سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 19 خرداد 1403
    2 ذو الحجة 1445
      Saturday 8 Jun 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۱۹ خرداد

        کوپه های قطار

        شعری از

        علی معصومی

        از دفتر در کوچه های انتظار نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۵ بهمن ۱۴۰۱ ۱۹:۴۴ شماره ثبت ۱۱۷۲۳۴
          بازدید : ۱۵۸   |    نظرات : ۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        کوپه های قطار
        در آن قفس که امیدی به اوج بال و پری نیست
        به غیر نغمه ی حسرت نشانه ی دگری نیست
         
        غم است و خوف رنج و بلا و هزاره ی محنت
        دمی که شامل نور و طلیعه ی سحری نیست 
         
        به نای خفته دلانی که شوق نغمه ندارند
        به جز ترانه ی درد و صدای کور و کری نیست 
         
        به مرز و بوم خزانی که دست فتنه ی باد است
        به غیر زوزه گرگ و هجوم و در به دری نیست
         
        در این سکوت و تباهی که عشق بیکس و کار است
        جوانه های بهار و سرود باروری نیست 
         
        بیا بیا که جهان را حریم و نام و نشانی
        به کوچه های خیالش عبور رهگذری نیست 
         
        جهان بهانه ی رفتن به آستانه ی یار است
        به کوپه های قطاری که جای همسفری نیست 
         
        به آفتاب و پگاهش سلام ما برسانید 
        پیام سوته دلان جز نوای مختصری نیست

                
             ♤♤♤
        ۲
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۱ ۱۷:۲۱
        درود استاد عزیز
        پر احساس و زیبا بود خندانک
        سید هادی محمدی
        دوشنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۱ ۲۰:۵۸
        درود بر شما جناب معصومی

        شعری زیبا خواندم از قلمتان

        جسارتا مصراع یازدهم نیاز به ویرایش وزنی دارد

        خندانک خندانک
        مهدي حسنلو
        سه شنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۱ ۰۰:۱۰
        درود
        و دست مریزاد
        جناب معصومی
        بسیار عالی بود
        تقدیم به شما 💐 💐 🙏
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        محمدرضا آزادبخت

        م سر به سر اگر سرم برود هرگز نمی گذارم سر به نا سر رود در سرم این شد شش سر جناب فرشید خان جنگی در کارنیست غول شش سر نام شعرم است از دفتر بانوی ازلی
        افسانه نجفی

        تا شدم حلقه به گوش در میخانه ی عشق هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم
        فرشید به گزین

        ت ما را سریست با تو که گر خلق روزگار دشمن شوندو سر برود هم برآن سریم این میشه سه تا سر محمدرضاجان یعنی حداکثر قدرت ما پس قبول که ما سپر انداختیم اگر جنگ است
        محمدرضا آزادبخت

        ه شاه به میل خود هرگز سوار بر اسب نمی شود مگر ملکه خورشید آفتابش را کجتر کند ستیز با تو معنا ندارد وقتی خورشید خودستیز تر از همه تاج را بر سر گذاشت ااافرشید جان نمی دانستی من شاعر معنا ستیزم و گاهی معنا گریز اصلا مفهوم شعربرای من معنا نداردفقط زیبایی شعر برایم مهم است ای دشمن نازنینم غول شش اسر از دست تو عصبی ست
        فرشید به گزین

        دریافتمت که فر خورشید تویی فرشید کجا قبله امید کجا ااا چه مشاعره معناستیزی شده البت به جز قسمت شاهانه

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0