درود مجدد و سپاس از نقد زیبایتان لازم دیدم چند توضیح بنویسم تا برخی موارد که شاید اشتباها برداشت شده باشند را بیان کنم
در بخش اول یعنی سیاهچالی تاریک منظور از سیاهچال سیاهچاله نیست
بلکه سیاهچال یا به بیان دیگر زندانی خفقان آور یا تاریک میباشد
در بخش ابر و باران خون بله تکرار آسمان بی مورد بوده ولی بنظرم فضای ذهنی پس از آن یعنی گورستانی که کلاغی در آن بر بالای گوری کهنه پرواز میکند را با ابری تیره که سپس خون میباراند تداعی میکند در این قسمت
عنصر آسمان بیشتر برای بحث بهتر تصور کردن فضا بوده و البته میتواند حذف شود
اما در بخش چرخیدن چشم به درون معنایی که سعی در بیان آن داشتم حالتی مسخ شده بوده شخصی که بینشی ندارد و مانند فردی نابینا در راستای دستگیری و راه بردن به موردی خاص عمل میکند
در بحث سطور نیز کاملا صحیح است و میتوان ادغام کرد حقیر برای ایجاد یک مکث خوانشی سطور را جدا میکنم
ممنون از نقد زیبا و جامع شما بنظر میرسد باید برای نوشتن سپیدها اگر کمی از فضای ذهنی خودم فاصله بگیرم و اجتماعی تر بنویسم بهتر باشد
شعر قطعا مشکلاتی دارد ولی امیدوارم در پس معنای خود بتواند آنها را کمرنگ جلوه دهد
سپاس مجدد از شما و دیگر عزیزان
سپاس خدای را که فرصتی دوباره داد تا در دانشگاه شعر ناب نقدی بنویسم
شعری پیش رو داریم از جناب آقای عارف افشاری که ان شاء الله چند سطری در خصوص آن خواهم نوشت.
🚩قبل از شروع نقد فرارسیدن جشن بزرگ یلدای باستانی را به مدیریت سایت و همه ی دوستان و اعضای محترم تبریک عرض می کنم و از خداوند متعال عمر با عزت و مرگ بی ذلت برای همه خواهانم 🚩
برویم سراغ شعر
🔴 از آنجایی که سیاهچاله ها ذاتا تاریک هستند در ابتدای شعر
عبارت (سیاهچالی تاریک) در ذوق میزند و تاریکی برای آن حشو است چون سیاهچاله ی روشن وجود ندارد و شاعر میتواند بدون ذکر تاریکی با بکاربردن کلمه ی سیاهچاله ذهن مخاطب را به تاریکی آن معطوف کند چون گرانش و جاذبه ی سیاهچاله ها آنقدر زیاد است که حتی نور هم نمیتواند از آن عبور کند.
شاید شاعر یا عده ای بگویند اینجا تاریکی برای تاکید و رساندن عمق تاریکی است اما این سخن نمیتواند درست باشد چرا که سیاهی در اسم کلمه مستتر است و نیازی به دوباره کاری نیست.
🔴 باید بگویم شعر عارف سپیدی است که از چند صغرای متوالی پشت سر هم به یک کبرا میرسد این نشان از اسکلت بندی درست شعر دارد که در ذهن شاعر شکل گرفته و بر اساس این اسکلت بندی
سایر اجزا را روی آن سوار کرده است.
شعر هدفمند است. حرفی برای گفتن دارد.
صرفا پرکردن نوار خالی نیست.
انتخاب کلمات و ایجاد فضا تصادفی نیست و کلمات نیز به تبع آن درست انتخاب شده اند جز مواردی که عرض خواهد شد و این موارد متاسفانه بر پيکر شعر تبر زده است.
🔴 اهمیت تناسب در شعر
تناسب در شعر یکی از مفاهیم اصلی شایسته سازی و تطبیق واژه ها ست اگر شاعر به این مهم توجه نکند شعرش در ذهن مخاطب درست شکل نمیگیرد
چینش بهنگام و به جای کلمات باعث میشود که مخاطب درک بیشتری از شعر داشته باشد و میتواند آن را به راحتی تجزیه و تحلیل کند.
این تناسب ها و مراعات کردن آنها را حسن تاليف و عدم رعایت آن را ضعف تالیف گویند.
