سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 4 آذر 1403
    23 جمادى الأولى 1446
      Sunday 24 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۴ آذر

        بندر

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۰ تير ۱۴۰۲ ۰۳:۱۳ شماره ثبت ۱۲۱۵۶۵
          بازدید : ۱۰۱   |    نظرات : ۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        بندر
         
        مثل همیشه اش هوا ،
        شرجی بود بندر
        غلغله شد کنارآنهمه بساطِ ابتیاعِ ماهی
        ازصدای ماهی فروشان وخریدارانِ ماهی ،
        پُرشده بود فضای باصفای بندر
         
        دخترقاضی هم برای ، ناهار دورهمیِ خانواده ،
        آمده بود ماهی بخرد
        زیبای چادرکُدری ، با کفشِ صندل
         
        درمیان آنهمه بوی تازه ماهی ،
        بازارِ سُنتی ، نمای اش ،
        دلچسب مینمود کنار بندر
         
        گاوِ پیشونی سفیدِ بندر،
        گداپیشه ی آنجا بود ،
        بازهم ازاین و آن به حالِ کندن
         
        سالیانِ سال بود صحنه ی ،
        شرجی کده ‌این بود
        خوش بحال اویی که هماره ،
        نیک سرشت تر بود ،
        در راهِ زمین به آسمان ، نیک اندر
         
        بندر ازدستِ غریبگان عجب آسایشی داشت
        قسمتی از امنیت مربوط میشد ، به خندق
         
        آدمها چنته ی خود را میگذاشتند، یکریز به نمایش
        بندرهم مثل همیشه وول میخورد ، در صفای بندر
         
        ناگهان با آمدنِ بادی غیرِعادی ،
        چادرها بیقرارشدند درمیانِ بندر
        چادر سایبان آنهمه ماهی فروش و،
        چادر زنها ، دگر ثبات نداشت درمیانِ بندر
         
        دویدن ، آشنای فراربود درآن بین
        یکباره یک شلوغیِ بی مانند ، ولیکن عاقلانه ،
        فوق العاده کرد ، وضعیت رؤیاییِ بندر
         
        یکریزصدای غرشِ آسمون قرمبه ،
        لرزه انداخت به دلها
        تا دَمِ خاک امتداد می یافت تُندر
        درخطربود آنکسی که ، پایی نداشت برای رفتن
        یا ز فرار بود ، ز دیگران ، کندتر
        شاید طعمه میشد ، برای تُندر
        درمیان طوفان ، بعضی بساطشان را ،
        گذاشته رفتند
        چه سِیلِ عظیمی شناورشد ، درمیان بندر
         
        ماهیانی که هنوز، اندک نفَسی مانده بود براشان ،
        قبل ازجان کندن شناور شدند درمیانِ آن سیل
        یکباره هجومِ آب بود و ماهی و کوسه
        دگر آب بود رئیس و، تعیین گرِ وضعیتِ بندر
         
        کوسه ماهی درمیان آبها وول میخورد
        بیچاره همانهایی که نداشتند ، پای رفتن
        یکی طعمه ی برق شد
        یکی درمیان آرواره ی آن کوسه ماهی
        یکی غرق شد ، درمیان آن سیل بندر
        دخترِقاضی که گم شد ، درمیان اینهمه جنگل
         
        چگونه ظرفِ نیم ساعت همه چیز کن فیکون شد ؟
        بندر را اینگونه خواسته بود ، مقتدای بندر
        مثلِ تغییرِ حیاتِ یک ذی روح ، درمیان یکعالمه ، هجومِ انگل
         
        کشتی ها درمیان آن طوفان وحشی ،
        هیچ شانسی نداشتند برای فرار ازمرگ
        راستی ، رُلِ ماس ماسَک را هم نداشت ،
        درمیانِ کشتی آن لنگر؟
         
        صحنه انگار، صحنه ی جنگ بود
        اما حتی نبود گونی های ماسه ، برای سنگر    
         
        بهمن بیدقی 1402/3/29
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۱۱ تير ۱۴۰۲ ۲۱:۴۵
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا وپر معنی است خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۱۱ تير ۱۴۰۲ ۲۲:۰۷
        با سلام و عرض ارادت استاد ارجمند
        بزرگوارید
        سپاس بیکران از محبتتان
        شاد باشید
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        يکشنبه ۱۱ تير ۱۴۰۲ ۰۷:۲۰
        بداهه ای تقدیم شعر زیبای شما شاعواستاد ربزرگوار
        آفرین برسرودهای ناب شما
        شاعر شیرین سخن گلبار ما
        خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۱۱ تير ۱۴۰۲ ۱۱:۵۳
        با سلام و عرض ارادت استاد ارجمند
        بزرگوارید
        سپاس بیکران از محبتتان
        و سپاس از بداهه ی زیبایتان
        شاد باشید
        ارسال پاسخ
        محمد اکرمی (خسرو)
        يکشنبه ۱۱ تير ۱۴۰۲ ۰۹:۴۱
        درود جناب بیدقی عزیز
        خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۱۱ تير ۱۴۰۲ ۱۱:۵۴
        با سلام و عرض ارادت آقای اکرمی ارجمند
        سپاس بیکران
        شاد باشید
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5