شکسته

سلام و درودها بر شاعر و ادیب خوش ذوق و زیبانویس جناب مهندس خوشروی بزرگوار

یقینا عالی نگاه همیشه عالی منظر شما هست
سپاسگزارم از حضور گرم شما
قلم رنجه کردین

فرا رسیدن ایام عزای سید و سالار شهیدان آقا اباعبدالله الحسین (ع) رو خدمتتون تسلیت عرض میکنم

کاش آن زمان سرادق گردون نگون شدي
وين خرگه بلند ستون بيستون شدي

کاش آن زمان درآمدي از کوه تا به کوه
سيل سيه که روي زمين قيرگون شدي

کاش آن زمان ز آه جهان سوز اهل بيت
يک شعله برق خرمن گردون دون شدي

کاش آن زمان که اين حرکت کرد آسمان
سيماب وار گوي زمين بي سکون شدي

کاش آن زمان که پيکر او شد درون خاک
جان جهانيان همه از تن برون شدي

کاش آن زمان که کشتي آل نبي شکست
عالم تمام غرقه درياي خون شدي

آن انتقام گر نفتادي به روز حشر
با اين عمل معامله ي دهر چون شد

آل نبي (ص) چو دست تظلم برآورند
ارکان عرش را به تلاطم درآورند

🍁صَلّی‌اللهُ‌عَلی‌اَباعَبدالله‌الحُسین‌وَمُحبّانه‌اَجمَعین🍁

و سی هزار لشکری به سوی خیمه میرود
به جرم آنکه عاشقان فریب ها شکسته اند

و خواهری که میرسد کنار جسم بی سری
و بعد این حسین جان ادیب ها شکسته اند

نه ملک ری نه گندمش نصیب ابن سعد نیست
به آه شاه نینوا نصیب ها شکسته اند

اسارت است و شام ها جنون سنگ و خارها
به پیش درد دختری طبیب ها شکسته اند

سلام و درودهای بی پایان محضر بانوی ادیب و خوش ذوق و زیبانویس و دانشمند خانوم دکتر حسین زاده بزرگوار

بسیار خرسندم که این شعر مورد توجه نگاه عالی منظر و ذوق سرشار شما بانوی ادیب قرار گرفت

بسیار سپاسگزارم از اینهمه محبت و گل آرایی صفحه و مهمان نوازی شما از دوستان

هماره شرمنده الطاف و‌محبت های شما بانوی ادیب هستم

از محضر قلم و اندیشه شما می آموزم یقینا شاگرد نوازی میکنید

سپاس از حضور گرم شما و تشویق و تحسین شما بانوی ادیب

فرا رسیدن ایام عزای سید و سالار شهیدان آقا اباعبدالله الحسین (ع) رو خدمتتون تسلیت عرض میکنم

قلم رنجه کردین

روزي که ، شد به نيزه ، سر آن بزرگوار
خورشيد ، سر برهنه برآمد ، ز کوهسار

موجي به جنبش آمد و ، برخاست کوه
ابري به بارش آمد و ، بگريست زار زار

گفتي تمام زلزله شد ، خاک مطمئن
گفتي فتاد ، از حرکت چرخ بي‌قرار

عرش آن زمان به لرزه درآمد ، که چرخ پير
افتاد در گمان ، که قيامت ، شد آشکار

آن خيمه‌اي که ، گيسوي حورش ، طناب بود
شد سرنگون ، ز باد مخالف ، حباب وار

جمعي که پاس محملشان ، داشت جبرئيل
گشتند ، بي‌عماري محمل ، شتر سوار

با آن که سر زد آن عمل ، از امت نبي
روح‌الامين ، ز روي نبي گشت ، شرمسار

وانگه ز کوفه ، خيل الم رو به شام کرد
نوعي که عقل گفت : قيامت قيام کرد

و سی هزار لشکری به سوی خیمه میرود
به جرم آنکه عاشقان فریب ها شکسته اند

و خواهری که میرسد کنار جسم بی سری
و بعد این حسین جان ادیب ها شکسته اند

نه ملک ری نه گندمش نصیب ابن سعد نیست
به آه شاه نینوا نصیب ها شکسته اند

اسارت است و شام ها جنون سنگ و خارها
به پیش درد دختری طبیب ها شکسته اند

سلام و درودهای بی پایان بر ادیب دانشمند و شاعر چیره دست و توانمند و ناقد نکته سنج جناب دکتر سید هادی محمدی بزرگوار

