جمعه ۲ آذر
نبودنهایت شعری از فریدونی
از دفتر Mona66 نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۰۳ شماره ثبت ۱۲۲۶۷۸
بازدید : ۲۵۷ | نظرات : ۶
|
|
میترسد لحظههام از بیخبری
باز میایستد و تکرار میشود
افکار پسمانده از آخرین تصویر
کم و زیاد میشود سرعت زندگی
گاه میایستد لحظهای ،از نفس افتاده دقیقهای
که در میان دقایق دیگر لحظهای ثبت میشود
به نشان از تمام زندگی
تمام بودنهایت جمع میشود گُر میگیرد
در بغض شکسته بعد از این همه دوندگی
یاد میگیرد به مرور پا میگیرد ،وقتِ نبودنهایت
رعشه اندازد بر بدنم، و من ناتوان از نجات خود
لحظه ای گُر میگیرد همه وجودم،
گاه خشم و بغض ،گاه سکوت و رعب
خو میگیرد در وجودم،هرلحظه نبودنهایت
در میان دقایق دیگر لحظهای ثبت میشود
به نشان از تمام زندگی،نبودنهایت
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.