سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 7 دی 1403
  • سالروز تشكيل نهضت سوادآموزي به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
  • شهادت آيت الله حسين غفاري به دست مأموران ستم‌شاهي پهلوي، 1353 هـ ش
27 جمادى الثانية 1446
    Friday 27 Dec 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      جمعه ۷ دی

      قهر

      شعری از

      مجتبی شفیعی (شاهرخ)

      از دفتر مانامه نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۹ اسفند ۱۴۰۰ ۲۲:۳۸ شماره ثبت ۱۰۷۹۷۷
        بازدید : ۱۲۶۵   |    نظرات : ۷۳

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      آخرین اشعار ناب مجتبی شفیعی (شاهرخ)

                                      .........قهر.......
       
      خدایم بود و محرابش فرود آورده شمشیرم
      خدایی تازه می گیرم  برایت ، ای دل پیرم.
       
      گناهی بوده بین ما و این منبر ز لجبازی
      به پای کودک دنیا زده اینگونه زنجیرم
       
      من از تفسیر اسرارت گمان کردم که چون مایی
      خطایی رفته انگاری در این اسرار و تفسیرم
       
      چقدر زیبا تری وقتی نمی آیی و من اما
      کمی قبل از صدای پای تو بیچاره  می میرم
       
      مرا دیر آفریدن ، یا شما را کامل و زیبا
      نمیدانم ،ولی میدانم از دست شما سیرم
       
      از امشب با تمام کوچه های شهر تو قهرم
      خدایی یا که شیطانی ، ندارد هیچ تاثیرم
       
      فقط شاه و رخی کافیست تا ماتت شوم زیبا
      چرا این کیش نفرینت کند هرباره تحقیرم
      ....‌‌....
      .
      .
      .
      شاهرخ
      .
      .
      تا دلتان میخواهد کفشهایم را محکوم کنید ،
      ولی تاریخ را اینگونه مینویسند .‌.پوتین  مهربانی که ، همه را نکشت...
      .
      .
      .......با شرمندگی، خیلی وزن نداره ولی درد خیلی داره .........
      .
      .
       
       
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر
      ۵۵ شاعر این شعر را خوانده اند

      مجیدنیکی سبکبار

      ،

      محمد قنبرپور(مازیار)

      ،

      احسان کریمیان علی آبادی

      ،

      مجتبی شفیعی (شاهرخ)

      ،

      طوبی آهنگران

      ،

      موسی ظهوری آرام(آرام)

      ،

      مهدي حسنلو

      ،

      آرمین پرهیزکار

      ،

      سیده نسترن طالب زاده

      ،

      حمید خناری نژاد

      ،

      آرمان پرناک

      ،

      فرهاد احمدیان

      ،

      مریم کاسیانی

      ،

      مهرداد عزیزیان بی تخلص

      ،

      جمیله عجم(بانوی واژه ها)

      ،

      تکتم حسین زاده

      ،

      آذر مهتدی

      ،

      سیاوش آزاد

      ،

      محمد ترکمان(پژواره)

      ،

      نسرین حسینی

      ،

      منیژه قشقایی

      ،

      مهدیس رحمانی

      ،

      مهدی محمدی

      ،

      مسعود آزادبخت

      ،

      وجیهه رستگاری گل سرخ

      ،

      نیاز ناطق

      ،

      اميرحسين علاميان(اعتراض)

      ،

      هادی محمدی

      ،

      محمد جواد عطاالهی

      ،

      روح اله سلیمی ناحیه

      ،

      ماهور محمدی

      ،

      مهدی بدری ماشمیانی(دلسوز)

      ،

      شادی عاطفی مهر

      ،

      عليرضا حكيم

      ،

      محسن ابراهیمی اصل (غریب)

      ،

      رضا سعادت نژاد

      ،

      قربانعلی فتحی (تختی)

      ،

      بهزاد بهلولی تخلص بهیاد

      ،

      سيد هادی حسینی(هادی)

      ،

      سیدحسن خزایی

      ،

      شین بانو

      ،

      محمدکریمی (پویا)

      ،

      محمد علي واشقاني ( باران )

      ،

      ابوالحسن انصاری (الف رها)

      ،

      پارسا حسینی

      ،

      عباسعلی استکی(چشمه)

      ،

      محمد باقر انصاری دزفولی

      ،

      سید امین موسوی نژاد (شیفته)

      ،

      مرضیه رضایی (رها)

      ،

      بتول رجائی علیشاهدانی(صنم)

      ،

      امیررضا خانلاری (وکیل الشعرا)

      ،

      علی اسماعیلی

      ،

      محمد فاضلی نژاد

      ،

      م فریاد(محمدرضا زارع)

