انعکاس ماه ۱
شب بود.
پنجره را باز کرد.
به آسمان نگاه کرد.
ماه نبود!
کجا بود؟
کجای شب گم شده بود؟
کسی صدایش زد!
صدا از آینه میآمد!
به سمت آینه رو کرد!
شب در آینه امتداد داشت!
و ماه
به آن سوی تصویرش
به دوردست آینه
کوچ کرده بود!
لبخند زد.
بوسهای برای ماه فرستاد!
و باز کسی صدایش زد!
به سمت پنجره برگشت
ماه در قاب پنجره منعکس شده بود!
.......................
شاعرانهای را که خواندید به نظر خودم در فرمی از تلفیق شعر وداستانک نوشتهام.
و در زیر نسخهی دیگری از این شاعرانه را ارائه میکنم.
...................
انعکاس ماه ۲
شب بود و ماه
پشت پنجره... بود؟
نه نبود!
کجا بود؟
کسی صدایش زد!
به آینه رو کرد!
ماه به دوردست آینه کوچ کرده بود!
در آینه لبخند زد و
بوسهای برای ماه فرستاد!
کسی صدایش زد!
به سمت پنجره برگشت!
ماه
در قاب پنجره منعکس شده بود!
..................................
شبنم حکیم هاشمی
..............................
نظرخواهی:
۱. نظرتان دربارهی سبک و فرم شاعرانهی «انعکاس ماه» چیست؟
۲. از بین دو نمونهی شاعرانهی «انعکاس ماه» کدام را بیشتر میپسندید؟ نمونهی اول که با توصیف بیشتر نوشته شده است یا نمونهی دوم که ایجاز بیشتری دارد؟
زیبا بود..