دوباره دچار غش، دیدی ؟ نه خش خش
همین پرسش کافی است که اشتباه نکنم
غیر محتمل و یکدست بود ونشان پاییز را
تا مدتها پیش خود سر شوق بیاورم
حتی (گمان)بانگ بر می آورد
در صورت فرو ریخته پاییز
حتی [تردید ]اجازه نقض شهادت خودرا تکمیل خواهد کرد
گاهی تمنا در نوسان است
هیچ شادی بالا تر از عشرت پاییز نیست
شعله ور عشق از آذر پاییز شو
باتعجب فریاد بزن
انگار مست شده بی خبر ،آگر پاییز شو
چشم به راه نمانده
سنگ به سنگ
خاک به سنگ
دل به سنگ
حلق آویز آبِ،آبان پاییز شو
دیوانه تر ازدیوانه
مالا مال از گل وپروانه
هدیه پر از مهر پاییز شو
هرگز در صورت خشک شده برگها
میل ناپخته ی انگیزه ای را نخواهی دید
هرگز در تلاش فروافتادن از درخت
راه خروج هیچ مهری را نخواهی دید
باشتاب هیچ وقت به کمینگاه برگهای فروریخته درباغ مرو
مدتها دلسوزوارانه در برگ برگ تو باقی خواهد ماند
هرگز پای وسوسه را در مقاومت یک برگ میاور
پاییز عاشق تر از توخصلت برگها را خوب می داند
پای عقلت هم قسم پاییز شو
چشم تا چشم
پاییز همه رادر چشم دارد
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
بااحترام محمدرضا آزادبخت
خصلت برگها را خوب می داند
درودبرشما استادعزیز
بسیارزیبابود