      ،

      فرشید به گزین

      نقدها و نظرات
      مهرداد عزیزیان
      چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۱۱:۵۱
      درود جناب شفیعی گرامی
      شعر دغدغه مندیست
      البته دو شعر بود
      درود بر شما 👏👏👏🌺🌺🌺
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۲۱:۱۹
      سلام دوست خوبم
      چقدر از ردیف شعر اخرتان خوشم امد
      ممندن از شما
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۱۲:۲۶
      خندانک
      درودبرشما جناب شفیعی خندانک
      زیباوتاثیرگذاربود خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۱۳:۲۴
      سلام
      بانوی عزیز
      خوبید
      ممنون از تشریف فرمایی شما
      ارسال پاسخ
      سید هادی محمدی
      چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۱۷:۱۲
      درود بر شما جناب شفیعی

      قلمتان نویسا

      بمانید به مهر و بسرایید

      خندانک خندانک
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۲۱:۳۲
      سلام
      دوست خوب و دانای من
      بسیار ممنون از شما
      ارسال پاسخ
      عباسعلی استکی(چشمه)
      سه شنبه ۱۷ اسفند ۱۴۰۰ ۱۵:۲۹
      درود
      اعیاد شعبانیه و میلاد با سعادت امام سجاد مبارک باد خندانک
      منیژه قشقایی
      چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۱۴:۳۳
      درود و عرض ادب محضر عزیزان دوستان شاعر و اساتید گرانقدر و جناب شفیعی ارجمند
      اندیشه ی نیکتان ستودنی ست که بنی آدم اعضای یک پیکرند...

      با کسب اجازه از مدیریت محترم و پوزش بابت
      ارسال کامنت با پنجره ای سبز درس پس می دهم محضر همه ی عزیزان ...

      حتما آخرالزمان را بارها شنیده اید البته آخراز
      دید عده ای و شروع عصر جدید به خواست خداوند متعالی خندانک خندانک خندانک

      جنگ ها،کشمکش ها ،فردی ،اجتماعی و در گستره ی وسیع در زمین زیبایمان به دلیل پاکسازی می باشد ،دنیای اکنون حاصل فکر ،بیان و عمل تک تک ما انسان ها می باشد ،
      هستی و تمامی موجودات بر نقش خود و عنوانی که به آن شناخته می شوند در حرکت و پویایی و هماهنگ با نظام آفرینش هستند،این میان انسان است که از عنوان و شناخت خویش جامانده است،آنچه معنویت نامیده می شود .

      ،وقتی همدلی نیست ،عشق نیست ... هستی دست به پاکسازی می زند (مانند کرونا،بارها گفته شده است دارویی وجود ندارد زیرا ساخته ی طبیعت ، است ،اکوسیستم منتظر نمی ماند البته تمامی ارواح برای پرودگار عزیز هستند ) البته به این معنا نیست که کودک یا زن و مردی که در اکراین درگیر جنگ هستند و ملت مقابل آنان نیز مستحق جنگ و عذاب هستند ،هرگز،هرگز اینچنین نیست بلکه رسالتیست
      که این ارواح قبل از آمدن بر زمین پذیرفته اند .

      اما چه واکنشی باید نشان داد ،
      بی قضاوت ، آن که حمله کرده است و آنکه در معرض تاخت است یکی هستند ... کلمه‌ای که بر زبان جاری می شود به دربردارنده ی فکر و اندیشه ایست که در هستی رها میشود ،حال عده ای بی شما ر را درنظر بگیریم که به دید الهی این ماجرا نگاه نمی کنند و کلمه و فکر است. که رها می شود ,و آنچه در هستی اتفاق می افتد بر مبنای خرد جمعی هست ،حال می تواند فرد را دربرگیرد یک خانواده یک شهر یا ...

      بهترین راه فرستادن عشق است و جاری نمودن بخشش است ، اینکه انرژی رو نور رو با عشق ارسال کنیم برای کودکان برای زنان برای تمام مردمان در گیرجنگ ،البته به دلیل اینکه انرژی هایما ن در حالات احساسی متفاوت ،آشفته و شاید مضر باشد ابتدا برای زمین زیبایمان ارسال میکنیم زیرا گایا مهربان هر نوع انرژی را تبدیل و استفاده می کند جهت تعادل هرجا که لازم باشد ...

      زمین نیز مانند ما زنده هست نفس می کشد
      زمانی که تعادل عناصر را دانسته یا ندانسته بر هم می زنیم با مهربانی تمام تعادل را حفظ می نماید ،سپاسگزارم مادر زیبای من ،سپاسگزارم عناصر آگاه. هستی آب باد خاک آتش .