هماره شرمنده الطاف و محبت های شما ادیب عزیز هستم

زیبا نگاه زیبااندیش و عالی حضور گرم شما پای خوانش شعرم هست

بسیار سپاسگزارم که میهمان خیمهٔ سیاهپوش اباعبدالله (ع) شدید

فرا رسیدن ایام عزای سید و سالار شهیدان آقا اباعبدالله الحسین (ع) رو بصورت خاص بشما سید بزرگوار تسلیت عرض میکنم

قلم رنجه کردین

کاي مونس شکسته دلان حال ما ببين
ما را غريب و بي کس و بي آشنا ببين

اولاد خويش را که شفيعان محشرند
در ورطه ي عقوبت اهل جفا ببين

در خلد ، بر حجاب دو کون آستين فشان
وندر جهان مصيبت ما بر ملا ببين

ني ، ني ورا چو ابر خروشان به کربلا
طغيان سيل فتنه و موج بلا ببين

تن هاي کشتگان همه در خاک و خون نگر
سرهاي سروران همه بر نيزه ها ببين

آن سر که بود بر سر دوش نبي (ص) مدام
يک نيزه اش ز دوش مخالف جدا ببين

آن تن که بود پرورشش در کنار تو
غلطان به خاک معرکه ي کربلا ببين

يا بضعةالرسول ز ابن زياد ، داد
کو خاک اهل بيت رسالت ، به باد داد

و سی هزار لشکری به سوی خیمه میرود
به جرم آنکه عاشقان فریب ها شکسته اند

و خواهری که میرسد کنار جسم بی سری
و بعد این حسین جان ادیب ها شکسته اند

نه ملک ری نه گندمش نصیب ابن سعد نیست
به آه شاه نینوا نصیب ها شکسته اند

اسارت است و شام ها جنون سنگ و خارها
به پیش درد دختری طبیب ها شکسته اند

درودها بر بانوی ادیب و بسیار بااحساس و خوش قلم شاهزاده خانوم ادیب

هماره شرمنده الطاف و ‌محبت های شما بانوی ادیب هستم
یقینا شاگردنوازی میکنید

بدون شک زیبا نگاهی هست که با اصول زیبائی شناسی به خوانش شعرم اومده زیبا نگاه شماست و عالی حضور گرم شما بانوی ادیب پای خوانش شعرم

سپاسگزارم از تشویق و تحسین شما
ممنونم که میهمان خیمه سیاهپوش اباعبدالله (ع) شدید

فرا رسیدن ایام عزای سید و سالار شهیدان آقا اباعبدالله الحسین (ع) رو خدمتتون تسلیت عرض میکنم

قلم رنجه کردین

خاموش محتشم که دل سنگ آب شد
بنياد صبر و خانه ي طاقت خراب شد

خاموش محتشم که ازين حرف سوزناک
مرغ هوا و ماهي دريا کباب شد

خاموش محتشم که ازين شعر خون چکان
در ديده ي اشک مستمعان خون ناب شد

خاموش محتشم که ازين نظم گريه خيز
روي زمين به اشک جگرگون پر آب شد

خاموش محتشم که فلک بس که خون گريست
دريا هزار مرتبه گلگون حباب شد

خاموش محتشم که به سوز تو آفتاب
از آه سرد ماتميان ماهتاب شد

خاموش محتشم که ز ذکر غم حسين
جبريل را ز روي پيامبر حجاب شد

تا چرخ سفله بود خطائي چنين نکرد
بر هيچ آفريده جفائي چنين نکرد

و سی هزار لشکری به سوی خیمه میرود
به جرم آنکه عاشقان فریب ها شکسته اند

و خواهری که میرسد کنار جسم بی سری
و بعد این حسین جان ادیب ها شکسته اند

نه ملک ری نه گندمش نصیب ابن سعد نیست
به آه شاه نینوا نصیب ها شکسته اند

اسارت است و شام ها جنون سنگ و خارها
به پیش درد دختری طبیب ها شکسته اند

سلام و درودها بر شاعر و ادیب زیبانویس و نکته سنج جناب عزیزیان بزرگوار

همچون همیشه زیبا نگاه بامحبت شما ادیب عزیز هست

هماره شرمنده الطاف و محبت های شما هستم

سپاسگزارم که در خیمه عزای امام مهربانی ها آقا اباعبدالله (ع) حضور پیدا کردید

فرا رسیدن ایام عزای سید و سالار شهیدان آقا اباعبدالله الحسین (ع) رو خدمتتون تسلیت عرض میکنم

