تا به درد بی کسی های خود عادت می کنیم
بر دل خونبار خود ، بی حد جسارت می کنیم
در ازای درک و همدردی و رفع غصه هـا
بر خـلاف میلمان غم را زیـارت می کنیم
هم ،دلی و هم زبانی عشق ورزیدن چه سود
این چنین با یک دل سنگی رفاقت می کنیم؟
با غلط یا اشتبـاه دل می دهیم از بـی کسی
جای خود دل را به آسـانی ملامت می کنیم
رسـم دلـداری نمی دانیم ، امـا در عـوض
راه را کج رفته و بی شک حماقت می کنیم
خوب فهمیدیم ، دل دادن فقط کـافی نبود
بی مهابا پشت هم صدها خیانت می کنیم
وقتی از احساس خود با دیگران دم میزنیم
گـوییا پیـروزِ جنگیم و شهـامت می کنیم
دردهایت را فقط در خود بریز ، ای بی خرد
چون خطا باشد اگر گاهی شکایت می کنیم
پیش از این که اتفاقی رُخ دهد آسوده ایم
بعدِ زخمی که زدیم ، حدِ غرامت می کنیم
مشکلات پیش رو را گردنِ غیر از خودی ؟
پشت هم بی احترامی و حقارت می کنیم
انتخـابت را نکن ، سـرگـرمیِ بیکاری ات
تازه می گویی که ما با تو صداقت می کنیم ؟
گفته بودش تا همیشه ، یار می مانم به تو
بـارها گفته که احسـاس ندامت می کنیم
بی نگاه و هیچ حرفی "پونه "خاموشی بگیر!
بعد از این زخمی دلان را در اسارت می کنیم
افسانه احمذی (پونه)
عید مهمانی رب جلیل است امروز
حلول ماه شوال و عید سعید فطر مبارک باد
همیشه خرم و تندرست باشید