درود شاهزاده خانوم
ممنون که مثل همیشه به شعرم توجه کردید
میخوام کمی به لایه هایی زیرین شعرم که مد نظر خودم بوده بپردازم و بعد بهش فکر کنید
نمیدونم منظورتون از پرداخت چیه
چون سواد ادبیم ضعیفه
اما دوس دارم اول از شعرم دفاع کنم
بعد دوباره نظرتونو بپرسم.
۱)سیاهچال گونه ای یعنی هم جور و هم نوع سیاه چالی
با خندهی ساختگی
*یعنی وقتی خندهی ساختگی میاد روی چهرت(پوزخند)
خاصیت سیاه چال پیدا میکنی(سیاه چال پدیده ای هست که بعد از مرگ یک ستاره اتفاق میفته و بعد از پدید اومدنش هرچیزی که بهش نزدیک بشه رو به سمت خودش میکشه و جذب میکنه؛حتی نور قدرت فرار ازش نداره!).
پس وقتی میخندی همچو سیاه چال، منو جذب خودت میکنی.
۲) توی خوانش دوم، گونه ،معنیِ چهره میده
سیاه چال؛
گونه ای
با خندهی ساختگی
خنده باعث بوجود اومدن یک چال روی گونه میشه
اون چال چون واقعی نیست و از خنده ساختگی و زورکی روی گونه و چهره به وجود اومده
شاعر به چالِ سیاه تشبیهش کرده
سیاه هم که معنی بدیمنی میده اینجا.
حالا بگو نظرت چیه بانو
وقت فکریدن نداریم.. فردا میفکریم.. ولی در نگاه اول پرداخت ضعیف است.. 😳🥴😌
درود جناب فداکار بزرگوار