جمعه ۷ دی
برای دختران ایران ِ جانم شعری از احمد پناهنده
از دفتر نغمه ی دل نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۳:۰۱ شماره ثبت ۱۱۹۹۶۹
بازدید : ۱۴۱ | نظرات : ۱۸
|
آخرین اشعار ناب احمد پناهنده
|
برای دختران ِ گیلان ِ دلم
دخترم
وقتی به قامت جوانت
نگاه می شوم
نهالی در خاطرم
قد می کشد
که باعبان ِ تاریخ
جوانه اش را
در زمین کاشته بود
و سپس درختی شد
سایه گستر
پر شاخ وُ برگ
بتدریج
میوه داد فراوان
بطوریکه
جهان را به کام شیرین کرد
و امروز
تو همان نهالی هستی
که فردا
مادر می شوی
فرزندان این مرز و بوم
و جامعه ی انسانی را شیر می دهی
تیمار می کنی
لالایی ِ خواب
در گوششان می خوانی
دستشان را می گیری
راه رفتن می آموزی
کلام در دهانشان می گذاری
حرف زدن می آموزی
و بزرگشان می کنی
اما
و اما
دریغا وُ
دردا وُ
رنج وُ شکنجا
که امروز
این همه توانایی ِ بی همتایت را
ارزش نمی شناسند
و قَدرت را نمی دانند
یعنی
تا وقتی جوانی
و زیبایی می باری
چنگال در چهره ات فرو می برند
و زیبایی ات را
در گونی ِ سیاه
زندانی می کنند
و آنگاه که مادر می شوی
انسان کاملی نیستی
و در همه ی عرصه ها
تو را نیمه انسان می شناسند
و عجبا وُ شگفتا
همین ناکسان
در گوش خلایق می خوانند
که بهشت
زیر پای مادران است
اما
هم در این جهان
و هم در آن جهان ِ دروغین
تو را خوار وُ بی مقدار می پندارند
احمد پناهنده ( الف. لبخند لنگرودی )
|
|
نقدها و نظرات
|
سپاس و پاس از مهربانی شما و همچنین محبتی که کردید و برای دوستان گل فرستادید خوشحالم که هستید و دلسروده هایم را دنبال می کنید خسته نباشید نازنین درود بر شما | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درودبرشما جناب پناهنده
بسیارزیبابود