کافه کا

سلام جناب عزیزیان .
نوگرایانه و جدید بود .
هم نوع داستان
و
هم چیدمان کلمات.
درود.

درود بزرگوار
غزلی ناب و بسیار زیبا بود
دستمریزاد
موفق باشید

تکوینی شگرف در این سروده هویدا است و تجسمی بسیار خیال انگیز و بدیع از چینش مناسب واژه ها پدید آمده و از طرفی بستن قافیه ها در کمال تبحر

جای اینگونه سروده ها در سایت بسیار خالیست و به تازگی چند اثر از این دست از سوی عزیزانی چون تو و جناب عطاالهی به اشتراک گذارده شد که جای تشکر فراوان دارد.
دستمریزاد و خدا قوت
کلامت روان و هنرت عیان

سلام و‌عرض ادب جناب عزیزیان گرامی
بسیار عالی بود
لذت بردم
خیلی از زبان شعر شما ، فضاسازی ها و ...لذت بردم
عالی بود عاااااالی

درود بیکران
بسیار عالی و تلخ
احسنت بر شما استاد عزیزیان عزیز
شادکام باشید

درود جناب عزیزیان گرامی🌹
بسیار زیبا بود
مثل همیشه از خواندن شعرتان لذت بردم

دردهای فراوان ، چه پرداخت زیبا و معمارگونه ای،فوق العاده بود

درود جناب عزیزیان
زیبا و منسجم
احسنت و دستمریزاد👏👏

عالی
عالی
عالی
درود بر شما آقای عزیزیان ارجمند
تصویر سازی بی نظیر بود و با تضادهایی که در به کار بردن کلمات داشتید
عدم درک شخصیت ها از هم در رابطه کاملا محسوس بود و
بیانگر این رابطه همراهی یک کور و یک کر بود
پرداخت عالی بود با زبانی روان و به روز
شاد و مانا باشید

سلام ایدکم الله
به نظرم راهکار را جناب وحشی فرموده اند

چاره این است و ندارم به از این رای دگر
که دهم جای دگر دل به دل‌آرای دگر
چشم خود فرش کنم زیر کف پای دگر
بر کف پای دگر بوسه زنم جای دگر
بعد از این رای من این است و همین خواهد بود
من بر این هستم و البته چنین خواهدبود

پیش او یار نو و یار کهن هر دو یکیست
حرمت مدعی و حرمت من هر دو یکیست
قول زاغ و غزل مرغ چمن هر دو یکیست
نغمهٔ بلبل و غوغای زغن هر دو یکیست
این ندانسته که قدر همه یکسان نبود
زاغ را مرتبهٔ مرغ خوش الحان نبود

چون چنین است پی کار دگر باشم به
چند روزی پی دلدار دگر باشم به
عندلیب گل رخسار دگر باشم به
مرغ خوش نغمهٔ گلزار دگر باشم به
نوگلی کو که شوم بلبل دستان سازش
سازم از تازه جوانان چمن ممتازش

اما سوالی بپرسم و پی کار خویش گیرم
این رابطه همراهی یک کور و یک کر بود
یک ها به ضرورت وزن آمده است؟
جایگاه آوردن /یک/ قبل از اسامی را اندر لسان فارسی تشریح نمایید

سلام و احترام مهرداد عزیز
زیبا بود
لذت بردم
بمانی و بسرایی

درود مهرداد عزیزیان عزیز
قلمت سبز
سرفراز باشی

درود بر جناب عزیزیان مهربان
به راحتی میشود با شعرتان ارتباط گرفت
آنقدر که تصویر سازی عالیست
از حضورتان لذت میبرم ❤️🌼

با سلامی گرم و با صدها درود
آمدم، خواندم من این زیبا سرود
مهر آن بر دل نشاندم همچو رود
آفرین بر شاعرش
======================
منتظر اورا که پاید دفترم
با حضورش بر نهد منت سرم
خواند او شعرم فزاید باورم
نقد هم سازد چه خوب
======================
یک ستارک چون که هستی، شاعری
یک ستارک گر به خواندن حاضری
کسری از آن سه که گوید قادری
برسرودن شعر ناب
======================
این سروشم مثل کارتی مشترک
راه جو بر هرگلی چون شاپرک
کو کشد بر هر سرودی نو سَرَک
گر دل آزارت شده گو برکَنَم
======================
* * * *
بسیار عالی ، مصور و استادانه

گفتم شنیدی ؟باتو بودم، در جوابم گفت:
"این رابطه همراهی یک کور و یک کر بود!"

دوستی از من پرسید عشق چیست. از جوابش طفره رفتم اما گفتم تا مبتلا نشوی ندانی.
اما در واکنش به این نکته بسیار برجسته عرض می کنم اولین مرحله هر عشقی احساس نیاز دوطرفه است. اگر چه مثال ها خوب انتخاب نشده اند. اما نیازی حیاتی بین یک نفر کور و کر وجود دارد. در همه نیاز ها اینچنین است . اولین مرحله عشق نیاز است.

