اسرائیل یا عزرائیل ؟
جون به عزرائیل نمیداد
ولی مثلِ عزرائیل جون میگرفت
آمریکا هم ، همچو عنتری در معرکه ،
براش خوش رقصی میکرد
آمریکا سور و ساتِ او را جور میکرد
پول و پَله را میگذاشت داخلِ کلاه و،
با دستی دراز ، اون میگرفت
دست درازی کارِ او بود
با دندانهای تیز و شاخهای تیز، همچون دراکولا بود
جهود بود و بانیِ پپسی کولا و، کوکا کولا بود
غذایش چه بود ؟
خونِ رگهای کودکان و بانوان و دیگر آدما بود
با مکیدن های خون جون میگرفت
جون بیگناهان را ، به شیوه های گوناگون میگرفت
ابلیس ، عاشقِ اینها : یعنی اسرائیل و آمریکا و،
دوستانشان بود ،
بهشت میداد به دستشان ، بیابون میگرفت
نظم میداد به دستشان و، داغون میگرفت
صابون میداد بدستشان ، کف صابون میگرفت
بهرِموضوعات کُشتن ، بی نظیر بودند همگی
شاخه میداد بدستشان و، باتوم میگرفت
آنهم باتومِ برقی
موشک ، همچو رعد و برقی
پُر ازفسفرِهای سبز، که فرومیرفت به حلقی
خفه میکرد ، همچون حلقه های دار، خَلقی
اما میگفت من نکشتم دیگری کُشت
دائم می بست ، بر کمر، دلقی
اما دستش رووشده بود کسی حرفهایش را باورنمیکرد
جنایت ، شغلشان بود
آنها مُشتی موش بودند ،
هرکه همراهی شان میکرد طاعون میگرفت
اسرائیل بدجوری معتادست به قتل
مدتهاست هروقت ، آدمی روبراه میدید
اورا حسی ز کُشتن ،
مثلِ تَوهُمی همچون افیون میگرفت
بهمن بیدقی 1402/8/9
بسیار بجا و زیباست
به امید پیروزی خون بر شمشیر