خندههایت باعث آرامش دل می شود
تا تورا حس می کندیکباره عاقل میشود
شاعرم دردام چشمانت زپاافتادهام
عاقبت میمیرموچشم توقاتل می شود
-------------
فقط یک آرزودارم بمیرم
تورامحکم درآغوشمبگیرم
ببین جان دادنم آسان شودنه
چراچونچانزچشمانتبگیرم
---------'
نشتم چون کبوتران به بامتداد
بدانهردمبگیرددلسراعت
توهرگزعاشقیارینبودی
چراآخرفتادممنبهدامت
-------
بهایبوسهاتمرگاست تقدیمدوچشمانت
کمیتومهربانیکنکهجاندادنشودشیرین
---'----
جان میدهم بهاییک بوسه ازلبانت
چشممفقط نبیندهرگزدگرخزانت
-----
معنیعشق ووفانشناختی
یک خداحافظ بدهکارمنی
----
وقتی سکوت کرده وحرفی نمی زنی
یعنی عجب دلپاکمشکستهای
---'
ثبتکردمشعرهایچشمتوتابعدمن
گرکه دلتنگم شدیشایدبخوانیسنگدل
------
موشرابیهستیورنگدوچشمت قهوهای
هرچه زیبایی خداتنها به توبخشیدهاست
----
عطرآغوش تووخنده مستانه تو
خاطراتیست.کهدرکنج دلمجادارد
----
ازاول گفتمت تنهامحبت هستدرمانم
شکستی قلبمجنونرابرودیگرنخندانم
----'
نپرس ازمن چرادیگرندارم هیچاحساسی
دلیلش خنجرتیزیست که درقلبمفروکردی
----
سکوتمراکه میدانی دلیلش چیست ایبیرحم
هماناول بهتوگفتم.که بازیبادلمممنوعست
--------
بیابگذارسربرشانههایم
دلتتنگ استبرایگریههایم
بسیار زیبا و غمگین بودند