سلام و درود بر شما شاعر توانا و دوست داشتنی،غزلی بسیار زیبا ولی غمناک،دمتان گرم ،

سلام مهرداد جان
صبح خواندم شعرت رو و خیلی خیلی زیبابود
درود به طبع شیرینت

سلام عرض ادب استاد گرانقدر جناب عزیزیان عزیز و
بزرگوار
بسیار عالی و
جالب بود

درود ها

سلام جناب عزیزیان ارجمند
بسیار زیبا بود
لذت بردم
قلمتان همواره سبز

سلام و درود بر شما استاد گرامی بسیار عالی بود
سالروز تولدتان مبارک ان شاءالله عمر پر از برکت در سلامت و تندرستی خدا نصیبتون کنه . مانا باشید🌹🌹🌹

درود بر شما استاد گرامی
چه عاشقانه ی تلخی و چه ناب
فکر کنم همه ادمها یک صورت حساب پرداخت شده به قیمت احساسشان داشته باشند
که شعر تان یاد آوری شد برای باز دید خاطرات یک میز یا ...
بسیار زیبا و ساده برای بیان یک اتفاق تکراری .
احسنت

زاد روزتان مبارک .

سلام
مهرداد بزرگوار.
بسیار عالی بود
من این شعرت دوست داشتم

صورتحساب کافه را هر روز میبینم
این قیمت احساس مردی زود باور بود!

عالی بودی

درود جناب عزیزان گرامی
بسیار زیبا تصویر سازی عالی
کوتاه اما ژرف
بسیار تبریک

درود.. یکی از بهترین اشعاری که در این سایت خواندم. بینهایت زیبا بود. بینهایت خلاقانه. بینهایت لذت بردم. بینهایت شعر بگید. مانا باشید🌹🌹

درود، استاد عزیزیان گرامی بسیار زیبا و ناب سرودید، رقص قلمتون مانا

سلام چرا میز چهارم؟
شاید ارتباطی با آثار کافکا داشته باشد صحیح است؟
اگر کافه کا همان کافکا است نگارش صحیح است؟

درود بیکران
باز هم خواندم و باز هم لذت بردم از این تعابیر زیبا،

درود بر شاعر ستودنی
خواندم و لذت بردم.
صادقانه ای بود زیبا و پندآموز
یاد اثر «جلال آل احمد» افتادم با نام «سنگی بر گوری» با آن همه اعترافات تکان دهنده! همسرش «سیمین» دلخور شد ولی جلال را بخشید و این کتاب، نه تنها آن مرد صادق را در تاریخ ادبیات سرافکنده نکرد بلکه بر شکوه او افزود. همیشه از خود می پرسم چند ادیب ایرانی حاضر هستند برای آنکه چراغ راه آیندگان شوند اینگونه از خود مایه بگذراند؟!
در پناه خدای مهربان باشید.

عرض سلام و ارادت
ادیب فرهیخته و گرانقدر
بسیار زیبا
قلم زرینتون همواره رقصان

درود جناب عزیزیان
قبلا خوانده بودم و حالا که دوباره انتشار ثابت زدید دوباره لذت بردم
سیر خطی بسیار جذابی داشت شعر و هر مخاطبی با شعرتان راحت ارتباط می گیرد

تنها مسیر مشترک از میز تا در بود !

این مصرع عالی عالی بود
شعر هم عالی بود

صورتحساب کافه را هر روز میبینم
این قیمت احساس مردی زود باور بود!
درودتان جناب عزیزیان بزرگوار
چه زیبا بود شعرتان
چرا من این شعرو نخونده بودم شاید زمانی بود که داخل سایت نبودم
بسیار قشنگ بود خصوصا اخرین بیت
مانا باشید وتندرست

درود آقای عزیزیان عزیز
غزل زیبایی بود، یک داستان کوتاه عاشقانه به روایت شعر
سلامت باشید

درود بر شما جناب عزیزیان
غزلی زیبا و استادانه بود

درود جناب عزیزیان
این شعرتان در ذهنم بود امروز جمعه صرفا برای خواندن دوباره اش وارد سایت شدم واقعا هنرمندانه است

آرامشش با اضطراب من برابر بود
چقدر این مصرع را دوست داشتم
درود به شما جناب عزیزیان

وقتی زبانش از قمارِ واژه خالی شد
من باختم هرچند قانون چیز دیگر بود


درود بسیار بسیار عالی بود
مرحبا
تقدیمتان

وقتی زبانش از قمارِ واژه خالی شد
من باختم هرچند قانون چیز دیگر بود
صورتحساب کافه را هر روز میبینم
این قیمت احساس مردی زود باور بود!

عرض ادب استاد عزیزیان بزرگوار
بی نهایت لذت بردم

سلام
دوباره شعرتان را خواندم
قضاوت ممنوعه کردید
حالا می‌شود گوشه ای نسشت
و برایش سالها بی حاشیه غزل بسرایند
تثدیمتان