تلخند

درود بر شما

همان طور که جناب احسانی فر هم اشاره داشتند

در برخی ابیات ارتباط دومصراع ضعیف است

اما مفهومی زیبا داشت

بمانید به مهر

درود
اوزان متناوب الارکان دوری این روزها کمی غریب مانده اند
و خوب است که اشعاری در این اوزان در سایت باشد
موفق باشید 👏🌺🌺

درود استاد
خیلی زیباست

سلام استاد بزرگوار
بسیار زیبا و خوش آهنگ است
لذت بردم از خوانش آن
سپاس از انتشار این سروده

سلام و عرض ادب
خوش آهنگ و زیبا
دستمریزاد

سلام و عرض ادب بزرگوار
زیبا سرودید و بر دل نشست.
دو مورد را تقدیم می کنم:
1- بر برگ نوشتم عشق ، از غصّـه خزان گردید
انگـــار در ایــن بازار ، بر کــام نباشــد قـــند
در بیت فوق به نظر می رسد که با تنگنای قافیه مواجه شده اید. چون تناسب معنایی واژگان، رعایت نشده است.

2- از رود روان بگـــذشـت ، خوشبــوی گلِ دلبـر
دیگــر نخروشیــد آن ، جاری نشد آن شد بند
در این بیت هم از نظر حقیر می خواستید نوعی خرق عادت را بیان بفرمایید. یعنی چون گل در رود افتاد، از حرکت باز ایستاد.
در خرق عادت موفق عمل کردید. اما به لحاظ محتوایی ایرادی به نظر می رسد و آن این است که اگر آب مبتلا به ایستایی شود، منجلاب خواهد شد.

عفو بفرمایید.

از شما سپاسگزارم و بر شما درود میفرستم که قابل دانسته و نقد بجا و گرانبهایتان را بر شعر بنده حقیر جاری نمودید
نقدهایتان را آویزه گوش قرار خواهم داد

درود بر دوست نازنین آقای حاجی پوری

درود آقای حاجی پوری گرامی
غزل سنگینی بود از نظر خوانش
ولی تصاویر زیبایی داشت
بر برگ نوشتم عشق ،  از غصّـه خزان گردید
انگـــار در ایــن بازار ،  بر کــام نباشــد قـــند

مصرع اول این بیت عالی بود... عالی
ولی جسارتاً مصرع دوم میتونست متناسب تر باشه.
در مصرع اول، از عشق و برگ و خزان، سخن به میان آمده،
ولی در مصرع دوم از بازار و کام و قند،
میشد مثلاً گفت:
بر برگ نوشتم عشق ،  از غصّـه خزان گردید
(انگار که این واژه، خشکاند رگ و آوند)

البته این صرفاً یه پیشنهاده و قطعاً شما بعنوان شاعر این شعر، میتونید ویرایش بهتری داشته باشید

سپاس برای اشعار موزون و زیبایی که در سایت به اشتراک میذارید
سلامت و شاد باشید

درود بر شما جناب حاجی پوری گرامی
غزلی زیبا با تعابیری جالب بود
شاد و تندرست باشید

درود
جالب و زیباست