پشت دیوار زنی رخت تو را پوشیده
هوسی در دلم افتاده که او فهمیده
انحصارت شده هر دامن چین چین گلی.
چه کسی جز من عاشق گل عشقت چیده؟
نشوی دختر گیلان و بباری سر ما
باد وحشی نکند ابر دلش دزدیده
چند سالیست که از دور فقط محو توام
چشمم از دور گل اندام تو را سنجیده
مادرم شرح پریشانی من را به تو گفت
از زمانی که تو را با کس دیگر دیده
******
خنثی شده بمبِ اتم از وزن قدم هات
مردم گله دارند از این ظلم و ستم هات
هر بار مرا با کلکی گول زدی عشق
باید تو بمانی پس از این پای قسم هات
عاشق که زیادست به دورت گل زیبا
باید بکنم کمتر از این بعد رقم هات
با طعنه نگو باعث رنجت شده دشمن
از بس که کتک خورده دلت مانده ورم هات
یک شهر به دنبال تو می گردد و اما
خنثی شده بمبِ اتم از وزن قدم هات
******
می نویسم باز نامه تا بخوانی از دلم
شرح حال دل بگویم تا بدانی از دلم
خوب من را می شناسی ، هم من و هم خانه ام
راه را می دانی و داری نشانی از دلم
آن زمان که قصه می گویی برای بچه ها
قصه ای از من بگو با داستانی از دلم
بعد رفتن گریه کردم ، غصه خوردم آی عشق
کی شنیدی یا که دیدی شادمانی از دلم
کوچ کردند از وجودم خنده و شادی و ذوق
شرح حال دل بگویم تا بدانی از دلم
هر سه شعر زیبا بود 👏🌺🌺