يکشنبه ۹ دی
|
دفاتر شعر احمدی زاده(ملحق)
آخرین اشعار ناب احمدی زاده(ملحق)
|
برای با تو بودن روز و شب پا در یک کفش نمودم
تا اینکه و جودم را نقاشی زیر دست در غربت کشید
و آنقدر لنگ تو بودم
که حتی لک لک از روی دو پا ایستادنش خجالت کشید!
و من با چنگ و سیلی از گونه های سرخم چه زیبا لُعابی در غم دوریت بر سنگ فرش زمان ریختم
نقاش با خون سرخم
صورت زیبایت را
با جوهری از لُعاب لبت کشید
و من ...مست از چهره ات
در پس اسرار شب سر در چاه گونه ات نمودم
به هنگام سحر خروس بانگ لقایت را برایم کشید
و اکنون نفس هایت را در نزدیگترین جغرافیای قلب می شنوم
اشاره ائی کن تا تو را در آغوش بگیریم
سید حاج فکری احمدی زاده (ملحق)
8/12/2012 دانمارک-کپنهاک
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.