یک روز از انتهــای بـازار گذشتی
از چشم همه عالم و انظار گذشتی
سرتـاسـر بـازار ، خریدار دلت شد
اما تو از این عیـار و مقدار گذشتی
آنقدر صدا کرد حضورت وسط جمع
مانند خبر ، از سـرِ اخبــار گذشتی
سرگرم تماشای تو بودم که نگاهت
افتـاد به این قلب گـرفتار گذشتی
با لشگری از رقیب و صد ناز و کرشمه
با عشق و صمیمیتِ سرشار گذشتی
دنبال خودت چشم مرا باز کشاندی
تا از خم آن کـوچه و دیـوار گذشتی
قالب تهی کرد این دل وسواسیِ عاشق
وقتـی به تمنـا و به اصـرار گذشتی
هر روز که رد میشدی از حجره ی سیّد
کشتی تو مرا ای گل بی خار گذشتی
از بین هزاران دل و چشم و سر بیکار
با وعده وعید و ، سخن یار گذشتی
چشمم همه جا در پی تو بود و شدم من؛
آلــوده ی آن خنده ی کشدار گذشتی
حالا که شدم مریض و درماندهِ عشقت
از ایـن دل آواره ی تبدار گذشتی
در عالم خود دل به تو دلدار سپردم
بی حوصله از ، عـالم بیدار گذشتی
رفتی ولی از کوچه ی بیچاره ی ذهنم
هر لحظه و هر روز چه بسیار گذشتی
افسانه_احمدی_پونه
و درودبرشما بانواحمدی عزیزم شاعر خوب انجمن ناب
که من شعرهای قشنگ زیادی ازشما خوانده ام و می دانم قلم خوبی دارید
این غزل هم زیباودلنشین بود مثل دیگراشعارشان وبردل نشست ....
🌼شعری داستان گونه بادرونمایه ای عاشقانه
ارتباط عمودی وافقی بیتها خوب بودچند تصویر هم داشت وخوب هم به پایان رسید
شاعر داستان عشقش را بازبانی لطیف وساده بیان می کند ومخاطب را تاآخرباخودش همراه می کند گرچه شاید قصه تکراری است اما شنیدن سخن عشق ازهرزبان لذت وشیرینی خاص خودش را دارد
🧊اما اگربخواهیم کمی مته به خشخاش بگذاریم مشکلاتی هم نسبت به اشعاردیگراین بانوی عزیز داشت که نیازمند ویرایش است و بااجازه به آن اشاره می کنم وامیدوارم که حمل برایرادگیری نشود ومفیدواقع بشه .
وزن شعر :مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن
هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف
شاعرازاختیارات شاعری زیادی درشعر بهره برده وهمین هم کمی ازروانی وزن دربعضی جاها کاسته شده
دراین دوبیت هم عیب ایطا مشهوداست:
چشمم همه جا در پی تو بود و شدم من؛
آلــوده ی آن خنده ی کشدار گذشتی
حالا که شدم مریض و درماندهِ عشقت
از ایـن دل آواره ی تبدار گذشتی
تبداروکشدار معیوبندوعیب ایطا دارند
ایطا: ایطا عیبی است که در قافیه شدن کلمات مرکب پیش می آید و آن وقتی است که قافیه براساس تکرار جزء دوم کلمه مرکب باشد.
🧊🌼ایطا بر دو نوع است:
(( الف ) ایطای جلّی: و آن چنان است که تکرار جزء دوم کلمه قافیه کاملاً آشکار باشد:
مثال:
در من این هست که صبرم ز نکورویان نیست از گل و لاله گزیر است و زگل رویان نیست
عیب سعدی مکن ای خواجه اگر آدمیی کادمی نیست که میلش به پری رویان نیست
ب)ایطای خفی: و آن چنان است که تکرار جزء دوم چندان آشکار نباشد و این وقتی است که کلمه مرکب بر اثر کثرت استعمال،حکم کلمه بسیط را پیدا کرده باشد.
مثال:
آن شنیدم که وقت زادن تو همه خندان بدند و تو گریان
تو چنان زی که گاه مردن تو همه گریان شوند و تو خندان
حرف روّی: «د» «ی»))
♦️درمصراع اول هم اگردقت کنیم کمی ضعف تالیف هست:
یک روز از انتهــای بـازار گذشتی
از چشم همه عالم وانظار گذشتی
چشم وانظار به یک معنایندو آوردن انظار حشو است وبایدویرایش شود انظار هم درلغت نامه به معنای نظرها،نگاه ها ودیدگان ست بنابراین باوجودچشم درابتدای مصراع
معنی اش درست درنمی آید وحشو است
🔷️♦️یکی از مواردی که معمولا اززیبایی اشعارمی کاهدتکراربیش ازحدیک کلمه درشعراست دراین شعرهم کلمه ی چشم چندبارتکرارشده وبهتراست که کم شود
🌼وبیت آخر هم که زیباترین بیت شعربود به نظرمن وبسیارخوب پایان دادشاعربه شعرش
تصویرقشنگی هم داشت
رفتی ولی از کوچه ی بیچاره ی ذهنم
هر لحظه و هر روز چه بسیار گذشتی
شاعرمی گوید تو رفتی ودورشدی ازمن ولی هرروز وهرلحظه عبورکردی ازکوچه ی ذهن من ویادت درحال عبوربود از خاطرمن ودردل وخاطرم ماندی به کوچه شخصیت داده کوچه ی بیچاره ی ذهن کوچه ای که فقط یاد تو ازآن عبورمی کندوخودت نیستی...
آرزوی موفقیت می کنم برای این بانوی عزیزوهنرمندو عذرخواهم اگرناخواسته جسارتی شد من خودم هم شاگردی بیش نیستم وبرمن خواهندبخشیداگر کمی فضولی کردم...