خداوند یکیست

درود بزرگوار
بسیار زیبا و دلنشین بود
عارفانه

من ندانم که خداوند می و میکده کیست
غیر این جمله نگویم که خداوند یکیست
درود بر شما و آفرین بر این مثنوی زیبایتان

سلام بزرگوار
طبعتان جوشا
هزاران درودتان باد

بداهه ای همسان شعر زیبای شماتقدیم شما
گر چه در میخانه ایمانم برفت
آنچه در میخانه رفت راه خداست

درود به شما جناب رسول زاده
بسیار زیبا قلم زدید
دستمریزاد
لذت بردم از خواندن سرودهای زیبای شما
برقرار باشی

درود برشما شاعر گرامی


شاعر ارجمند شاعر گرامی

بسیار عالی

درود شاعر
برای موضوع شعرتون قالب خوبی انتخاب کردید
و خوب از پس بیانش بر اومدید

دو برادر بود. یکی مستِ باده و دیگری مقیم سجاده. مست را دلی بود از فراق حق، سوخته، و زاهد را نگاهی به حوض کوثر دوخته.
میخواره چون جام مرگ سر کشید، زاهد احوال او و و خویش در خواب دید: آن در مقامِ وصل بود و رخساره نورانی، وین در میان ِ حوض کوثر فتاده با صد پشیمانی. پس برآشفت و گفت:
او گنهکار بود و ما بنده، او را به بَر گرفته و ما را به حوض کوثر افکنده؟!
ندا آمد:
تو را داده ایم آنچه میخواستی
نبینی در آن ذره ای کاستی
ولی در بر آن بنده بگشوده ایم
که عمری میان دلش بوده ایم

یکی در پای سحاده، دلش در حسرت باده
یکی کنج خراباتی به شوق یار جان داده
یکی می از خدا خواهد، یکی از می خدا شاید!
رسد هرکس به معشوقی که مِهرش بر دل افتاده
(فریادنامه_ م. فریاد)

شاد باشید

خیلی ممنون
زیبا بود😍🙏

سلام و احترام ادیب گرامی
زیبا بود و دلنشین
)صوت اذان گشت پدید) پدید مناسب نمی باشد ،از واژه (شنید) استفاده کنید
با تقدیم احترام

واقعا عالی بود بسیار لذت بردم 🌺