🔴 عارف نوشته
🚩ابرهای حسرت
در آسمان پدیدار میشوند
نم نم میچکد بر گونه هایم
باران خون 🚩
از آنجایی که معمولا جایگاه ابر در آسمان است و غیر از محیط های آزمایشی ابر در آسمان تشکیل میشود همچنین به دلیل سطور بعدی که میگوید باران خون میچکد پس کاربرد کلمه ی آسمان هم در اینجا لزومی نداشته و می شد حذف گردد.
در شعر سپید به دلیل نبود برخی محدودیت ها مانند وزن عروضی و غیره
دست شاعر در نگارش باز است اما نبود این محدودیت ها گاه شاعر را از خط سیر شعر به بی راهه میکشد و برخی اطناب ها در اینگونه اشعار زاییده ی همین امر است و اگر شاعر برای خود خط کش درستی نداشته باشد ممکن است شعرش به سرانجام نرسد.
🔴 عارف نوشته
🚩چشم ها در کاسه به درون میچرخند
چنانچه میدانیم چشم از اجزایی تشکیل یافته که روی هم کل مجموعهی این اجزا را چشم گویند.
حال عارف گفته چشم درون کاسه میچرخد آنهم به درون
اولا همانگونه که گفتم عبارت چشم در اینجا جای شبهه است و آنچه می چرخد کره ی چشم است ثانیا به درون چرخیدن چه امتیازی دارد که به برون چرخیدن ندارد؟
و چرا شاعر روی به درون چرخیدن تاکید کرده است؟
آفتهایی از این دست که شاید کوچک به نظر آید میتواند در خط سیر مخاطب اثرات بدی داشته باشد
در شعر که از آن به عنوان مادر هنر ها یاد شده است کلید موفقیت شاعر و رمز ماندگاری شعر همین نکات کوچک است
🔴 تعدد و تزاحم تصاویر
در همه ی قالب های شعری تصاویر به عنوان تابلو های راهنما برای مخاطب هستند در شعر سپید تصویر از اهمیت ویژه ای برخوردار است اما گاهی تعدد تصاویر در شعر سپید مخاطب را گیج و منگ میکند و رشته ی کلام را از دستش خارج میسازد.
تصاویر هرچند زیاد هم باشد باید در یک راستا و با یک هدف در شعر ایجاد شود و هر تصویر بتواند کارکرد درست خود را به نمایش گذارد.
در شعر عارف تصاویری که پشت سر هم آمده اند عبارتند از
✔️ بلعیده شدن فریاد دادخواهی
✔️ پرواز کلاغ
✔️ پیداری ابرهای حسرت
✔️ باران خون
✔️ حرکت ناموزون کره ی چشم
✔️ رقص اسکلت ها
✔️ به صف شدن کارگران معدن آگاهی
✔️ روشن نگاه داشتن چراغ ماه
میبینید برخی تصاویر همدیگر را میپوشانند وبرخی نه و نهایتا ذهن مخاطب با این تصاویر غیر همپوشان خط خطی میشود و آن لذت عمیق را از شعر اخذ نمیکند.
🔴 از معایب دیگر این شعر میتوانم به این نکته اشاره کنم که شاعر در شعر خود برخی سطور را بیخودی تقطیع کرده است و نیازی به تقطیع آنها نبود و می شد چندین سطر را در هم ادغام کرد
خیلی ها فکر میکنند در شعر سپید هر چقدر تعداد سطور زیر هم بیشتر باشد
آن مطلب شعرتر است و بیخودی اقدام به تقطیع نادرست سطور میکنند.
🔴 از محاسن این شعر میتوانم به نکات زیر اشاره کنم
✔️ دغدغه مند بودن
✔️ اسکلت بندی درست
✔️ استفاده از صور خیال
✔️ نتیجه گیری منطقی
✔️ تصاویر خوب هرچند گاهی دستمالی شده
✔️ ارتباط درست با مخاطب
✔️ ارتباط عمودی درست
✔️ داشتن آسیب شناسی اجتماعی
✔️ زبان ساده و قابل فهم و به دور از هذیان
برای جناب افشاری آرزوی موفقیت دارم
یا حسین بن علی
سید هادی محمدی