سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 4 آذر 1403
    23 جمادى الأولى 1446
      Sunday 24 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۴ آذر

        اسرائیل یا عزرائیل ؟

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲ ۱۴:۲۸ شماره ثبت ۱۲۵۱۰۰
          بازدید : ۶۸۴   |    نظرات : ۱۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        اسرائیل یا عزرائیل ؟
         
        جون به عزرائیل نمیداد
        ولی مثلِ عزرائیل جون میگرفت
        آمریکا هم ، همچو عنتری در معرکه ،
        براش خوش رقصی میکرد
        آمریکا سور و ساتِ او را جور میکرد
        پول و پَله را میگذاشت داخلِ کلاه و،
        با دستی دراز ، اون میگرفت
        دست درازی کارِ او بود
        با دندانهای تیز و شاخهای تیز، همچون دراکولا بود
        جهود بود و بانیِ پپسی کولا و، کوکا کولا بود
        غذایش چه بود ؟
        خونِ رگهای کودکان و بانوان و دیگر آدما بود
        با مکیدن های خون جون میگرفت
        جون بیگناهان را ، به شیوه های گوناگون میگرفت 
        ابلیس ، عاشقِ اینها : یعنی اسرائیل و آمریکا و،
        دوستانشان بود ،
        بهشت میداد به دستشان ، بیابون میگرفت
        نظم میداد به دستشان و، داغون میگرفت
        صابون میداد بدستشان ، کف صابون میگرفت
        بهرِموضوعات کُشتن ، بی نظیر بودند همگی
        شاخه میداد بدستشان و، باتوم میگرفت
        آنهم باتومِ برقی
        موشک ، همچو رعد و برقی
        پُر ازفسفرِهای سبز، که فرومیرفت به حلقی
        خفه میکرد ، همچون حلقه های دار، خَلقی
        اما میگفت من نکشتم دیگری کُشت
        دائم می بست ، بر کمر، دلقی
        اما دستش رووشده بود کسی حرفهایش را باورنمیکرد
        جنایت ، شغلشان بود
        آنها مُشتی موش بودند ،
        هرکه همراهی شان میکرد طاعون میگرفت
        اسرائیل بدجوری معتادست به قتل
        مدتهاست هروقت ، آدمی روبراه میدید
        اورا حسی ز کُشتن ،
        مثلِ تَوهُمی همچون افیون میگرفت
         
        بهمن بیدقی 1402/8/9
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۲ ۱۵:۱۷
        درود استاد عزیز
        بسیار بجا و زیباست
        به امید پیروزی خون بر شمشیر خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۲ ۱۵:۴۰
        با سلام و عرض ارادت استاد بزرگوار
        سپاس فراوان از لطف بیکران شما
        شاد باشید
        ارسال پاسخ
        محمد اکرمی (خسرو)
        شنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۲ ۰۶:۳۴
        درود جناب بیدقی
        زیبا و دغدغه مند سرودید
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۲ ۱۰:۳۴
        با سلام و عرض ارادت آقای اکرمی بزرگوار
        سپاس فراوان از لطف بیکران شما
        شاد باشید
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        شنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۲ ۱۰:۲۸
        با خواندن شعرشمااستاد
        جان بر پاست
        جمله جمله ی شعرشما
        دل
        در طوفان
        جنگ جنگ دنیاست
        کشتن کودکان
        آتش غم در دل هاست
        خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۲ ۱۰:۳۴
        با سلام و عرض ارادت استاد بزرگوار
        سپاس فراوان از لطف بیکران شما
        شاد باشید
        ارسال پاسخ
        ساسان نجفی(سراب)
        شنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۲ ۱۷:۵۶
        سلام و عرض ادب جناب بیدقی عزیز..
        درود بر شما..
        خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۲ ۱۹:۲۷
        با سلام و عرض ارادت آقای نجفی بزرگوار
        سپاس فراوان از لطف بیکران شما
        شاد باشید
        ارسال پاسخ
        احسان فلاح رمضانی
        شنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۲ ۲۰:۵۷
        درودها ادیب گرامی🌹

        زیبا قلم زدید و بر مبنای حقیقتی تلخ خندانک خندانک

        به امید نابودی کودک کش های جلاد

        برقرار باشید و سلامت🌹
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۲ ۲۱:۰۵
        با سلام و عرض ارادت آقای فلاح رمضانی بزرگوار
        انشاءالله
        سپاس فراوان از لطف بیکران شما
        شاد باشید
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۲ ۲۱:۱۱
        درود جناب بیدقی چراهمیشه دوست داری دوستان شعرت رابخوانند اما ندیدم شعر دوستان رابخوانی
        خداوند کودک کشان را نابود کند
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۲ ۲۳:۲۵
        با سلام و عرض ارادت آقای آزادبخت بزرگوار
        اینکه دوستان نوشته هایم را میخوانند از لطفشان است ولی من چون وقت نسبتاً زیادی برای نوشتن و تایپ و دیگر کارهای دستی صرف میکنم نظرم اینست تا ایده ای برایم باقیست و الحمدلله فراموشی به سراغم نیامده آن ایده ها را محقق کنم و خیلی کم کارهای ارزشمند دوستان را میخوانم ازآنجا که میگویند ظلم بالسویه عدلست انشاءالله مورد عفو دوستان قرارگیرم . شما دومین نفری بودید که دراین سالیان این موضوع را گوشزد کردید که امیدوارم مرا ببخشید
        سپاس فراوان از لطف بیکران شما
        شاد باشید
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4