      پروردگارا مرا و هم پیمانان روحی مرا یاری فرما
      در مقابل نیروهای الهی حاضر قرار نگیریم و بر هم زننده ی تعادل عناصر نباشیم

      از نقطه نوری در ذهن پرودگار ،نور بر ذهن همه ی موجودات جاری شود ،ازنقطه عشقی در قلب پرودگار عشق بر قلب همه‌ی موجودات همه‌ی انسان ها جاری شود .دری که شرارت از آن وارد می شود بسته بماند ،تا طرح نورو عشق کارگرافتد ،تحقق خواست الهی و خیر برتر همگان

      آمین خندانک خندانک خندانک نورو عشق و بخشش. و زیبایی جاری خندانک ،متشکرم استاد شفیعی ارجمند خندانک
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۲۱:۱۸
      سلام
      و هزاران افرین بر فکر مثبت و شخصیت دوست داشتنی بانوی مهربان سایت
      کاملا صحیح است و ممنون از اینکه اندیشه مثبت را میهمان صفحه ی ناقابل بنده فرمودید
      خطی برایم خیلی قابل تعمل بود اینکه نوشتید هر افریده وظیفه ای بر عهده اش گذاشته میشود و به این دنیا می اید
      دقیقا با همین مظمون شعر سپیدی دارم که حتمن به شخصیت مثبت شما تقدین خواهم کرد
      بینهایت ممنون
      ارسال پاسخ
      احسان کریمیان علی آبادی
      چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۰۶:۵۲
      درود
      مناجات و درد و دلی رندانه و زیبا بود
      (مثل کودکی که از مادر خود قهر میکند تا او را وادار کند که برای خواسته اش فکری بکند )
      به امید روزی که در تمام دنیا دیگر صدای جنگ شنیده نشود .
      شاد و پیروز و سلامت باشید
      خندانک خندانک خندانک
      سیده نسترن طالب زاده
      سیده نسترن طالب زاده
      چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۱۰:۴۴
      خندانک
      ارسال پاسخ
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۱۱:۰۰
      سلام دوست خوبم
      ما را که میخواستن ادم بیافرینن خیلی وعده دادن که چنین میکنیم و چنان و از حیوان به انسان تبدیلمان کردند
      ایشالله که دنیا به وعده هاش عمل کند.
      ممنون از شما بابت زحمتتون
      ارسال پاسخ
      طوبی آهنگران
      چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۰۷:۵۵
      سلام بزرگوار
      من از تسفیر اسرارت گمان کردم که چون ماهی

      خطا یی رفته انگاری در این اسرار تسفیرم
      درود بر شما
      سیده نسترن طالب زاده
      سیده نسترن طالب زاده
      چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۱۰:۴۴
      خندانک
      ارسال پاسخ
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۱۱:۰۱
      سلام
      بانوی بزرگوار
      ممنون از اینکه زحمت کشید و منت بر من گذاشتین
      ارسال پاسخ
      آرمین پرهیزکار
      چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۱۰:۲۱
      درود شاعر بزرگوار
      بسیار زیبا و ماهرانه سرودید
      احسنت خندانک خندانک
      قلمتان سبز خندانک خندانک
      سیده نسترن طالب زاده
      سیده نسترن طالب زاده
      چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۱۰:۴۴
      خندانک
      ارسال پاسخ
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۱۱:۰۱
      سلام دوست خوبم
      ممنون از شما
      ارسال پاسخ
      سیده نسترن طالب زاده
      چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۱۰:۴۴
      درودتان بزرگمهر ..
      عااالیست...
      خیلی هامان ،هنوز این محنت گران جنگ را باور نکرده ایم ..
      جنگ ،شوخی رسانه ای نیست و کسانی که خود در موقعیت های مربوطه قرار میگیرند، این را درک خواهند کرد ..
      و این جنگ دو سر مخرب دارد ، یکی اوکراین را ویران میکند ، سر دیگر ، مردم بیگناه روسیه را زیر یوغ اقتصادی میکشاند...

      سپاس از این اندیشه ی گرامی ،درد از جان و تن نازنینتان دور باد ..


      "شاعر نمیتواند زنده باشد
      بدون شبحی از تبر جلاد بر گردنش،
      سرنوشت این بود که
      جامه‌ ی گناهکاران پشیمان را تن کنیم
      و شمع در دست و بغض در گلو ، گام برداریم ...

      آنا اخماتووا"

      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۱۱:۰۶
      سلام بانوی بزرگوار
      فک نکنم کسی بیشتر از متجاوز از این جنگ ضرر کند
      به هر حال باید مرد ...یکی در دفاع از زن و بچه هاش میمیره و یکی در تجاوز به زن و بچه های دیگران میمیره...ولی تاریخ به اولی میگه شهید شد و به دومی میگه به درک واصل شد
      ایشالله که خیر باشد
      .
      .
      بهترین کار اینه که قهر باشیم باهاشون خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      مریم کاسیانی
      چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۱۱:۳۲
      درود بر شما
      بسیار عالی و حق
      به امید صلح و آشتی
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۱۳:۲۵
      سلام
      ممنون از اینکه منت گذاشتید بر بنده و به امید سوزاندن پوتین ها
      ارسال پاسخ
      مهدي حسنلو
      چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۱۳:۲۸
      سلام
      جناب شعیفی
      بی نهایت زیبا بود و...
      چه بگویم که همه را گفتی
      درودها برشما
      ودست مریزاد
      خندانک
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۲۱:۲۲
      دوست و سرور گرامی بنده
      خیلی خوشحالم از حضور شما
      و ممنون از اینکه وقت شریفتان را در صفحه بنده خرج کردید
      ارسال پاسخ
      آذر مهتدی
      چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۱۳:۲۸
      درود جناب شفیعی گرامی
      بسیاز زیبا و دردمند
      جنگ، وحشت، مرگ، حقایقی تلخ که از سر خودخواهی و زیاده طلبی ست.
      کاش قدرت طلبان خود روبه روی هم می ایستادند و دویل می کردند نه از مردم پشته سازند و به صعود ادامه دهند در حالی که فواره بلند عاقبت سرنگون شود
      خندانک خندانک خندانک
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۲۱:۲۵
      سلام بانو
      بسیار ممنونم از نظرات شما
      تمامی حرف های شما درست است و جنگ متعصبین هم بهش اضافه کنید
      ارسال پاسخ
      محمد ترکمان(پژواره)
      چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۱۳:۴۲