قلم رنجه کردین


باز اين چه شورش است که در خلق عالم است
باز اين چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

باز اين چه رستخيز عظيم است کز زمين
بي نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است

اين صبح تيره باز دميد از کجا کزو
کار جهان و خلق جهان جمله در هم است

گويا طلوع ميکند از مغرب آفتاب
کاشوب در تمامي ذرات عالم است

سلام و درودها بر شاعر و ادیب عزیز و و زیبانویس جناب استکی بزرگوار

باشکوه و زیبا حضور گرم شما ادیب ارجمند در صفحه شعرم هست

بسیار سپاسگزارم از محبت های همیشگی شما

مقدم شما رو گرامی میدارم در خیمه عزای آقا اباعبدالله (ع)

فرا رسیدن ایام عزای سید و سالار شهیدان آقا اباعبدالله الحسین (ع) رو خدمتتون تسلیت عرض میکنم

قلم رنجه کردین

کاش آن زمان سرادق گردون نگون شدي
وين خرگه بلند ستون بيستون شدي

کاش آن زمان درآمدي از کوه تا به کوه
سيل سيه که روي زمين قيرگون شدي

کاش آن زمان ز آه جهان سوز اهل بيت
يک شعله برق خرمن گردون دون شدي

کاش آن زمان که اين حرکت کرد آسمان
سيماب وار گوي زمين بي سکون شدي

کاش آن زمان که پيکر او شد درون خاک
جان جهانيان همه از تن برون شدي

کاش آن زمان که کشتي آل نبي شکست
عالم تمام غرقه درياي خون شدي

آن انتقام گر نفتادي به روز حشر
با اين عمل معامله ي دهر چون شد

آل نبي (ص) چو دست تظلم برآورند
ارکان عرش را به تلاطم درآورند

جز زمینی سوخته از ما چه باقی مانده است
از غمت آتشفشان بر غمگساران کرده اند

سلام و درودها بر ادیب عزیز و بزرگوار جناب دکتر سید هادی محمدی بزرگوار

بسیار سپاسگزارم از ابیات زیبائی که مرقوم کردید

فرا رسیدن ایام عزای سید و سالار شهیدان آقا اباعبدالله الحسین (ع) رو مجدد تسلیت عرض میکنم محضرتون

موید باشید و سلامت

سلام و درودها ادیب گرامی جناب آزادبخت بزرگوار

زیبا نگاه شماست
سپاس از حضور گرم شما

فرا رسیدن ایام عزای سید و سالار شهیدان آقا اباعبدالله الحسین (ع) رو خدمتتون تسلیت عرض میکنم

باز اين چه شورش است که در خلق عالم است
باز اين چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

باز اين چه رستخيز عظيم است کز زمين
بي نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است

اين صبح تيره باز دميد از کجا کزو
کار جهان و خلق جهان جمله در هم است

گويا طلوع ميکند از مغرب آفتاب
کاشوب در تمامي ذرات عالم است

🍁صَلّی‌اللهُ‌عَلی‌اَباعَبدالله‌الحُسین‌وَمُحبّانه‌اَجمَعین🍁

و سی هزار لشکری به سوی خیمه میرود
به جرم آنکه عاشقان فریب ها شکسته اند

و خواهری که میرسد کنار جسم بی سری
و بعد این حسین جان ادیب ها شکسته اند

نه ملک ری نه گندمش نصیب ابن سعد نیست
به آه شاه نینوا نصیب ها شکسته اند

اسارت است و شام ها جنون سنگ و خارها
به پیش درد دختری طبیب ها شکسته اند

سلام و دروها بر بانوی ادیب و زیبانویس خانوم دهقانی بزرگوار

یقینا زیبا نگاه هنرشناس شما بانوی ادیب هست
عالی حضور گرم شماست

فرا رسیدن ایام عزای سید و سالار شهیدان آقا اباعبدالله الحسین (ع) رو خدمتتون تسلیت عرض میکنم

