آغاز بی پایان

سلام و درود جناب عباسعلی عزیز
ممنون از لطفتان
شادمان باشید و برقرار

سلام بر مرد دزفولی
تو خودت فول فولی
مرد میدان نوشتار
سوژه و ابژۀ روی زمینی

سلامت را گفتم و آشنایی آغاز شد
پای جهان، به لبخند آشنایی باز شد

درود نازنین صالح عزیز

سلام بر آنهمه که تشریف آورده اند
(امیر و حسین و علامیان )
ممنون از لطفتان

درود و سلام بر شما
ممنون از لطف تان
🙏🌻🌻🌻

سلام معصومه خانم عزیز
سپاس از لطف و مهربانیتان

سلام و هزاران گل با گلدانش پیشکش نگاهت باد

همیشه آرزویم این است در فصلی تمام شوم که دردسری برای کسی نداشته باشم پدرم تعریف می کرد بنده خدایی در وسط زمستانی برد و همه جا یخ و آن وقت ها که در روستا وسایل و امکانات و قبر آماده و دو سه طبقه نبوده این فانتزی ها مال این دوره است دو متر باید چال درست و حسابی می‌کندند و نه بیشتر و نه کمتر که اگر مرده خواست به هر دلیلی از مردن انصراف بدهد نتواند... خلاصه گفتند کمی رحمت هم با هر کلنگ و بیل زدن هم با خودش برد آن بنده خدا

بعد از صد سال عمر با عزت در وقت مناسب دار فانی را وداع کنید

بله مرگ هم نباید دردسر ساز باشد