یادبود

به نام دوست 
گرم صد لشکر از خوبان به قصد دل کمین سازند
بحمدالله و المنه بتی لشکر شکن دارم❤️
سزد کز خاتم لعلش زنم لاف سلیمانی ❤️
چو اسم اعظمم باشد چه باک از اهرمن دارم
حافظ
پیش از تو نمی دانستم ذوالفقار علی علیه‌السلام طرح لبخند دارد! و نمی دانستم بیشترین مهربانی را باید از چین چشمان منتقم خداوند جست! پیش از تو نمی دانستم میشود تنها در قالب خاک ساده ای از روستای قنات ملک کرمان ،رودر روی یک جهان غاصب و کودک کش ایستاد!!ما فقط دیدیم دیگر در اخبار نمی گویند که داعش در سوریه به جشن تولد دختران رفته و حتی آنها که زیر شیروانی بودند را به شکل هراسناکی شهید کرده،می گویند گروهک داعش را سردار سلیمانی نابود کرد و سوریه و عراق و اربیل و حرم را از لوث وجود این وحشی صفتان پاک کرد ،می گویند به دنبال حاج سردار سلیمانی و هوش سرشار و تفکر او قدم به قدم را می گردند درحالی که به آنها گفته می شود یک نامه از طرف سردار روی میز پنتاگون شماست !!ما تو را ان دم شناختیم که دشمنان این زمانه ی رسول خدا  با افتخار ترور تو را به هم تبریک می گفتند! ما تو را نه در آن هشت سال که فرمانده ی همیشه پیروز دفاع مقدس بودی و اسمت به تن دشمنان ال علی ع رعشه می انداخت شناختیم ...آن زمان که ابوبکر بغدادی موسس داعش برای سرت جایزه گذاشته بود ،تو در خاک ریز مقابلش او را به جهنم واصل کردی و دل همه ی سپاهیانت را شاد کردی آنها که برای دریافت توجه تو پهلوانانه رقابت می کردند و با حضورتان از چشمه ی  قوت و ایمان می نوشیدند.
‌ما هم شب هایی که در حرم عمه زینب سلام الله علیها، ارام ارام با قصه ی  فاطمه و درد علی ع آشنا شدی و گریستی و سوختی اما جز لبخند بر لبت نتراوید خواب بودیم هم شب های که صهیونیست های یهود متحد با آمریکا و اروپا را سخت در جبهه ی مظلومانه ی اسلام بحرین و لبنان و یمن تحقیر کردی!!ای سردار دلها! این کینه ی یهودی را از زمانی که ابراهیم را بر هیمه آتش فرستادند روی هم انباشته شد را بسیار سنگین تر کردی!!! شما  آن طور که گفتند و گفتی فرمانده ی سایه بودی و مجری قوی فرمان های سید علی زمانه! گفتی حضرت خامنه ای ،حکیم مظلوم و فقیه در عرفان و اندیشه را عزیزجان بدانیم و اورا بسیار تنها میبینی در حالی که مظلومیتش اعظم است و صالح بودنش آنطور که باید شناخته نشده ....و گفتی حرمتش نشکنیم .... در نماز گل از کودکان ایرانمان و لبنان مظلوم گرفتی و یک جهان کودک فلسطینی در آغوشت خندیدند در حالی که مرگ از تو می گریست....به ما گفتی اگر جمهوری اسلامی و ولایت فقیه نباشد استکبار نه برایمان ماه محرم و فاطمیه میگذارد و نه از مشهد و شیرازو حرم علی ع و زینب مان خبری است! و پس بت شکنان ابراهیمی در پس خطابه های نور باید رمز و راز جهاد فراگیرند شاید چون دیده بودی همین اینه ی اسمی اسلام  کم شناخته شده نیز برای بیدار کردن ضمیر کودکان و نوجوانان کافی است و مذهب وارونه را شود اصلاح کرد اما از عدم نتوان به آن رسید،شاید...و این را در مکتب عرفان امام خمینی در اوج قله های سخت یاوری حسینی ع آموخته بودی ...به ما گفتی نگذاریم دشمنان داخلی و خارجی ما را نسبت به حرم جمهوری اسلامی که خیمه ی  فاطمی است دلسرد و دچار تفرقه کنند ... اینگونه به ما یاد دادی چرا علی ع به فاطمه ان دم که پشت در شعله ور محسنش را سقط می کرد و میخواست زبان به قهر گشاید گفتی: حاشا فاطمه که هنوز جوانه ی اسلام به نسل های دور نرسیده خاموش بمان! بگذار ابوبکر و عمر سهم تلاششان برای اسلام را به قدرت بردارند و باز در کنار این خلیفه ها ماندی و به آنها مشورت و معرفت و علم دادی ، آن هم با روی خوش در حالی که سینه ات از داغ فاطمه سرخ بود.....سردار دلها به مسئولین وصیت کردی که اول و اصل این است که فرمانده باید خدمت گزار و با دانش و شجاع باشد چو آنکه دانشمندان که با دلی پاک و اندیشه ای تابناک وقتی به افعال و تئوری ها نظر صدق می افکنند و روح بزرگشان از هر گونه کوتاه نظری بدور است و این دانشمندان پاکدل و بی غرض هستند که با مهربانی و علاقه فراوان اشتباه را تذکر می دهند و برای این دانشمندان در آداب ظاهر سخت نگیریم تا بیشتر از معرفت باطن و اندیشه شأن بهره مند شویم! گفتی آن دختران بی حجاب نیز دختر من آند و با آنها با همه ی عجله عکس انداختی....شهادت می دهم همه ی آنها برای نماز بر پیکر مقدست آمدند!