گر خوانمش قيامت دنيا بعيد نيست
اين رستخيز عام که نامش محرم است

در بارگاه قدس که جاي ملال نيست
سرهاي قدسيان همه بر زانوي غم است

جن و ملک بر آدميان نوحه ميکنند
گويا عزاي اشرف اولاد آدم است

خورشيد آسمان و زمين نور مشرقين
پرورده کنار رسول خدا حسين

🍁صَلّی‌اللهُ‌عَلی‌اَباعَبدالله‌الحُسین‌وَمُحبّانه‌اَجمَعین🍁

و سی هزار لشکری به سوی خیمه میرود
به جرم آنکه عاشقان فریب ها شکسته اند

و خواهری که میرسد کنار جسم بی سری
و بعد این حسین جان ادیب ها شکسته اند

نه ملک ری نه گندمش نصیب ابن سعد نیست
به آه شاه نینوا نصیب ها شکسته اند

اسارت است و شام ها جنون سنگ و خارها
به پیش درد دختری طبیب ها شکسته اند

درودها بر بانوی ادیب و زیبانویس خانوم زند بزرگوار

یقینا زیبا نگاه زیباشناس شما بانوی ادیب هست
سپاس از حضور گرم شما

فرا رسیدن ایام عزای سید و سالار شهیدان آقا اباعبدالله الحسین (ع) رو خدمتتون تسلیت عرض میکنم

کشتي شکست خورده ي طوفان کربلا
در خاک و خون طپيده ميدان کربلا

گر چشم روزگار بر او زار مي گريست
خون ميگذشت از سر ايوان کربلا

نگرفت دست دهر گلابي به غير اشک
زآن گل که شد شکفته به بستان کربلا

از آب هم مضايقه کردند کوفيان
خوش داشتند حرمت مهمان کربلا

🍁صَلّی‌اللهُ‌عَلی‌اَباعَبدالله‌الحُسین‌وَمُحبّانه‌اَجمَعین🍁

و سی هزار لشکری به سوی خیمه میرود
به جرم آنکه عاشقان فریب ها شکسته اند

و خواهری که میرسد کنار جسم بی سری
و بعد این حسین جان ادیب ها شکسته اند

نه ملک ری نه گندمش نصیب ابن سعد نیست
به آه شاه نینوا نصیب ها شکسته اند

اسارت است و شام ها جنون سنگ و خارها
به پیش درد دختری طبیب ها شکسته اند

سلام و درودها بر شاعر و ادیب زیبانویس جناب نجفی بزرگوار

یقینا زیبا نگاه شما ادیب عزیز هست
بزرگی استادی کجا و قلم سراپانقص من کجا.سپاس از محبت شما قطعا شاگردنوازی میکنید

فرا رسیدن ایام عزای سید و سالار شهیدان آقا اباعبدالله الحسین (ع) رو خدمتتون تسلیت عرض میکنم

بودند ديو و دد همه سيراب و مي مکيد
خاتم ز قحط آب سليمان کربلا

زان تشنگان هنوز به عيوق ميرسد
فرياد العطش ز بيابان کربلا

آه از دمي که لشگر اعدا نکرد شرم
کردند رو به خيمه ي سلطان کربلا

آن دم فلک بر آتش غيرت سپند شد
کز خوف خصم در حرم افغان بلند شد

🍁صَلّی‌اللهُ‌عَلی‌اَباعَبدالله‌الحُسین‌وَمُحبّانه‌اَجمَعین🍁

و سی هزار لشکری به سوی خیمه میرود
به جرم آنکه عاشقان فریب ها شکسته اند

و خواهری که میرسد کنار جسم بی سری
و بعد این حسین جان ادیب ها شکسته اند

نه ملک ری نه گندمش نصیب ابن سعد نیست
به آه شاه نینوا نصیب ها شکسته اند

اسارت است و شام ها جنون سنگ و خارها
به پیش درد دختری طبیب ها شکسته اند

سلام و درودها بر دوست ادیب و نازنینم جناب کاظمی نیک بزرگوار

یقینا زیبا نگاه همیشه زیبانگر شما ادیب عزیز هست
عالی حضور گرم شما در این خیمه سیاه پوش هست
قلم رنجه کردین

فرا رسیدن ایام عزای سید و سالار شهیدان آقا اباعبدالله الحسین (ع) رو خدمتتون تسلیت عرض میکنم

