیفتاده
        همین‌طور بی‌دلیل در حال
        بی‌تفاوتیم، اصلا نیازی به دلیل نیست، این نفس کشیدنِ لحظه به لحظه، بچه‌هایی که از من هستند برادران و خواهران و دوستان و بستگان، فرقی نمی‌کند و حسی به هیچ چیزی ندارم.
        نه گذشته برایم مهم است نه آینده و در هیچ حالی آرزویی نداشته‌ام که برای رسیدن به آن مسیری انتخاب کرده و در راه آن تلاش کنم، انگاه که تو نبودی.
         
        روحیه‌ام نه بد است و نه خوب. داشته‌ها و نداشته‌هایم سودی ندارد، وقتی هیچ چیز در نظرم آنی نیست که به آن دلخوش باشم، تا به آن برسم.
         
        و دلخوشی، دلیلی برای دلخوشی یا دل‌ناخوشی وجود ندارد نه از چیزهای کوچک و نه از چیزهای بزرگ، برای چه دلم باید خوش باشد یا ناخوش به این چیزها و به آدم‌هایی که گفتم، وقتی که هیچگونه حسی بدان‌ها ندارم.
        چرا باید حس خوب یا بدی داشته باشم وقتی که به هیچ چیز این دنیا علاقه‌ای ندارم نه اینکه از چیزهای دنیا خوشم بیاید یا بدم بیاید. فقط هیچگونه علاقه‌ای ندارم.
        شاید بگویی که امیدم را از دست دادم و ناامید شده‌ام. نه، من امید ندارم نه اینکه ناامید باشم، چیزی یا آدمی وجود ندارد که برای رسیدن آن امید داشته باشم‌.
        بی امیدی با ناامیدی فرق دارد من یک فرد بی امید و بی ناامیدی هستم اصلاً امیدی که برای من ناشناخته است و وجود ندارد، به چه درد من می‌خورد و وقتی که هیچ آرزویی از کوچک یا بزرگ ندارم.
        تجربه بیش از شش دهه از عمر پر تلاطم، نشانم داد که همیشه بدون امید بوده‌ام شاید باز بپرسی که بدون امید، پس چگونه زندگی کردی با چه انگیزه‌ای مانند بقیه مردم مدرسه رفتی درس خواندی دانشگاه رفتی خانواده تشکیل دادی صاحب فرزندان شدی و شاغل شدی و به جنگ رفتی و مجروح شدی و بازگشتی تا جنگ تمام شد، و بسیار موضوعات دیگر، چگونه بی امید چنین کارهایی کردی؟
        جوابش این است که انگیزه موجب این‌ها شد و انگیزه من فقط انجام وظیفه بود تعهدی بود نسبت به دیگرانی که گفتم و دیگرانی که نگفتم و هر قدمی که برداشتم به یقین می‌دانستم که به مقصد خواهم رسید، نه اینکه امید داشته باشم، مطمعن بودم.
        چرا که انگیزه انجام وظیفه، الزامی به من می‌داد که تمام مسیر را بررسی کرده و سپس گام اول را بردارم، دیگر مطمعن بودم که به هدف می‌رسم، چون راهی جز موفقیت پیش رویم نبود.
        اما این موفقیت هیچگونه شادی برای من به دنبال نداشت فقط این حس را می‌کردم که به وظیفه‌ام عمل کرده‌ام
        من از روحیه خوب و روحیه بد، چیزی نمی‌دانم. اگر چیزی به نام روحیه وجود داشته باشد روحیه من نه خوب است نه بد، نه اینکه روحیه ندارم، من روحیه را نمی‌شناسم.
        نه سختی‌ها مرا ترسانده نه موفقیت‌ها مرا خوشحال کرده
        همیشه سر خودم را گرم کرده‌ام تا زمان بگذرد چرا که خود را در بند زمان، اسیر می‌دیدم.
        و از این اسیری نه ناراحت بودم و نه خوشحال تنها خواستم که زمان بگذرد تا تمام شود.
        نه لبخندی مرا شاد می‌کند و نه تلخندی مرا ناشاد، برایم فرقی ندارد.
        من فقط نقش خوشحالی و بیشتر وقت‌ها نقش ناراحتی را بازی کرده‌ام.
        تنها چیزی که وجود دارد، این است که من اسیر و دربند زمانم و با سرگرم کردن خودم حتمن زمان را تمام می‌کنم.
        وقتی تو دلت با من نیست.
         