      ... سیاست
      آخر سیاهی است سیاهی
      آخر سیاست!

      درود شفیعی عزیز
      جنگ
      ننگ تاریخ است و
      در تمام جهان محکوم...
      که بعد از سالها، این بار بر سر اروپایی ها سایه انداخته و در خون غلطیده نشسته اند جهان سومی به تماشای آن...

      ... خونی هیچ
      از خونی دیگر
      رنگین تر نیست!
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۲۱:۲۷
      قدم استاد عزیزم بر چشم
      خیلی خوشحالم از حضورتان و شعر زیبایتان در مورد سیاست
      الحق که زیبا بود
      جهان سومی ها استادم الان دارند نگاه میکنند حدا کند در اخر قربانی نشوند و اسماییل غربی ها نجات پیدا نکند
      ارسال پاسخ
      نسرین حسینی
      چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۱۴:۱۴
      از امشب با تمام کوچه های شهر تو قهرم
      خدایی یا که شیطانی ، ندارد هیچ تاثیرم

      واقعیتی تلخ درودها برشما جناب شفیعی عزیز

      به امید روزی که جهانی بدون جنگ وخونریزی داشته باشیم
      خندانک خندانک

      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۲۱:۲۹
      سلام بانو حسینی گرامی ممندن از شما که بیتی را انتخاب کردید
      گمان کنم شعر من در سایه جنگ قرار گرفت
      خیلی خوشحال شدم از زیارتتان
      ارسال پاسخ
      وجیهه رستگاری گل سرخ
      چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۱۵:۲۱
      درود بر شما جناب شفیعی خندانک
      بسیار زیبا و قابل تامل سروده اید خندانک خندانک خندانک
      قلم زرینتان سبز و درخشان خندانک
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۲۱:۲۹
      سلام بانو
      ممنون از حضور شریفتان
      ارسال پاسخ
      اميرحسين علاميان(اعتراض)
      چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۱۶:۱۳
      درود بر شما شاعر خوب
      سرفراز باشی
      قلمتان سبز خندانک

      به قول شاملو:
      حیرتت را برنمی انگیزد
      قابیل برادر خود شدن
      یا جلاد دیگر اندیشان...
      موفق باشیدخندانک
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۲۱:۳۲
      سلام بر شما عزیز و سرور گرامی
      ممنون از شعر زیبایی که از شاملو برام نوشتید
      ارسال پاسخ
      محمد جواد عطاالهی
      چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۱۷:۵۶
      سلام جناب شفیعی
      زیبا سرودید
      قهر با جهالت خیلی هم خوب و درست است
      قلمتان ماندگار
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۲۱:۳۴
      سلام
      کاملا درست فر مودید
      به خاطر همین است که دوستتان دارم
      ارسال پاسخ
      روح اله سلیمی ناحیه
      چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۱۹:۱۸
      جناب شاهرخ عزیزعالی بود ⁦👏🏼⁩⁦👏🏼⁩🌺🌺🌺🌺
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۲۱:۳۴
      سلام از ماست
      ممنون از بنده نوازیتان
      ارسال پاسخ
      مهدی بدری ماشمیانی(دلسوز)
      چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۲۳:۰۲
      سلام جناب شفیعی
      جسارتا دلسوز از وقتی شما را در
      این سایت میشناسد با خودتان هم قهر
      بودید و تقصیر را به خدا و پیامبران و
      مقدسات نسبت دادید
      بترسید که مرگ قهریست بر غرور انسانهای
      متکبر خندانک
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۰ ۰۶:۵۱
      احتمالا حق با شماست
      ممنون تز اینکه برام نوشتی...دوست دلسوز من
      ولی قهر خوبه تو هم گاهی با خودت قهر کن
      ارسال پاسخ
      سیاوش آزاد
      پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۰ ۰۰:۰۶
      سلام
      به نام خدای پریروز و پس فردا
      بیزارم از آن کهنه خدایی که تو داری
      هر لحظه مرا تازه خدای دگرستی
      مطلبی از فضای مجاز تقدیم