برخوان غم ، چو عالميان را صلا زدند
اول صلا به سلسله ي انبيا زد

نوبت به اوليا چو رسيد آسمان طپيد
زان ضربتي که بر سر شير خدا زدند

آن در که جبرئيل امين بود خادمش
اهل ستم به پهلوي خيرالنسا زدند

بس آتشي ز اخگر الماس ريزه ها
افروختند و در حسن مجتبي زدند

وانگه سرادقي که ملک محرمش نبود
کندند از مدينه و در کربلا زدند

وز تيشه ي ستيزه در آن دشت ، کوفيان
بس نخل ها ز گلشن آل عبا زدند

پس ضربتي کزآن جگر مصطفي دريد
بر حلق تشنه ي خلف مرتضي زدند

اهل حرم ، دريده گريبان ، گشوده مو
فرياد بر در حرم کبريا زدند

روح الامين نهاده به زانو سر حجاب
تاريک شد ز ديدن آن چشم آفتاب

🍁صَلّی‌اللهُ‌عَلی‌اَباعَبدالله‌الحُسین‌وَمُحبّانه‌اَجمَعین🍁

و سی هزار لشکری به سوی خیمه میرود
به جرم آنکه عاشقان فریب ها شکسته اند

و خواهری که میرسد کنار جسم بی سری
و بعد این حسین جان ادیب ها شکسته اند

نه ملک ری نه گندمش نصیب ابن سعد نیست
به آه شاه نینوا نصیب ها شکسته اند

اسارت است و شام ها جنون سنگ و خارها
به پیش درد دختری طبیب ها شکسته اند

🍁صَلّی‌اللهُ‌عَلی‌اَباعَبدالله‌الحُسین‌وَمُحبّانه‌اَجمَعین🍁

سلام و درودها بر ادیب و اندیشمند بزرگوار جناب افشاری

بسیار سپاسگزارم از حضور گرم و دلنشین شما ادیب ارجمند

از اینکه مراتب تسلیت خودتون رو عنوان کردید سپاسگزارم

بزرگمردی و جوانمردی شما قابل تحسین هست
قلم رنجه کردین

چون خون ز حلق تشنه ي او بر زمين رسيد
جوش از زمين به ذروه ي عرش برين رسيد

نزديک شد ، که خانه ي ايمان شود خراب
از بس شکستها ، که به ارکان دين رسيد

نخل بلند او چو خسان ، بر زمين زدند
طوفان به آسمان ، ز غبار زمين رسيد

باد، آن غبار چون به مزار نبي رساند
گرد از مدينه ، بر فلک هفتمين رسيد

يک باره جامه ، در خم گردون ، به نيل زد
چون اين خبر به عيسي گردون نشين رسيد

پر شد فلک ز غلغله چون نوبت خروش
از انبيا به حضرت روح الامين رسيد

کرد اين خيال ، وهم غلط کار ، کان غبار
تا دامن جلال جهان آفرين ، رسيد

هست از ملال ، گرچه بري ، ذات ذوالجلال
او در دل است و ، هيچ دلي ، نيست بي ملال

و سی هزار لشکری به سوی خیمه میرود
به جرم آنکه عاشقان فریب ها شکسته اند

و خواهری که میرسد کنار جسم بی سری
و بعد این حسین جان ادیب ها شکسته اند

نه ملک ری نه گندمش نصیب ابن سعد نیست
به آه شاه نینوا نصیب ها شکسته اند

اسارت است و شام ها جنون سنگ و خارها
به پیش درد دختری طبیب ها شکسته اند

🍁صَلّی‌اللهُ‌عَلی‌اَباعَبدالله‌الحُسین‌وَمُحبّانه‌اَجمَعین🍁

سلام و درودها بر شاعر و ادیب ارجمند جناب حاجی پوری بزرگوار

بسیار سپاسگزارم از حضور گرم و نگاه زیبای شما

فرا رسیدن ایام عزای سید و سالار شهیدان آقا اباعبدالله الحسین (ع) رو خدمتتون تسلیت عرض میکنم

