يکشنبه ۲۷ آبان
|
دفاتر شعر حدیث ابراهیمی (سوگند)
آخرین اشعار ناب حدیث ابراهیمی (سوگند)
|
سالها گذشت و یادم هست، آن نگاه آخرینت را
حبس کردم درون دفتر شعر، شعلهی عشق آتشینت را
میپرستم تمام ثانیهای، که به یاد تو میشود تکرار
تا ابد تو، نمیتوانی یافت، مثل من عاشقی چنینت را
تو پیام آوری ترانهی عشق، که به هر ضربه میشود آواز
و غزلهای من چه بی وقفه، به جهان عرضه کرده دینت را
تو پریدی ز بام خستهی دل، من میان همین قفس ماندم
و میان همین نوشتن ها، تا ابد میکشم کم
ینت را
اخم میکنی و میشکند، قلب کوچک غزلهایم
و شوم فدا تا به ابد، اخمهای بر جبینت را
روزها به خاطرم ماندی، در میان واژگان دفتر دل
سالها گذشت و یادم هست، آن نگاه آخرینت را
پی نوشت:
پیام آور=پیامبر
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا
قلمتان زرنگار