بار گریه و اندوه از  برای رفتن یارانت و دویدن با پاهای برهنه در آن زمین های سخت و آن صحنه ها که طی چهل سال جنگ ۳۳ روزه و ۲۲ روزه و لبنان و اسرائیل و غزه و ...برای وجود مقدس مهدی عج کشیدی ی بماند....برسیم به آن بامداد ۱۳ دی ۹۸ ساعت یک و بیست دقیقه مانده به لحظه ی موشک بارانی از آمریکا به کمک یک شرکت تلفن همراه....
نگفتی آن دقایق قبل که سر بر ضریح نقره فام زینب گذاشتی با نغمه ی فراق چه گفتی به او و چه شنیدی؟اخر نگفتی وقتی از آن شرم ها که از جاماندن کوی شهادت داشتی بگویی کار دست یتیمان می دهد؟ نکند برای همین دست نوازشگرت را با انگشتری هدیه و کتاب شعر تنها چیزی بود که برایمان در زمین باقی گذاشتی؟ نماز یابن یاسین ما آن شب شهادت ان 
دم که تو به وصال یار رسیدی نشکست و قامت یار برای نماز نشسته خم نشد  بلکه اندم که به زمان پس از تو نگاه کرد ابروی یار شکست! 
‌ترامپ یزید صفت گفت آن شب را همه بیدار و تصویر تو از مانیتورهای بزرگ توسط هواپیمای بدون سرنشین کیو ۹ از سازمان سیا و پنتاگون پخش و رصد میشد ،حتی لبخند سیادت و شجاعت آگاهانه ی ارامت  رعشه بر تن گرگ صفتان انداخته بود و آنان را از کینه و ترس تشنه تر ساخته بود برای گلوی ابوالفضل گونه آت!! اگر موشک اول به پیکر مطهرت اصابت کرد, پس چرا دومی و سومی را هم به تو زدند؟ ما بازهم بی خبر از نقشه ی زمانه در آسایش خواب جمعه بودیم که دشمنانت در آلمان و فرانسه نیز با آب و تاب مکاتبه میکردند: چگوارای ایران ترور شد، فرمانده سایه، دشمن شایسته ای که آرزوی دیدارش را داشتیم را ترامپ ترور کرد! اینها در جهان بهم مخابره میکردند ، و تاریخ متعجبانه به صورت خدا زل زده بود که پس حال همدم غم مهدی عج کدام یار باشد از کدامین نور؟!اه خدایا، دیگر که برای ملت مسلمان و مظلوم عراق، لبنان و یمن و فلسطین و سوریه و بحرین و...پدری میکند؟و موجب خسارت هفت تریلیاردی برنامه اسرائیل و آمریکا در این کشورها میشود؟ !تو از آن مردان خدایی بودی که معیار تقسیم زمانه ات شدی! عصر قبل از سردار سلیمانی و عصر بعد از تو بعد از تو تنهایی و اسارت کرونا و گرانی و مرگ و سقوط هواپیما و تلخی بیشتر شد ،اگر چه طبق عهد ظهور پای روم و آمریکا را از عراق برید و نهضت مقاومت را در ملل مظلوم که ایران را چون قلبشان احاطه کرده بودند و از ابروی تو چم و خم کار آموختند ، پیروزی و روشت  را ادامه دادند ای !سردار معرفت و باطن عشق! مولای ما شدی و شفاعت می طلبیم بر این معرفت های ناشناخته و نفس های بخیل و گناه کارمان  ای مکتب آموخته از عرفان امام، ای  که به خاطر ظاهر مدرن و زیبایت تایید صلاحیت نمیشدی و در چارچوب ها نمی گنجیدی بس که اصل اول از مکتب عشق و باطن شروع می شود و بعد  به درس ظاهر می رسد ، آخ که چقدر به نبودنت برکت از این چهار سال ما گرفته شده و اما در  پس سوالمان خدا پاسخ ما را به غمزه ای واگذاشته... شاید 
میخواهد تا ما با شراب و پاداش عشق و عرفان بیماری دل و اندیشه را از وجودمان پاک کنیم....
برفت قاسم و برپاست شوکت سلیمانی
بپاست غرش رعد و نگاه بارانی