ترسم ، جزاي قاتل او چون رقم زنند
يک باره بر جريده ي رحمت قلم زنند

ترسم کزين گناه ، شفيعان روز حشر
دارند شرم ، کز گنه خلق دم زنند

دست عتاب حق به در آيد ز آستين
چون اهل بيت دست در اهل ستم زنند

آه از دمي ، که با کفن خونچکان ز خاک
آل علي (ع) چو شعله ي آتش علم زنند

فرياد از آن زمان که جوانان اهل بيت
گلگون کفن به عرصه ي محشر قدم زنند

جمعي که زد به هم صفشان شور کربلا
در حشر صف زنان صف محشر بهم زنند

از صاحب حرم چه توقع کنند باز
آن ناکسان که تيغ به صيد حرم زنند

پس بر سنان کنند سري را که جبرئيل
شويد غبار گيسويش از آب سلسبيل

و سی هزار لشکری به سوی خیمه میرود
به جرم آنکه عاشقان فریب ها شکسته اند

و خواهری که میرسد کنار جسم بی سری
و بعد این حسین جان ادیب ها شکسته اند

نه ملک ری نه گندمش نصیب ابن سعد نیست
به آه شاه نینوا نصیب ها شکسته اند

اسارت است و شام ها جنون سنگ و خارها
به پیش درد دختری طبیب ها شکسته اند

سلام و درودها بر شاعر و ادیب و پژوهشگر اندیشمند و زیبانویس جناب زراعتی بزرگوار

بسیار سپاسگزارم از اینهمه محبت و تشویق و تحسین شما ادیب عزیز

یقینا زیبا نگاه همیشه بامحبت و زیبانگر شما ادیب گرامی به اشعارم هست

هماره شرمنده تعاریف پر مهر و الطاف شما هستم

حضور گرم شما سبب خرسندی هست
قلم رنجه کردین

فرا رسیدن ایام عزای سید و سالار شهیدان آقا اباعبدالله الحسین (ع) رو خدمتتون تسلیت عرض میکنم

بر حربگاه ، چون ره آن کاروان فتاد
شور و نشور واهمه را در گمان فتاد

هم بانگ نوحه ، غلغله در شش جهت ، فکند
هم گريه ، بر ملايک هفت آسمان فتاد

هرجا که بود آهوئي ، از دشت پا کشيد
هرجا که بود طايري ، از آشيان فتاد

شد وحشتي ، که شور قيامت ز ياد ، رفت
چون چشم اهل بيت ، بر آن کشتگان فتاد

هرچند بر تن شهدا چشم ، کار کرد
بر زخمه اي کاري تيغ و سنان ، فتاد

ناگاه چشم دختر زهرا ، در آن ميان
بر پيکر شريف امام زمان فتاد

بي اختيار نعره ي ((هذا حسين)) ازو
سر زد ، چنان که آتش ازو ، در جهان فتا
د
پس با زبان پر گله ، آن بضعه ي بتول
رو در مدينه کرد ، که يا ايهاالرسول

و سی هزار لشکری به سوی خیمه میرود
به جرم آنکه عاشقان فریب ها شکسته اند

و خواهری که میرسد کنار جسم بی سری
و بعد این حسین جان ادیب ها شکسته اند

نه ملک ری نه گندمش نصیب ابن سعد نیست
به آه شاه نینوا نصیب ها شکسته اند

اسارت است و شام ها جنون سنگ و خارها
به پیش درد دختری طبیب ها شکسته اند

سلام و درودها بر شاعر و ادیب طناز و زیبانویس و خوش ذوق جناب نظری بزرگوار

بسیار سپاسگزارم از حضور گرم شما و ابراز تسلیت شما ادیب عزیز

قلم رنجه کردین

فرا رسیدن ایام عزای سید و سالار شهیدان آقا اباعبدالله الحسین (ع) رو خدمتتون تسلیت عرض میکنم

اين کشته ي فتاده به هامون ، حسين توست
وين صيد دست و پا زده در خون ، حسين توست

اين نخل تر ، کز آتش جان سوز تشنگي
دود از زمين رسانده به گردون ، حسين توست

اين ماهي فتاده به درياي خون ، که هست
زخم از ستاره بر تنش افزون ، حسين توست

اين غرقه ي محيط شهادت ، که روي دشت
از موج خون او شده گلگون ، حسين توست

اين خشک لب فتاده ي دور از لب فرات
کز خون او ، زمين شده جيحون ، حسين توست

اين شاه کم سپاه ، که با خيل اشک و آه
خرگاه ، زين جهان زده بيرون ، حسين توست

اين قالب تپان ، که چنين مانده بر زمين
شاه شهيد ناشده مدفون ، حسين توست

چون روي در بقيع ، به زهرا خطاب کرد
وحش زمين و مرغ هوا را ، کباب کرد

و سی هزار لشکری به سوی خیمه میرود
به جرم آنکه عاشقان فریب ها شکسته اند

و خواهری که میرسد کنار جسم بی سری
و بعد این حسین جان ادیب ها شکسته اند

نه ملک ری نه گندمش نصیب ابن سعد نیست
به آه شاه نینوا نصیب ها شکسته اند

اسارت است و شام ها جنون سنگ و خارها
به پیش درد دختری طبیب ها شکسته اند

سلام و درودها بر شاعر و ادیب ترانه سرا و چیره دست و زیبانویس جناب ابراهیمی اصل بزرگوار