        یکشنبه 12 آذر 1402
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        دوشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۲ ۱۶:۱۳
        درود بر شما
        دل نوشته خوبی بود

        موفق باشید.

        خندانک
        وحیدی شیرازی
        وحیدی شیرازی
        جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲ ۱۶:۱۱



        🙏🌹💞💝
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۲ ۲۱:۰۶
        درود استاد عزیز
        حکیمانه و زیباست
        "انگیزه من فقط انجام وظیفه بود تعهدی بود نسبت به دیگرانی که گفتم و دیگرانی که نگفتم و هر قدمی که برداشتم به یقین می‌دانستم که به مقصد خواهم رسید"
        شرح جوانمردی جوانان قدیم
        افسانه دوکیتی مرهون این دو حرف است
        با دوستان مروت با دشمنان مدارا"
        امروزی ها چه میکنند؟ خندانک خندانک خندانک
        وحیدی شیرازی
        وحیدی شیرازی
        جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲ ۱۶:۱۱




        🙏🌹🌹🌹🌹💞

        به کدامین گناه
        شمع آجین می‌شود
        دلی که
        عین یک خورشید است؟

        بداهه...
        ۱۵:۵۵ - ۱۴۰۲/۱۲/۱
        وحیدى شیرازى
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        دوشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۲ ۰۸:۳۶
        سلام و عرض ادب جناب شیرازی بزرگوار
        درود فراوان بر شما استاد گرامی

        درود بر شما و قلم توانا ی شما اثر بسیار هنر مندانه سروده اید شما
        زنده و پاینده باشید انشاالله
        وحیدی شیرازی
        وحیدی شیرازی
        جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲ ۱۶:۱۳

        🙏🙏🙏🙏🙏
        🌹🌹🌹🌹🌹
        💞💞💞💞💞


        تسلیمم
        سالیانی‌ست که تسلیم زخهایم شده‌ام
        و تنهاییم
        کشیدن بار سنگین دردهایشان
        فرصت جنگیدن با آنها را
        از من گرفته است

        بداهه..... ⓥⓐⓗⓘⓓⓘ
        ارسال پاسخ
        جواد مهدی پور
        دوشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۲ ۰۸:۵۵
        درود بر شما جناب وحیدی عزیز

        زنده باشید به مهر

        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        وحیدی شیرازی
        وحیدی شیرازی
        جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲ ۱۶:۱۸




        🙏🌹🌹🌹💞🍃

        هر روز خدا
        یک غزل از دفتر عشق است
        سرسبزترین مثنوی بود
        فقــط از منظر عشـــق است...

        سلام؛ لحظه‌هاتان به خیر و شادمانی
        ارسال پاسخ
        مریم کاسیانی
        دوشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۲ ۰۹:۱۹
        درود بر شما بزرگوار
        تقدیمی ارزشمندتان مبارک مدیریت محترم باشد
        هر دو بزرگوار سلامت و سرافراز باشید
        خندانک خندانک خندانک
        وحیدی شیرازی
        وحیدی شیرازی
        جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲ ۱۶:۲۲

        سلام بر شما
        تقدیم به تمامی عزیزان عضو سایت نیز بود
        @
        نایاب‌ترین هدیه
        تقدیم محبت
        به در حضرت عشق است

        بداهـــه...
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        دوشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۲ ۰۹:۴۷

        درود تان دوست ادیب
        زیبا بود و ارزشمند

        خندانک خندانک خندانک
        وحیدی شیرازی
        وحیدی شیرازی
        جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲ ۱۶:۲۶


        سپاس بی انتها
        @
        نگاه تو
        روشن ترین نقاشی زیبا
        بر صفحه‌ی ننوشته، سپید است.

