سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
|
|||||||||||||||||
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
پنجرهی سبزی به صفحهی شما بزرگوار میگشایم با آرزوی اینکه شاید بتوانم پوستهی سخت عقاید اشتباهتان را بشکافم و باعث شوم در نگاهتان به مقولهی شعر کلاسیک تجدید نظر کرده به دیدگاهی متعالیتر و در حقیقت درستتر برسید .
ابتدا عینا جوابتان را به نقد کوچک یکی از دوستان بازنویسی میکنم تا سرفصل اختلاف دیدگاهمان را مشخص کنیم.
.
"ضمنا در خصوص وزن شعر هم خدمتتون عرض کنم که بنده رعایت معنی ، ردیف و قافیه رو به وزن و سایر موارد ترجیح میدهم و به نظر من مهمتر هستند، این در حالی است که تلاش شده وزن شعر هم رعایت شود
سپاس از توجه شما، سلامت و تندرست باشید"
یک بدعت در میان شاعران کم تجربه باب شده که هر وقت شعرشان ایرادات وزنی دارد میفرمایند ما معنا را فدای وزن نمیکنیم.
و این در شعر کلاسیک کلا معنا ندارد بزرگوار.
مثل این است که یک خودروساز بگوید
من فرمان را فدای ترمزدستی نمیکنم
یا یک ریاضیدان بگوید
من جبر و احتمال را فدای هندسه نمیکنم
یا یک بنا بگوید
من سقف را فدای دیوار نمیکنم
و و و .....
بزرگوار
اصولا شعر کلاسیک آن زمانی متولد میشود که
شاعر بتواند یک " معنا و مضمون و پیام" را در "قالبهای شناختهشدهی شعری" در " وزنی صحیح " با حفظ قواعد قافیه و ردیف" اختیاری" انتقال دهد . تازه در این انتقال باید "صور خیال" وجود داشته باشد، آرایهها کم و بیش حضور داشته باشند، از حشوهای متعدد حذر بشود و این انتقال پیام موجب "تهییج و محظوظ شدن" خوانده پیام هم بشود!!
.
و این سخت است ، بله قبول دارم
اگر سخت نبود در هر قرن یکی دو شاعر شهره نمیشدند.
منتها ما هدفمان این است که تلاش کنیم در جهت ارتقا توانایی خودمان در شعر
نه اینکه یک روز بفهمیم وزن سخت است پس آنرا رها کنیم
روزی دیگر قافیه و ردیف را
یک روز هم قالب را
و فردایش احتمالا صور خیال را
و بعد ببینیم داریم مثل مجری اخبار یک داستان را روایت میکنیم حتی بدون زیر و بم صدا!
در سایت محترم ناب قسمتی به نام ویراستاری موجود است که میتوانید اشعارتان را آنجا جلا بدهید.
جناب هادی محمدی و تا چندی پیش جناب مهدی محمدی در قسمت وبلاگ درسنامههایی دارند که میتوان از آنها رایگان بهره برد در جهت ارتقا قدرت شاعری.
در ثانی دوستان ارجمندی هستند در سایت که میتوانید از ایشان بخواهید اشعارتان را بررسی و نقد کنند در جهت ارتقا. چه در خصوصی چه مانند اکنون که تیک نقدتان را باز گذاشتهاید. تعدادشان زیاد است بزرگوار منتها بنده چند تن از دوستان را معرفی میکنم
جناب حکیم، جناب حاجیپوری، بانو حکیمی بافقی، بانو عجم، بانو حسینزاده، جناب لاهیجی و جنابان هادی محمدی و مهدی محمدی را هم که قبلا عرض کردم. سعی کردم دوستانی را نام ببرم که فعالتر هستند و در حیطه کلاسیک و وزن میتوانند به شما کمک کنند.
نکته مهم اینست که شما با وجودی که بیان میفرمایید معنا را فدای وزن نمیکنید باز هم اشعارتان ایراد معنایی دارد
مانند همین مصرع " چوب" که احتمالا از ۱۰۰ نفر ۱ نفر هم پی به منظور شما نمیبرد
یا در این مصرع
آن خنده و ناز تو چقدر مجذوب است
در واقع باید جذاب باشد تا مجذوب، یا مجذوب کننده است، که کننده از بدنه شعر حذف شده.
در پایان رباعی اول را برایتان ویرایشی نسبی میکنم ولی همیشه عرض کردهام که ویرایش شعر با شاعر اثر است و ما صرفا باید ایرادات و نقاط قوت و ضعف اثر را بیان کنیم
.
رباعی در وزن معمول
مستفعل مستفعل مستفعل فع
سروده میشود که چندین " هم عرض " نیز دارد.
احوال دلم تا که تو باشی خوب است
دور از غم و دیوانگی و آشوب است
وقتی که تو ناراحت و غمگین باشی
انگار که چشمان جهان مرطوب است
.
وزن در شعر کلاسیک مانند روح است در کالبد انسان
بدون روح، جسمی هم وجود نخواهد داشت.
موفق باشید 🙏🌺🌺