      تنها باز یک خدا می‌تواند ما را نجات دهد
      میلاد نوری

      اعتماد: هایدگر مصاحبه مشهوری دارد که مجله اشپیگل آن را در ماه می ‌۱۹۶۷ پس از مرگ وی منتشر کرد. عنوان آن در همان نسخه آلمانی چنین است: «تنها باز یک خدا می‌تواند ما را نجات دهد». جمله‌ای که توسط خودِ هایدگر و در بحث از مسائل مربوط به تکنولوژی مدرن ارائه می‌شود؛ بی‌شک چنین جمله‌ای اهمیت بسیاری دارد و چنان است که عنوان مصاحبه یکی از مهم‌ترین فلاسفه قرن بیستم قرار گیرد.

      این مصاحبه و عنوان تاثیرگذار آن، با اندیشه احمد فردید و تفسیری که از آن داشته است شهرت یافت. فردید در مصاحبه‌ای با احمد میبدی برای تفسیر این جمله، متوسل به مفهوم «گشت» یا همان «Die Kehre» نزد هایدگر می‌شود و می‌گوید: «گشت از قرب نوافل به قرب فرایض که از اصطلاحات حکمت معنوی اسلام است». به‌این‌ترتیب، تک‌جمله‌ای از مصاحبه هایدگر در فضای فکری فردید با تفسیری مبتنی بر توحید چنین معنا می‌شود: «[درباب معنای قرب نوافل و قرب فرایض] گفته‌اند انسان «وقتی» روی به خلق دارد و پشت به حق و وقتی روی به حق دارد و پشت به خلق؛ ... (اولی همان قرب نوافل و دومی همان قرب فرایض است) » ادعای فردید در مصاحبه‌اش چنین است که تنها بازگشت به خدا و قرب فرایضی است که می‌تواند ما را نجات دهد. به‌عبارت دیگر، تا زمانی که آدمی روی به خلق دارد و پشت به حق و می‌خواهد خودش قانونگذار خودش باشد و خود را در مرکز اندیشه خویش ببیند، وضعیت دردآلودی که انسان امروزی با آن مواجه است ادامه خواهد داشت. آنگاه فردید نیز همچون هایدگر در بیان راهکاری که می‌تواند چنین وضعیت بغرنجی را پایان بخشد، این جمله او را طرح می‌کند که: «تنها باز یک خدا می‌تواند ما را نجات دهد».

      در نگاه فردید و کسانی که همچون او می‌اندیشند، هایدگر مدعی شده است که تاریخ در بن‌بست تکنولوژی و در زمانه‌ای است که به تعبیر نیچه «خدا مرده است»؛ و تنها راه نجات آدمی از پوچی و تاریکی این عصر آن است که خدا به تاریخ بازگردد. با این حال، تأملی درباب جمله مذکور و نیز جملاتی که پس از آن در مصاحبه آمده است، می‌تواند نکات دیگری را برای ما روشن سازد.

      اشپیگل از هایدگر می‌پرسد: «به شکلی آشکار شما یک حرکت جهانی می‌بینید که درحال تبدیل به یک دولت مطلقاً تکنیکی است یا به چنان دولتی تبدیل شده است ... اکنون این سؤال به‌شکلی طبیعی مطرح می‌شود که آیا انسان فردی هنوز می‌تواند در این شبکه دوری ناخوشایند تاثیرگذارد؟ یا فلسفه به‌راستی می‌تواند آن را تحت تأثیر قرار دهد؟ یا اینکه هر دو می‌توانند در کنار یکدیگر در آن تاثیرگذارند؛ تا جایی که فلسفه فرد یا افرادی را به اقدام‌های مشترک تشویق کند؟» و هایدگر در پاسخ به این سؤال می‌گوید: «... فلسفه ناتوان از ایجاد تغییر زودهنگام در وضعیت فعلی دنیا خواهد بود. این نه‌تنها درباب فلسفه، بلکه درباب هر اندیشه و کنش انسانی محضی نیز صادق است. تنها باز یک خدا می‌تواند ما را نجات دهد. تنها امکان موجود برای ما آن است که با اندیشه و شعر، زمینه‌ای را برای ظهور خدا مهیا سازیم؛ یا آنکه زمینه را برای غیاب خدا در تنزل‌مان مهیا سازیم تا جایی که از منظر خدای غایب ما در وضعیت تنزل بوده باشیم».

      هایدگر در این عبارت، دو راه ممکن را برای آدمی فراهم می‌بیند: یکی آنکه خودش را برای حضور خدا مهیا سازد و دیگر آنکه خودش را برای غیاب او در تنزلش مهیا سازد، تا جایی که از منظر خدای غایب، وضعیت ما تنزل نامیده شود. به‌عبارت دیگر، چنین نیست که از دیدگاه هایدگر تنها راه آن است که خداوند به تاریخ باز گردد؛ بلکه می‌توان مسیری را طی کرد که ما خود را با این غیاب خو دهیم و خود را برای غیاب الهی آماده کنیم. به‌نظر می‌رسد این راهی است که انسان امروزی بیش از پیش به آن دلخوش کرده است.

