تقویم خالی آسمان
و نطفههای شور آب درآن
که منجمد نمیشوند
درنهایت
این دروغ آفتاب است
که برملا میشود
یلدا نام هیچ شبی نبود!
این نور که افتاده بر دیوار
ناماش صبح نیست طلوعی که سقط شد...
و نفرینی
که شماتهوار
سالی یکبار
یکدقیقه زودتر غروب میکند
تمام تقویم است
خیال یکروز که میشود تکرار
رویایی کههربار
با تجاوز خورشید
هزاران طلوع را میشود باردار
و خون
و خون خون! .
.
.
اح سنت.. هزاران احسنت.. رویای که هر بار با تجاوز خورشید هزاران طلوع را میکند باردار.. عجب سپید استخواندار.. جذاب و بکری.. خیلی عالی بود خیلی خوش آمدید.. درود بر شما
بداهه ای تقدیم شغر زیبای شما تقدیم شاعر یلداشما به خوبی و شادی یلدا امشب. شب یلدا آغاز زمستان است فصل یخ و یخبندان است درختان درخواب زمستانند زیرا .تسلیم زمستانند شیرها ببرها درکوه و دشت سرگردانند
زیرا.نه تسلیم زمستانند
در جنگ با سرمای سوزانند
فاصله هاسرداست
نفس ها درسینه پنهان است
زمستان است زمستان است
بیا یید یاران به پاکنیم آتش را. گرم کنیم دل هارا محفل هارا خاطره هارا عشق ها را زیرا آغاز زمستان است ،زمستان است امید، در دل ها جوشان است خروشان است امیدبه بشارت بهاری دیگر سبزاری دیگر بلبلان عاشق وگلزاری دیگر
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست . استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
سنت..
هزاران احسنت..
رویای که هر بار
با تجاوز خورشید
هزاران طلوع را میکند باردار..
عجب سپید استخواندار.. جذاب و بکری..
خیلی عالی بود
خیلی خوش آمدید..
درود بر شما