سلام جناب ابراهیمی عزیز
ممنونم از توجهتون
والا من دچار سندرم شاعر پرکار هستم
یعنی حساب کردم با این روند ۱۲۰ سالگی ممکنه در یک مجموعه شاعران گمنام دو تا شعر بنده هم چاپ شه اونم فک کنین تو عالم برزخ که همه بی اعصابن
کی حوصله شعر شاعر گمنام بی آرمان کوششی داره،
لازم به ذکره که ما بدین در نه پی حشمت و جاه امدهایم ، حادثه لاکردار بد رقم بوده و پناه گرفتیم
در مورد کوشش و جوشش من دقیقا مرزشو نمیدونم
ولی یه حس اولیه طبیعتا میاد که همون تگرگ مذکور بود ولی خیلی طول کشید تا جمع کنم کولاژ رو
یعنی میدونین اینجوری بود که خواستم نشون بدم که ابر واژه همه رو تحتالشعاع قرار میده و این وسط یه شوخی هم با شعر اجتماعی شد
البته ظاهرا موفق نبودم در انتقال این حس که دوستان شاعر رو راضی نکرده و مخاطب عام که دیگه بدتر
شاید یه دلیلاش کوتاه بودن بیش از حد شعر باشه و باید موضوع بیشتر باز میشد که ارتباط عمودی مشخص تر باشه
در مورد نقد ... فراستی نه ... فقط فراستی نه
تو رو به جدم نه فراستی نه
چقد طولانی شد
آقا ممنونم از حضور خوبتون
به حیطه شاعران چهار پاره سرا
خوش آمدید .
موفق باشید.