سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 31 ارديبهشت 1403
    13 ذو القعدة 1445
      Monday 20 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        دوشنبه ۳۱ ارديبهشت

        آخرین خواسته

        شعری از

        از دفتر غربت موهوم نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۶ بهمن ۱۳۸۹ ۱۱:۰۵ شماره ثبت ۱۲۴۹
          بازدید : ۹۳۱   |    نظرات : ۲۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر

        آن زمان کز سینه ام، دل می گریخت!
        همچنان کز شِدتِ غم می گریست،

        آنکه همچون شیشه ای خون رنگ بود،
        بیش از اندازه برایم تنگ بود!

        گفتِ با ناله مرا، ای نامراد!
        گر دِلَت جان بر سرِ این ره نهاد،

        مردِ بادا، گر من از این راهِ دور،
        راهِ پیر و پُر نشیب و راهِ کور!

        بر نگشتم تا تو را گیرم بغل!
        کن کناره اول از قومِ دغل!

        وانگهی از بهرِ من تیره مپوش!
        از برایِ قومِ نابخرَد مکوش!

        رختِ سرخ و یشمی و آبی و زرد،
        یا طلایی، یا بنفشِ پُر ز درد،

        قهوه ای ی نا مبارک خانه سوز!
        لاجوردی، یاسمینی سینه سوز!

        رختِ نارنجی که باشد دلنواز،
        نرگسی همراهِ میخک ها و ناز،

        را به تن مگذار اگر قولت بجاست!
        چونکه این ها بهرِ بی دل نارواست!

        کن به تن، رختی که رنگش دادِ باد!
        بر سرِ هر ظالمی فریاد باد،

        تا دگر همچون منی از سینه ای،
        ناز و گرم و خالی از هر کینه ای،

        بی کس و آواره و زخمی و لنگ!
        تا؛ نگردد راهی ی یک راهِ تنگ!

        در غباری وهم آلوده و تار،
        پای نگذارد که گردد خوار و زار،

        آن لباسی را به تن باید نهاد،
        که حاصِلِ آتش و تندیسِ تو باد!؟

        زآنکه عمری را از آن ریختی به سر!
        هم نشستی روی آن مات و پکَر.
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1