      خو کردن به چنین غیابی که در مقام تنزل ما از مقام اندیشه به الوهیت تا مرتبه خوداندیشی خودبنیان رخ می‌دهد، در شؤونات زندگانی ما آدمیان هر روز بیشتر نمایان می‌شود و ما می‌کوشیم این غیاب را برای خود امری عادی جلوه دهیم؛ غیاب الوهیت در شؤون زندگی‌مان را تاب آوریم و حتی ملال و پوچی نهفته در آن را بپذیریم. شاید هنوز در نیافته‌ایم که خدایی که نیچه از مرگش سخن گفت، چگونه به زندگانی ما باز خواهد گشت.

      غرق شدن در روزمرّ‌گی تکنولوژیکی حقیقتی است که هایدگر به آن اشاره می‌کند و فردید نیز براساس واژگان مختص به خود آن را بیان کرده است. اما در حالی که دومی تنها بر حضور خدا به عنوان راه نجات تاکید می‌کند، اولی امکان الفت ما با غیاب امر الهی را نیز مورد توجه قرار می‌دهد. هایدگر می‌کوشد نشان دهد که می‌توان در مقام تنزل، غیاب الهی را همچون امری مألوف پذیرفت. آنچه در این چند روز با مطالعه متن انگلیسی و آلمانی مصاحبه هایدگر دریافته‌ام این است که مقصود هایدگر از جمله «تنها باز خدا می‌تواند ما را نجات دهد» لزوماً همان چیزی نیست که فردید می‌فهمد؛ اما آنچه فردید از این جمله‌فهم و بیان می‌کند، شاید درست به همین دلیل درست باشد که از مقصود هایدگر فراتر می‌رود.

      منابع: متن آلمانی مصاحبه هایدگر در Der Spiegel, Nr. 23; 31. Mai 1967؛ متن انگلیسی مصاحبه هایدگر در Heidegger: The Man and the Thinker (1981) ؛ متن فارسی مصاحبه هایدگر: سوره؛ دوره اول، تیر و مرداد ۱۳۷۲ - شماره ۵۲ و ۵۳؛ متن مصاحبه احمد فردید با علیرضا میبدی در روزنامه رستاخیز آبان ۱۳۵۵.
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۰ ۰۷:۰۷
      خیلی خیلی میشه توی این مقاله کنکاش کرد و اگر حوصله ی سایت اجازه بدهد و فضا سمی نشود حتمن بحث خوبی را که نوشتی ادامه خواهم داد
      و بگویم کلا حق با شماست و به حق موارد خوبی را اوردید
      ولی در مورد شعر بگویم که
      انسان احازه دارد که در مورد انتظاراتی که به عنوان ادم او میرود بترسد و گاهی این ترس باعث میشود از زیز مسعولیت ادم بودن شانه خالی کند و با نطام طبیعت قهر کند
      حتمن خودش صرر میکند زیرا باعث میشود لطف خداوند به او سرایت کمتری کند
      این کنش ها ذات انسان است و گرنه میشد از ملایک و همیشه شاکر بود .
      و یکی از مراحل عشق تا وصال همین قهر های که عاشق در ذهن از معشوقی که ندیده میکند و فردا با معشوقی که ندیده اشتی میکند ...عشق و جنون خیلی بهم نزدیکند
      شعرم برگرفته از مطلبی پیرامون توضیحات بالا بود
      خیلی از شما متشکرم بابت مطلب خوبتان و باز هم شرمنده از اینکه در لیست من نبودید
      ارسال پاسخ
      سیاوش آزاد
      سیاوش آزاد
      پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۰ ۱۵:۰۳
      متشکر زنده باشید
      اميرحسين علاميان(اعتراض)
      اميرحسين علاميان(اعتراض)
      جمعه ۱۳ اسفند ۱۴۰۰ ۰۴:۰۶
      درود
      از نظر پوزیتویسم بایستی تحلیل کرد، هرچند در فلسفه مارکس تحلیل و جوابهای زیادی برایش وجود دارد،
      همچنین از دیدگاه اگزیستانیسالیسم هم قابل بحث است.
      نوشته ی بلند بالاییست و بحث گسترده و طولانی تری را میطلبد، هرچند تا حدود زیادی تکلیف روشن است.
      اما لازم به ذکر است که بگویم هایدگر در خانواده ای بشدت مذهبی بدنیا آمده بود، پدر و مادری که در کلیسا زندگی میکردند. و در دوران نوجوانی و جوانی تحت تاثیر فلسفه های پیش از خود قرار گرفته و با نوین گرایی دنبال اثبات تفکرات سنتی خود بوده، بدلیل کاتولیک بودنش آنهم از نوع شش آتیشه میتوان گفت تحت تاثیر آن فضا تحلیل هایی اینچنینی داشته،
      اینکه درست است یا خیر، تا کجا قابل استناد است یا چقدر این اندیشه حقیقت دارد
      بایستی بحث کرد، شاید بعدها خندانک
      ارسال پاسخ
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      جمعه ۱۳ اسفند ۱۴۰۰ ۰۸:۱۱
      در مورد وجود یا عدم وجود خدا وند در ذهن مخلوق میتوان از بحث رویا و خواب دیدن کمک گرفت و گرنه ذات خداوند باقیست الی الابد.
      مثال تاثیر فعالیت روزانه بر خواب است .که فردی را مرده خواب میبینی ولی او در عالم واقعیت زنده است و این فکر ماست که به عبارتی در عالم خواب جر زنی میکند و او را شده برای دقایقی میکشد .
      سخننان نیچه نیز همین است و کلا نهیلیسم .
      اما تمام این موارد همانطور که گفتم ذات ادم است و ممیز او از حیوان.
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      جمعه ۱۳ اسفند ۱۴۰۰ ۰۸:۱۵
      به هر صورت تفسیرتان دوست خوب من واقعا زیبا بود و مقاله ارجاعیتان کاملا مطابق با دیدگاه شعر بود
      هر چند که من تا کنون نخوانده بودم
      من معمولا دیدگاه های خدا جویانه خود را از مصباح الهدایه ..وام میگیرم
      البته فقط سلیقه است
      ارسال پاسخ
      سیاوش آزاد
      سیاوش آزاد
      دوشنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۰ ۱۸:۰۰
      سلام متشکر زنده باشید
      منیژه قشقایی
      پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۰ ۰۰:۲۴
      درود جناب آزاد ارجمند تنها راه نجات عشق است و خدایی که نیست نامش جز عشق
      اینکه همه یکی هستیم در آگاهی های متفاوت .

