سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        خیال

        شعری از

        بهروز دارابی

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۱ ۱۸:۰۸ شماره ثبت ۱۱۵۸۴۵
          بازدید : ۱۸۲   |    نظرات : ۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهروز دارابی

        از آن سوی دردهای من
        از آن سوی این خانه ها
        یکی تار موی سپید
        طعنه میزد به دندانه ی شانه ها
        از آن سوی این خانه که نشسته به غم
        خروشیده باران عجب روی ویرانه ها
        از آن سوی ظلمت 
        از آن سوی درد
        فقط آشنای تو بود بین بیگانه ها
        از آن رازقی هم که افتاده بود بر زمین
        فقط عطری از خاطره مانده بر پله ها
        صدای سکوت بود در غمی بی صدا
        شب و شبنمی می‌چکید روی افسانه ها
        وفا آن طرف تر نشسته به درد
        خیال می وزید روی پاییزی جاده ها
        شادی اما که رخت بر بسته بود سالها
        خودش را کشید سوی‌ من تا لب چاره ها
        خیالم‌ به ناچار خیال می کشید
        هوای نیاز می پرید تا لب یک گناه
        گناهی به زیبایی این همه انتظار
        گناهی چو‌ شب های من بی قرار
        زمان در گذر بود و شب ، انزوای شدید
        زمین می برید بند دام مرا

        صدایی شکست ، حال این کوچه را
        کسی می طپید پشت ویرانیش بار ها
        دلم آن سوی این بام خدایی‌نداشت
        همه تاریخ من آه بود و شب گریه ها
        فقط قاب عکسی نشان از تو داشت
        و گر نه هوای سفر رفته از کوچه ها
        صدای قدمهای کوچه نزدیک می شدند
        امید هم برید مثل بیداری از خواب ها
        کسی پشت در بود که هیچگاه نبود
        دلم را کشید تا لب شیب یک پرتگاه
        در خانه قفلی نداشت بعد از او
        دو چشمم نشست در قدم‌های ماه

        بهروز دارابی
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۱ ۱۸:۴۷
        درود بزرگوار
        دلنوشته زیبا و پر احساس بود خندانک
        بهروز دارابی
        بهروز دارابی
        دوشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۱ ۱۹:۱۲
        سلام و درود استاد ارجمندم جناب استکی عزیز
        سپاسگزارم استاد سایه تان بر شعر زندگی جاری
        🙏🌹🌹🌹🦋
        ارسال پاسخ
        مریم کاسیانی
        دوشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۱ ۱۱:۲۷
        درود بر شما شاعر ارجمند
        شعر زیبایی ست
        مانا باشید در شعر و شعور
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        بهروز دارابی
        بهروز دارابی
        دوشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۱ ۱۹:۱۵
        سلام و درود مهربانوی شعر استاد ارجمند
        بر دل شعر زندگی بنشینید الهی
        🙏🌹🌹🦋
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        دوشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۱ ۱۴:۴۶
        سلام جناب دارابی
        احسنت بر شما بزرگوار بسیار عالی
        بهروز دارابی
        بهروز دارابی
        دوشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۱ ۱۹:۱۸
        سلام و درود بر شما استاد مهربانوی جان سر کار خانوم آهنگران
        ممنونم در حریم امن آسایش باشید الهی
        🙏🌹🌹🦋
        ارسال پاسخ
        محمد گلی ایوری
        سه شنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۱ ۱۸:۵۷
        درودتان بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک
        بهروز دارابی
        بهروز دارابی
        چهارشنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۱ ۰۰:۰۴
        سلام و درود استاد عزیز جناب ایوری
        سپاسگزارم از عنایت شما
        🙏🌹🌹🦋
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5