سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 8 ارديبهشت 1403
    19 شوال 1445
      Saturday 27 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        شنبه ۸ ارديبهشت

        شب آخر

        شعری از

        شیوا شاکری

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۲ دی ۱۴۰۱ ۰۹:۵۹ شماره ثبت ۱۱۵۹۸۴
          بازدید : ۱۵۲   |    نظرات : ۱۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر شیوا شاکری
        آخرین اشعار ناب شیوا شاکری

        امشبم روی مبل خوابیدی زیر سقف اتاق مدفونم باز تا صبح بالشم خیسه باز مثل همیشه داغونم وقتی که اومدم تو این خونه صورتم زیر تور می‌خندید جای من گوشی و نگاه کردی خط چشمم رو صورتم غلطید درد عکسی که بیشتر ازمن بود واسه یک عمر ریخت تو جونم کاش می‌گفتی چی تو اون عکسه که باید باشم و نمی تونم کل دنیای تو گذشته ت بود که توی چند تا عکس جا می شد عکسایی که هنوز پیشت بود خطبه عقدمون که جاری شد تو نگفتی که چی ازم می‌خوای چون که اصلا منو نمی دیدی رنگ موهامو هی عوض کردم که شبیهش بشم نفهمیدی چند ساله اضافی ام اینجا دیگه از این عذاب خسته شدم تو بمون با یه مبل و تنهاییت من از این تخت‌خواب خسته شدم امشبم روی مبل خوابیدی زیر سقف اتاق مدفونم باز تا صبح بالشم خیسه این شب آخره که می‌مونم
        ۷
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۳ دی ۱۴۰۱ ۱۸:۴۸
        امشبم روی مبل خوابیدی زیر سقف اتاق مدفونم
        باز تا صبح بالشم خیسه باز مثل همیشه داغونم
        وقتی که اومدم تو این خونه صورتم زیر تور می‌خندید
        جای من گوشی و نگاه کردی خط چشمم رو صورتم غلطید
        درد عکسی که بیشتر ازمن بود واسه یک عمر ریخت تو جونم کاش می‌گفتی چی تو اون عکسه که باید باشم و نمی تونم
        کل دنیای تو گذشته ت بود که توی چند تا عکس جا می شد عکسایی که هنوز پیشت بود خطبه عقدمون که جاری شد
        تو نگفتی که چی ازم می‌خوای چون که اصلا منو نمی دیدی
        رنگ موهامو هی عوض کردم که شبیهش بشم نفهمیدی
        چند ساله اضافی ام اینجا دیگه از این عذاب خسته شدم
        تو بمون با یه مبل و تنهاییت من از این تخت‌خواب خسته شدم امشبم روی مبل خوابیدی زیر سقف اتاق مدفونم
        باز تا صبح بالشم خیسه این شب آخره که می‌مونم خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۳ دی ۱۴۰۱ ۱۸:۴۹
        درود بانو
        به شعر ناب خوش آمدید
        موفق باشید خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۳ دی ۱۴۰۱ ۱۹:۰۶
        امشبم روی مبل خوابیدی زیر سقف اتاق مدفونم.
        باز تا صبح بالشم خیسه باز مثل همیشه داغونم.
        وقتی که اومدم تو این خونه صورتم زیر تور می‌خندید.
        جای من گوشی و نگاه کردی خط چشمم رو صورتم غلطید.
        درد عکسی که بیشتر ازمن بود واسه یک عمر ریخت تو جونم.
        کاش می‌گفتی چی تو اون عکسه که باید باشم و نمی تونم.
        کل دنیای تو گذشته ت بود که توی چند تا عکس جا می شد. عکسایی که هنوز پیشت بود خطبه عقدمون که جاری شد.
        تو نگفتی که چی ازم می‌خوای چون که اصلا منو نمی دیدی.
        رنگ موهامو هی عوض کردم که شبیهش بشم نفهمیدی.
        چند ساله اضافی ام اینجا دیگه از این عذاب خسته شدم.
        تو بمون با یه مبل و تنهاییت من از این تخت‌خواب خسته شدم.
        امشبم روی مبل خوابیدی زیر سقف اتاق مدفونم.
        باز تا صبح بالشم خیسه این شب آخره که می‌مونم. خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۳ دی ۱۴۰۱ ۱۹:۰۷
        امشبم روی مبل خوابیدی زیر سقف اتاق مدفونم.
        باز تا صبح بالشم خیسه باز مثل همیشه داغونم.
        وقتی که اومدم تو این خونه صورتم زیر تور می‌خندید.
        جای من گوشی و نگاه کردی خط چشمم رو صورتم غلطید.
        درد عکسی که بیشتر ازمن بود واسه یک عمر ریخت تو جونم.
        کاش می‌گفتی چی تو اون عکسه که باید باشم و نمی تونم.
        کل دنیای تو گذشته ت بود که توی چند تا عکس جا می شد. عکسایی که هنوز پیشت بود خطبه عقدمون که جاری شد.
        تو نگفتی که چی ازم می‌خوای چون که اصلا منو نمی دیدی.
        رنگ موهامو هی عوض کردم که شبیهش بشم نفهمیدی.
        چند ساله اضافی ام اینجا دیگه از این عذاب خسته شدم. خندانک
        تو بمون با یه مبل و تنهاییت من از این تخت‌خواب خسته شدم.
        امشبم روی مبل خوابیدی زیر سقف اتاق مدفونم.
        باز تا صبح بالشم خیسه این شب آخره که می‌مونم. خندانک
        شاهزاده خانوم
        شنبه ۳ دی ۱۴۰۱ ۲۰:۲۰
        ترانه قشنگی بود خندانک خندانک خندانک
        خیر مقدم خندانک
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        شنبه ۳ دی ۱۴۰۱ ۲۳:۵۰
        بسیار زیبا بود .
        با آرزوی موفق شما .
        شب خوش.
        خندانک
        فرزانه محمدپور(فرناز)
        شنبه ۳ دی ۱۴۰۱ ۱۰:۰۶
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        تکتم حسین زاده
        شنبه ۳ دی ۱۴۰۱ ۱۱:۳۶
        درودبانو شاکریِ عزیز
        خوش آمدید
        ⚘⚘⚘
        زیبا وغمگین سرودید
        فاطمه یاراحمدی ،روشنا
        شنبه ۳ دی ۱۴۰۱ ۱۳:۱۰
        درود بانو شاکری
        خوش آمدید 💐💐
        ساسان مردوخی
        شنبه ۳ دی ۱۴۰۱ ۱۴:۱۱
        زیبا بود بانوو شاکری👏👏
        زهره دهقانی ( شادی)
        شنبه ۳ دی ۱۴۰۱ ۱۶:۰۹
        سلام و درود
        غمگین زیبایی قلم زدید👌👌👌


        شاد باشید
        جواد کاظمی نیک
        يکشنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۱ ۱۵:۳۱
        دوردبرشما زیبابود 🪷🪷🌺🌺🏵🏵☘️🌼🌼🌼⚘️⚘️🍀🍀🍀🌸🌸
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0