      یک. بار هبوط کافی نیست ،همیشه جریاناتی بوده اند که انسان را از مسیر دور کرده اند البته به دست خود انسان که تابع نفس و دربند ماده و مادیات اسیر ماند،عشق به زبان نیست به تمام اعضا و جوارح است اینکه دیگری را خودت بدانی آنچه برای خود می پسندی برای اونیز ،نیروی الهی روح جاری هستی بر انسانهایی که با هستی فروتن هستند همراه می شود ،باید به خود بازگردم به همدلی به ایمان واقعی که در این عصر آشکار و آشکارترخواهدشدتا جایی که بسیاری از مدعیان به صف خواهند ایستاد،پناه برپرودگارسپیده ام که زمان وقوع نزدیک است و آنچه نجات دهنده است عشق است ،از درون قلب آدمی آنجا که خانه ی اوست

      هرکه شد محرم دل
      در حرم یار بماند
      و آنکه این کار ندانست
      در انکار بماند

      خدا یکیست وهستی منشور قوانین الهیست
      که باهیچ روز و ماه و هزاره ای تغییر نمی کند

      سایه اتان حضرت دوست
      سیاوش آزاد
      سیاوش آزاد
      پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۰ ۰۱:۳۶
      سلام متشکر از مطالب ارجمندی که بیان فرمودید زنده باشید
      ارسال پاسخ
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۰ ۰۷:۰۹
      سلام بانوی مهربانی ها
      مجدد ممنون از شما
      شما در دو نوشته تان دو موضوع خوب برای شعر بهم دادید و دومی ان
      یک بار هبوط کافی نیست
      حتمن از ان استفاده خواهم کرد
      ارسال پاسخ
      منیژه قشقایی
      منیژه قشقایی
      پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۰ ۱۴:۱۹
      سلام و سلامت باشیدو شادو سعادتمند
      می آموزم از همه ی عزیزان خندانک
      منیژه قشقایی
      منیژه قشقایی
      پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۰ ۱۴:۲۰
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      در پناه عشق شاد باشیدو سلامت و سعادتمند
      محسن ابراهیمی اصل (غریب)
      پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۰ ۰۴:۱۴
      درود جناب شاهرخ خندانک خندانک
      مثل همیشه عالی بود استاد🙌🙏
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۰ ۰۷:۱۰
      شما غریب نوازید دوست خوب من
      تشکر میکنم از بنده نوازی شما
      ارسال پاسخ
      سیدحسن خزایی
      جمعه ۱۳ اسفند ۱۴۰۰ ۰۰:۴۶
      سلام شاهرخ جان حیف از این قلم و اندیشه‌ات که دیر به دیر مهمانمان میکنی
      حضور تو و امثال تو غنیمتیست برای شعرناب
      سروده‌ات بسیار زیبا و مختص خودت بود عالی بود
      نکته آخر و پاورقی شعرت بد توجهمو جلب کرد
      کاری به گفته ها ندارم منم عجیب باحرفت موافقم
      پوتین مهربانی که همه را نکشت عالی بود دمت گرم
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      جمعه ۱۳ اسفند ۱۴۰۰ ۰۷:۵۸
      سلام
      دوست خوبم
      نوشته هایتان از روی بنده نوازیست
      و بی نهایت خوشحالم ازحضورتان
      ارسال پاسخ
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      يکشنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۰ ۱۱:۰۶
      سلام ودرود و ارادت

