سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 7 ارديبهشت 1403
    18 شوال 1445
      Friday 26 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۷ ارديبهشت

        لرزم گرفته دراین گرما

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۱ شهريور ۱۴۰۱ ۰۷:۰۹ شماره ثبت ۱۱۳۳۸۵
          بازدید : ۹۷   |    نظرات : ۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        لرزم گرفته دراین گرما
         
        لرزم گرفته دراین گرمای۴۰ درجه
        دراین چهل ساله ،
        همه چیز تغییریافته ۱۸۰ درجه
        حدس ام اشتباه بود
        فکرمیکردم نهایتاً تغییرکند بمیزان۴۰ درجه
        اشتباه نکردم از بیانِ آن ۱۸۰ درجه
        که چک اش کرده ام با سلامتِ گِیجِ سالیانه ی ،
        چهل ، درجه
         
        گاهی ازاین ستون بسوی آن ستون ،
        میروم و پیش خود میگویم فَرَجه
        اما دیگرهیچ چیز درست نمیشود
        گناهانی که نهادینه شد ،
        دیگرهیچ وقت درست نمیشود
        به خود میلرزم
        شاید برای درست شدنِ این اوضاع ،
        باید دست به دامنِ جادوگری شد
        شاید چاره اش ، اجی مجی لا ترجه
         
        فکر نمیکنم چاره اش بی خیالی باشد
        اما چرا اینهمه بیکارِ لختِ مشغول به شنا ،
        کنارِ سدِ کرَجه ؟
        مسخره ها ! این آب را باید چند روزبعد ما بخوریم
        مطلعی میگفت : اینکه خوب است ،
        میدانی خیلی از آبهایی را که میخوری ، آبِ چاه است ؟
        برای همین هم هست که رنگش به زردی میزند
        لرزم بیشترشد وبعدش ، تب ام بالاتررفت از۴۰ درجه
         
        دیگر دارد فکرم از کار می افتد
        فکرمیکنم مغزم هم ،
        چند روزبعد مثل اقتصادِ کشور فَلَجه
        یکی میگفت کشور راهیِ عُسر و حَرَجه
        پیش خود گفتم : راهیه ؟
        یا اینرا سالهاست زندگی کرده ؟
        " نیشِ عقرب گون ام نه از رهِ کین است "
        خدا کند با انتقادپذیری ای زیبا ،
        ز این نیش و کنایه های گهگاه ام ،
        هیچ کس و ناکسی ، هیچگاه نَرَنجه           
                                        
        بهمن بیدقی 1401/6/20
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق
        سه شنبه ۲۲ شهريور ۱۴۰۱ ۰۸:۳۳
        درود خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۲۲ شهريور ۱۴۰۱ ۱۱:۵۶
        با سلام و عرض ادب بزرگوار
        سپاس
        ارسال پاسخ
         فاطمه شایگان(هیراب)
        چهارشنبه ۲۳ شهريور ۱۴۰۱ ۱۰:۳۳
        سلام ودرودها
        زیبا سروده ای را ،
        از قلمتان خواندم
        همواره در اوج
        موفق وپیروز باشید
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        چهارشنبه ۲۳ شهريور ۱۴۰۱ ۱۱:۲۸
        با سلام و عرض ادب و احترام هنرمند بزرگوار
        سپاسگزارم از لطف و مهرتان
        سلامت باشید و شادمان
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0