چهارشنبه ۵ دی
|
دفاتر شعر سجاد نخعی پور (ناخدا)
آخرین اشعار ناب سجاد نخعی پور (ناخدا)
|
ای دو چشـم خــون دیده،مـن ز تــو شرمنده ام
گویی هر شب قرعه غم دست تو بوسیده است
انـقَـدَر مــردی کــه هــر شب بــی صــدا
ناله کردی و کسـی،شیوه نالیدنت نشنیده است
غــم ســراغــت را ز دل بــستــانــد و رفـت
اری او هـم نقطه یِ ضعف تــو را فـهـمیده است
ای دو چشم خون دیده،خون دل ها خورده اید
مـثـل قلبـی که مـیـان رود خون رقصیده است
در هــجــوم حـملـه هـا بــی دفاع ایــستـاده ای
مثل غزه ای که بی سلاح،سال ها جنگیده است
|
|
نقدها و نظرات
|
خیلی خوشحال شدم از نقدتون ممنونم که اشتباهتم رو گفتین | |
|
درود بر شما جناب لاهیجی جهت اطلاع خودم می پرسم اینجور که فرمودید با اضافه کردن "ید" ماضی ساز به آخر کلمات (صفت) آنها را همقافیه کرد مثل رقص بوس جنگ تاب ساب چرب جدب نام بعضی از این دست کلمات همقافیه های خود را دارند مثل جنگ تفنگ رنگ سنگ فهم سهم بوس خروس طوس روس پس می فرماییدکه ریشۀ کلمه مهم نیست چی باشد اگر با اضافه کردن حرف ید فعل سوم شخص سوم درست شود کلمات با هم همقافیه میشوند
| |
|
سلام و درود صبح و روز جنابعالی بهشت
اولاً خدا نکرده سوءتفاهم نشود بنده نقد بر نقد شما ارسال کردم که تنها معدلِ دلیل، همآموزی و تبادلِ نظرست وَ لا غیر، ثانیاً خدا نبخشد و مباد مرا که چنین خوار و پست باشم و شوم، زیرا به جد بر حذرم از قبحِ این عملِ ناجوانمردانه، چراکه بارها و بارها نقد نوشتم یا یک کامنت ساده ارسال کردم، وَ بعضی از افرادِ نخود هر آش بدونِ وجه عقلانی و کلامی و استدلالی آمدهاند و با استفاده ابزاری از نقد انتقاد بر نقد و کامنتم نوشتهاند و حقیر زبان در کام نگهداشتهام که سایت مبادا دچارِ حواشی و نزاع بی بهره و بیجا شود!
ثالثاً آنچه حقیر نوشتم عین العین از کتابِ المعجم و سپس کتابِ عروض و قافیه جنابِ دکتر سیروس شمیسا و سپس کتابِ پاگردِ قافیه اثرِ دکتر محیالدّین رشدادست که بهنظرم محلِ رجوع و مرجعند و بنده دخل و تصرّفی در آن بههیچ عنوان نکرده و نداشتهام!
رابعاً گرانقدرِ بزرگوار دو شعر از دو سده دور از هم ذکر شد که التفات بفرمایید چه شاعرِ مُتقدّم و چه شاعرِ معاصر در این روند و بستر همنگاه و همباور و همگرا هستند، وَ قافیه در هر دو منتج به صلاح و سلامت و صحّت است!
و خامساً همانطور که جنابتان اشراف دارید قافیه در اَشکال و گوناگونی داریم که در هر تنوع مجاور با قوانینِ خاص خودست!
حقیر بعید و دور از ذهن میدانم هم کتب، هم شاعرِ شهیرِ کهن، وَ هم شاعرِ معاصری چون دکترِ ضیایی راه قافیه را که از واضحاتِ شعرست به اشتباه رفته باشند، متأسفانه خیلی از حرفها آنقدر در مجازی دکمهٔ دکلمهاش پلی شده که ما فکر میکنیم عینِ صحّتست، از همین دست حرفها اغلاطِ املاییست مثلِ حتا نوشتن حتّی، مثلِ خواهشاً و گاهاً که خواهش و گاه پارسیست و هرگز با اً ادغام نمیشود، مثلِ استادان که به اشتباه اساتید نوشته و گفته میشود، مثلِ کلاسیک خواندن شعرِ منظوم و هکذا و هکذا ...
زرنگار فکر و گلاندیش باشید!
| |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
جالب و زیبا بود