یقینا مثل همیشه زیبا نگاه زیبانگر و هنرشناس شما ادیب عزیز هست

هماره شرمنده الطاف و محبت های شما هستم

بسیار سپاسگزارم از حضور گرم شما در خیمه سیاهپوش اباعبدالله (ع)

فرا رسیدن ایام عزای سید و سالار شهیدان آقا اباعبدالله الحسین (ع) رو خدمتتون تسلیت عرض میکنم

قلم رنجه کردین

اي چرخ غافلي که چه بيداد کرده اي
وز کين چها درين ستم آباد کرده اي

بر طعنت اين بس است که با عترت رسول
بيداد کرده خصم و تو امداد کرده اي

اي زاده زياد نکرده است هيچ گاه
نمرود اين عمل که تو (شداد) کرده اي

کام يزيد داده اي از کشتن حسين
بنگر که را ، به قتل که ، دلشاد کرده اي

و سی هزار لشکری به سوی خیمه میرود
به جرم آنکه عاشقان فریب ها شکسته اند

و خواهری که میرسد کنار جسم بی سری
و بعد این حسین جان ادیب ها شکسته اند

نه ملک ری نه گندمش نصیب ابن سعد نیست
به آه شاه نینوا نصیب ها شکسته اند

اسارت است و شام ها جنون سنگ و خارها
به پیش درد دختری طبیب ها شکسته اند

درودها بر بانوی ادیب و زیبانویس و خوش قلم خانوم بهرامی بزرگوار

همچون همیشه زیبا نگاه زیبانگر و زیباشناس شما بانوی ادیب هست

هماره شرمنده بزرگواری و الطاف شما هستم
یقینا شاگردنوازی میکنید

بسیار سپاسگزارم از حضور گرم شما در خیمه سیاهپوش اباعبدالله (ع)

فرا رسیدن ایام عزای سید و سالار شهیدان آقا اباعبدالله الحسین (ع) رو خدمتتون تسلیت عرض میکنم

قلم رنجه کردین

بهر خسي که بار درخت شقاوت است
در باغ دين چه با گل و شمشاد کرده اي

با دشمنان دين نتوان کرد آنچه تو
با مصطفي و حيدر و اولاد کرده اي

حلقي که سوده لعل لب خود نبي بر آن
آزرده اش به خنجر فولاد کرده اي

ترسم تو را دمي که به محشر برآورند
از آتش تو دود به محشر درآورند

و سی هزار لشکری به سوی خیمه میرود
به جرم آنکه عاشقان فریب ها شکسته اند

و خواهری که میرسد کنار جسم بی سری
و بعد این حسین جان ادیب ها شکسته اند

نه ملک ری نه گندمش نصیب ابن سعد نیست
به آه شاه نینوا نصیب ها شکسته اند

اسارت است و شام ها جنون سنگ و خارها
به پیش درد دختری طبیب ها شکسته اند

سلام و درودها بر شاعر و ادیب خوش ذوق و بزرگوار جناب انصاری ارجمند

یقینا زیبا نگاه هماره زیباشناس و هنرشناس شما ادیب محترم به اشعارم هست

بسیار سپاسگزارم از حضور گرم شما در خیمه سیاهپوش اباعبدالله (ع)

فرا رسیدن ایام عزای سید و سالار شهیدان آقا اباعبدالله الحسین (ع) رو خدمتتون تسلیت عرض میکنم

قلم رنجه کردین

باز اين چه شورش است که در خلق عالم است
باز اين چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

باز اين چه رستخيز عظيم است کز زمين
بي نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است