        بداهه...

        بداهه...
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        دوشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۲ ۱۲:۵۲

        بداهه ای تقدیم شعر زیبای استادگرامی
        ای یار
        عشق دل ما
        مانند خورشید است
        كه از طلوع خورشید دیگری
        بی نیازم می كند
        وبه من میگوید
        سپیده دم دیگری
        طلوع دیگری
        فردای دیگری
        شروع زندگی دیگری
        وجود دارد🌹
        ناامید نباش
        دل پاک
        🍀☘️ ❤️عشق را فریاد میزند
        یکبار به دنیا امده ایم بار دیگری وجود ندارد شاد یاش شادی ببخش به دلها
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        وحیدی شیرازی
        وحیدی شیرازی
        پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۲ ۰۷:۵۲
        جناب محمد باقر انصاری دزفول ارجمند
        سپاس از این همه محبت و امید بخشی شما

        عاشق شو ارنه روزی کار جهان سرآید
        نابرده رنج مقصود از کارگاه هستی
        *
        تحمل دلتنگی خیلی سخت و فراتر از طاقت است، این است که برخی آدم‌ها، عصبانیت و دلخوری و نفرت را که تحملش بسیار آسان‌تر است را به جای دلتنگی، باور و در ناخودآگاه خود نهادینه می‌کنند.
        «««بودن یا نبودن»»»

        نـــه آرامـــــم، از آن مـــــاه دلارام
        نـه شـادم من ز دیــدارش، نه آرام
        بـه بــود از رفتنش، بیشـم گـدازان
        وصالـــش، غیـر ممـکن‌تــر بـه ایام
        هـــزاران بــار، دیــــدارش میســـر
        خیـــالـم، آتـــــشِ کوهـــــی ز آلام
        درون برکـــــه‌‌ام، ماهــــی نـــدارم
        تمنــای وصالــش، خشــمِ بـی تـام
        روانـــی گشتــه‌ام در حســـرت او
        نخـواهم هیچ درمانـی به فـرجام

        وحیـدی، بداهــه…
        چند سال پیش
        با مقداری ویرایش
        ارسال پاسخ
        وحیدی شیرازی
        وحیدی شیرازی
        جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲ ۲۳:۰۱
        جناب محمد باقر انصاری دزفولی ارجمند و عزیزم و یار و یاور همیشگی خیلی به جا هست که تشکر ویژه‌ای هم تقدیم کنم از بداهه بسیار زیبایی که فرستاده‌اید:👇

        ای یار
        عشق دل ما
        مانند خورشید است
        كه از طلوع خورشید دیگری
        بی نیازم می كند
        وبه من میگوید
        سپیده دم دیگری
        طلوع دیگری
        فردای دیگری
        شروع زندگی دیگری
        وجود دارد🌹
        ناامید نباش
        دل پاک
        🍀☘️ ❤️عشق را فریاد میزند
        یکبار به دنیا امده ایم بار دیگری وجود ندارد شاد یاش شادی ببخش به دلها
        نرگس زند (آرامش)
        دوشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۲ ۱۳:۴۴
        درود وعرض ارادت خدمت استاد ارجمند خندانک
        بسیار زیباست خندانک
        مبارک ایشان باشد خندانک
        هر دوی شما سلامت باشید خندانک
        وحیدی شیرازی
        وحیدی شیرازی
        جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲ ۱۶:۲۹

        تقدیم به عزیزان سایت: شاعران عزیز و ارجمند بود.