      بسیار زیبا وارجمند بود خندانک خندانک خندانک
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      سه شنبه ۱۷ اسفند ۱۴۰۰ ۱۷:۱۵
      استاد عزیز و مهربانم
      بسیار ممنون و خوش امدید
      ارسال پاسخ
      مجیدنیکی سبکبار
      دوشنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۰ ۲۰:۵۹
      با سلامی گرم و با صدها درود
      آمدم، خواندم من این زیبا سرود
      مهر آن بر دل نشاندم همچو رود
      آفرین بر شاعرش
      ======================
      منتظر اورا که پاید دفترم
      با حضورش بر نهد منت سرم
      خواند او شعرم فزاید باورم
      نقد هم سازد چه خوب
      ======================
      یک ستارک چون که هستی، شاعری
      یک ستارک گر به خواندن حاضری
      کسری از آن سه که گوید قادری
      برسرودن شعر ناب
      ======================
      این سروشم مثل کارتی مشترک
      راه جو بر هرگلی چون شاپرک
      کو کشد بر هر سرودی نو سَرَک
      گر دل آزارت شده گو برکَنَم
      ======================
      * خندانک * خندانک * خندانک خندانک
      چقدر زیبا تری وقتی نمی آیی و من اما
      کمی قبل از صدای پای تو بیچاره می میرم
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      سه شنبه ۱۷ اسفند ۱۴۰۰ ۱۷:۱۵
      سبلم و عرض ادب
      منت بر بنده گذاشتید
      ممنون از شعر زیبایتان
      ارسال پاسخ
      محمد باقر انصاری دزفولی
      سه شنبه ۱۷ اسفند ۱۴۰۰ ۱۷:۴۷
      سلام بزگوار
      سرودبسیار زیبایی بود
      درودبر اندیشه نابتان
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      نسرین حسینی
      چهارشنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۰ ۱۹:۵۴
      بسیار زیبا بود درودها برشما جناب شفیعی عزیر وگرامی

      قلمتون ماندگار
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      جمعه ۱۲ فروردين ۱۴۰۱ ۱۲:۵۳
      سلام بانو حسینی بزرگوار
      عید بر شما خوش باد
      ارسال پاسخ
      مهدي حسنلو
      دوشنبه ۸ فروردين ۱۴۰۱ ۲۲:۳۶
      سلام
      جناب شفیعی شاهرخ عزیز
      عید خدمت شما و خانواده محترم تبریک عرض می کنم
      امیدوارم سال پیش رو براتون به شادی و آرامش
      باشه
      خندانک
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      جمعه ۱۲ فروردين ۱۴۰۱ ۱۲:۵۲
      سلام دوست خوبم
      امیدوارم سال خوبی برای شما و خانواده ی گرامیتان باشد
      خیلی خوشحالم از زیارتتان
      ارسال پاسخ
      مرضیه  رضایی (رها)
      پنجشنبه ۱۱ فروردين ۱۴۰۱ ۱۶:۲۳
      سلام ودرود برشما جناب شفیعی ارجمند بسیار عالی بود 🌹🌹🌹
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      جمعه ۱۲ فروردين ۱۴۰۱ ۱۲:۵۱
      سلام خانم رضایی بزرگوار
      بسیار ممنون از شما
      سال نو مبارک
      ارسال پاسخ
      محمد فاضلی نژاد
      شنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۱ ۱۳:۲۵
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      م فریاد(محمدرضا زارع)
      پنجشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۱ ۰۹:۳۸
      چقدر زیبا تری وقتی نمی آیی و من اما
      کمی قبل از صدای پای تو بیچاره  می میرم

      سلام استاد شاهرخ عزیز خندانک
      عالی بود

      جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه
      چون ندیدند حقیقت ره ِ افسانه زدند
      (حافظ عزیز)

      درود و آفرین بر شما مرد آزاداندیش خندانک
      چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۱۶:۱۳

      فقط شاه و رخی کافیست تا ماتت شوم زیبا
      چرا این کیش نفرینت کند هرباره تحقیرم

      به امید روزهای قشنگ برای ایرانم 🌹🌱
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۲۱:۳۰
      سللم
      به امید روزهای خوب
      ممنون از وقت شزیفتان
      ارسال پاسخ
      شنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۰ ۱۱:۱۳
      سلام و احترام 🌷
      بسیار زیبا نگاشتید خندانک
      قلمتان سبز🍃🌺
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      شنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۰ ۲۰:۴۸
      سلام
      اختیار دارید
      شعر زیبایتان را دیروز خوندم و افرین گفتم
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      5