اين صبح تيره باز دميد از کجا کزو
کار جهان و خلق جهان جمله در هم است

گويا طلوع ميکند از مغرب آفتاب
کاشوب در تمامي ذرات عالم است

و سی هزار لشکری به سوی خیمه میرود
به جرم آنکه عاشقان فریب ها شکسته اند

و خواهری که میرسد کنار جسم بی سری
و بعد این حسین جان ادیب ها شکسته اند

نه ملک ری نه گندمش نصیب ابن سعد نیست
به آه شاه نینوا نصیب ها شکسته اند

اسارت است و شام ها جنون سنگ و خارها
به پیش درد دختری طبیب ها شکسته اند

و سی هزار لشکری به سوی خیمه میرود
به جرم آنکه عاشقان فریب ها شکسته اند

و خواهری که میرسد کنار جسم بی سری
و بعد این حسین جان ادیب ها شکسته اند

نه ملک ری نه گندمش نصیب ابن سعد نیست
به آه شاه نینوا نصیب ها شکسته اند

اسارت است و شام ها جنون سنگ و خارها
به پیش درد دختری طبیب ها شکسته اند

و سی هزار لشکری به سوی خیمه میرود
به جرم آنکه عاشقان فریب ها شکسته اند

و خواهری که میرسد کنار جسم بی سری
و بعد این حسین جان ادیب ها شکسته اند

نه ملک ری نه گندمش نصیب ابن سعد نیست
به آه شاه نینوا نصیب ها شکسته اند

اسارت است و شام ها جنون سنگ و خارها
به پیش درد دختری طبیب ها شکسته اند

نه ملک ری نه گندمش نصیب ابن سعد نیست
به آه شاه نینوا نصیب ها شکسته اند

اسارت است و شام ها جنون سنگ و خارها
به پیش درد دختری طبیب ها شکسته اند

سلام و درودهای بی پایان بر بانوی ادیب و بسیار بااحساس و زیباقلم خانوم پنام بزرگوار

خواهر بزرگوارم بسیار شرمنده کردید منرو با اینهمه ابراز لطف و محبت

بسیار خرسندم که این شعر مورد توجه احساس و نگاه با مهر شما قرار گرفت

یقینا زیبا نگاه بامحبت شما بانوی ادیب هست

از وقتی که گذاشتید خیلی سپاسگزارم

فرا رسیدن ایام عزای سید و سالار شهیدان آقا اباعبدالله الحسین (ع) رو خدمتتون تسلیت عرض میکنم

قلم رنجه کردین

بودند ديو و دد همه سيراب و مي مکيد
خاتم ز قحط آب سليمان کربلا

زان تشنگان هنوز به عيوق ميرسد
فرياد العطش ز بيابان کربلا

آه از دمي که لشگر اعدا نکرد شرم
کردند رو به خيمه ي سلطان کربلا

آن دم فلک بر آتش غيرت سپند شد
کز خوف خصم در حرم افغان بلند شد

نه ملک ری نه گندمش نصیب ابن سعد نیست
به آه شاه نینوا نصیب ها شکسته اند

اسارت است و شام ها جنون سنگ و خارها
به پیش درد دختری طبیب ها شکسته اند

جز زمینی سوخته از ما چه باقی مانده است
از غمت آتشفشان بر غمگساران کرده اند

بانو پنام بزرگوار بسیار سپاسگزارم از محبت شما

یا اباعبدالله الحسین (ع)

سپاس از اینکه به خیمه سیاهپوش و مجلس عزای امام مهربانی ها تشریف آوردید

امان از دل زینب(س)

درودها بر بانوی ادیب و زیبانویس خانوم حسین زاده بزرگوار

یقینا همچون همیشه زیبا نگاه بامحبت شما بانوی ادیب هست

عالی حضور گرم شما در خیمه سیاهپوش آقا اباعبدالله الحسین (ع) هست

فرا رسیدن ایام عزای سید و سالار شهیدان امام مهربانی ها رو خدمتتون تسلیت عرض میکنم

قلم رنجه کردین

ترسم ، جزاي قاتل او چون رقم زنند
يک باره بر جريده ي رحمت قلم زنند

ترسم کزين گناه ، شفيعان روز حشر
دارند شرم ، کز گنه خلق دم زنند

دست عتاب حق به در آيد ز آستين
چون اهل بيت دست در اهل ستم زنند

آه از دمي ، که با کفن خونچکان ز خاک
آل علي (ع) چو شعله ي آتش علم زنند

فرياد از آن زمان که جوانان اهل بيت
گلگون کفن به عرصه ي محشر قدم زنند

جمعي که زد به هم صفشان شور کربلا
در حشر صف زنان صف محشر بهم زنند

از صاحب حرم چه توقع کنند باز
آن ناکسان که تيغ به صيد حرم زنند

پس بر سنان کنند سري را که جبرئيل
شويد غبار گيسويش از آب سلسبيل