        @
        در زیر بارش سایه‌ها
        در انتظار چتر باران خورشیدم

        بداهه...
        ارسال پاسخ
        علی نظری سرمازه
        دوشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۲ ۱۴:۲۶
        درود بیکران جناب شیرازی
        خندانک خندانک
        خندانک
        وحیدی شیرازی
        وحیدی شیرازی
        جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲ ۱۶:۳۰


        🙏🌹🌹🌹💞
        ارسال پاسخ
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        دوشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۲ ۲۱:۰۷
        سلام و عرض ادب آقای وحیدی شیرازی عزیز🌹
        چه حس نابی جاریست میان کوهسار واژه‌ها!
        و چه دریای غمی آغوش گشوده در انتها!
        درود و آفرین بر این همه صفای دل خندانک 🌹

        تقدیم به شما:

        شبي آخر
        به فصل ديگري
        دور از شماها
        كوچ خواهم كرد
        به فصلي دور از اندوه و از شادي
        به فصلي دور - مثل فصل آزادي - ...
        چه عشقي دارد اين دنيا
        كه خورشيد از غمش اينگونه مي سوزد؟
        چه لطفي دارد اين دنيا
        كه باغ از پاره ي تن
        بر تن او جامه مي دوزد؟...
        شبي آخر
        تمام اشكهايم را
        ميان رودها تقسيم خواهم كرد
        و از انديشه ي اين آسمان
        چون ابر خواهم رفت...
        (م. فریاد)

        دریای دلتون آرام🌹
        تندرست و شاد باشید🌹
        وحیدی شیرازی
        وحیدی شیرازی
        پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۲ ۰۸:۳۷
        جناب م فریاد(محمدرضا زارع)
        سپاس فراوان، ممنونم

        عاشق شو ارنه روزی، کار جهان سرآید
        نابرده رنج مقصود از کارگاه هستی
        حضرت حافظ
        *
        مرا به دیده بوسی رویای شاپرک ببرید
        در ابتدای ریژش آبشار یک بهارک ببرید
        مرا به نیست‌ جای رنگ و شعر و شعور
        ورای این حصارهای بی لطافت ببرید
        ....
        کاش آبشارِ گیسویت جاری نبود
        رنگ چشمان تو چون ماهی نبود
        می‌شد از حجم عظیم فاصله
        چون صبا از دوریت باری نبود
        رنج هجر و درد من در استخوان
        در رگ و خونم چنان خاری نبود
        کاش‌ ناممکن ترین عشق جهان
        بر دل و چشمان من جاری نبود
        اشک ها باران شده... از دوریت
        رنج‌های بیقراری در دلم ماری نبود

        وحیدی… ناتمام
        25/مرداد/98
        ارسال پاسخ
        وحیدی شیرازی
        وحیدی شیرازی
        جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲ ۲۳:۰۴
        🙏🌹🌹🌹🌹💞💞💞☘️
        و سپاس از این شعر زیبایتان که با موجِ نسیم‌های بهاریِ معنا، برای صخره‌های سرد و سنگی شعرِ غزل می‌خواند؛

        شبي آخر
        به فصل ديگري
        دور از شماها
        كوچ خواهم كرد
        به فصلي دور از اندوه و از شادي
        به فصلي دور - مثل فصل آزادي - ...
        چه عشقي دارد اين دنيا
        كه خورشيد از غمش اينگونه مي سوزد؟
        چه لطفي دارد اين دنيا
        كه باغ از پاره ي تن
        بر تن او جامه مي دوزد؟...
        شبي آخر
        تمام اشكهايم را
        ميان رودها تقسيم خواهم كرد
        و از انديشه ي اين آسمان
        چون ابر خواهم رفت...
        (م. فریاد)
        یاسر کریمی
        دوشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۲ ۲۲:۰۳
        درود بر شما خندانک خندانک خندانک
        وحیدی شیرازی
        وحیدی شیرازی
        جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲ ۱۶:۳۶


        🙏🌹💞
        ارسال پاسخ
        مجید ساری
        سه شنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۲ ۰۰:۰۶
        درود بر جناب وحیدی گرانمهر
        چقدر خالصانه و قشنگ بودو زیبا تقدیمی تون
        همینکه چشمها به وجود ارزشمندتان منور می‌شود
        بسی جای خرسندیست
        دستمریزاد استاد

        و چقدر حال مرا توصیف کردین
        که در تکرارهای این زندگی بی تکرار
        غوطه هستیم که همه چیز برایمان تکراری شده ،
        خب این حقیقت است که
        با شعر و حرف خالی نمی‌توان دنیا را آباد کرد
        دارم ثانیه ها را میشمارم
        دقیقه ها تمام شود
        دقیقه ها را میشمارم ساعت ها تمام شود
        ساعت ها میشمارم روزها تمام شود
        و به همین منوال هفته ها و ماه ها و سالها تمام شود
        که هربار خواستیم از صفر شروع و آغاز کنیم
        در همان قدم اول روبه جلو با سر به زمین خوردیم

        من از شریعت دلهای سنگ بیزارم
        و از پرستش تیمور لنگ بیزارم

        درون جمجمه ام لخته های بیگ بنگ است
        بریز مرگ مرا در سرنگ بیزارم
        #مجید_ساری (باران)

        سعادت مرور زیبایتان نصیبم شد شکر خدا
        وحیدی شیرازی
        وحیدی شیرازی
        پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۲ ۰۸:۵۳
        جناب آقای مجید ساری دوست عزیز و خوب من
        زیان قاصر از هر گونه تشکر و حرفی‌ست در مقابل سخنان قابل تامل شما
        متشکرم و سپاسگذار از حسن توجه‌تان

        در کویر عشق
        پلکی زدیم به دیدار
        راهی نیست
        به نوح بگو یک قایق برایمان بسازد.

        بداهه...
        15:57 1402 8 26
        ارسال پاسخ
        بهروز عسکرزاده
        سه شنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۲ ۰۱:۰۴
        درود جناب وحیدی گرامی

        قلمتان همیشه نویسا
        خندانک
        وحیدی شیرازی
        وحیدی شیرازی
        جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲ ۱۶:۳۷



        سلام دوست قدیمی

        🙏🍃🍀🌹🌹🌹
        💞💞💞💞💞💞
        ارسال پاسخ
        زهرا حکیمی بافقی (الهه‌ی احساس)
        سه شنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۲ ۰۱:۴۴
        خندانک خندانک
        خندانک
        وحیدی شیرازی
        وحیدی شیرازی
        جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲ ۱۶:۳۸



        🍀🍀🍀🍀🍀
        🌹🌹🌹🌹🌹
        💝💝💝💝💝
        ارسال پاسخ
        وحیدی شیرازی
        سه شنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۲ ۱۱:۳۳
        سلام عزیزان و ودوستان گرامی
        این تقدیم به عزیزان سایت، منظور. شما شاعران ارجمند عضو سایت می‌باشبد.
        از محبت بی‌دریغ شما در این صفحه سپاسگذارم امید که توان جبران اندکی از آنرا پیدا نمایم‌.
        مهدی محمدی
        سه شنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۲ ۲۱:۵۷
        سلام و عرض ادب استاد وحیدی عزیز خندانک

        قلمتان تابان
        وحیدی شیرازی
        جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲ ۱۶:۴۴
        🙏😍😍😍😍


        💕
        🌹🌹🌹🌹🌹
        🌿🍀☘️🍃🌱
        💖💖💖💖💖
        محمد علی نیک روش
        جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲ ۲۳:۱۵
        درود بر مدیریت متعهد و سخت کوش
        و اعضای محترم و قدردان سایت
        علی الخصوص شما جناب وحیدی
        پاینده باشید و سرفراز
        وحیدی شیرازی
        وحیدی شیرازی
        شنبه ۵ اسفند ۱۴۰۲ ۰۳:۲۹
        با درودها

        سپاسگذار نگاه مهرتان هستم که در فزون باد.

        💞
        ارسال پاسخ
        آوا     صیاد
        جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲ ۲۳:۲۴
        خندانک
        وحیدی شیرازی
        وحیدی شیرازی
        شنبه ۵ اسفند ۱۴۰۲ ۰۳:۳۱


        🙏🌹🌱🍀🌿💝
        ارسال پاسخ
        سیدیحیی حسینی
        جمعه ۲۵ اسفند ۱۴۰۲ ۰۲:۰۶
        درودبرشما

        استادگلم

        خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        9