مسخ خویشتن

سلام
ودرودها
به دوست عزیزم مهرداد

سلام
برسرور گرامی ا م
جناب استکی

سلام
دوست گرامی ، ممنون
مابازیچه ایم . اما ، بازیگرِ خود.... وآن نقطه ای کور در ماست که مارا دردام خود اسیر می کند ... یعنی چالشی در ماست که به شکل فکر به سوژه ها وعوامل بیرونی می چسبد ومارا گرفتار آن می کند ، اگر این چالش را در خود خنثی وبیرنگ کنیم ، دیگر علتی ، باعث رنج واندوه و نگرانی ما نمی شود که نتیجتا به یک آرامش شگفت دست می یابیم ....آرامشی توام با افکاری سالم که تو انایی نفوذ به ناشناخته ها را بطور مداوم نصیب مان می کند ....
ولی عوامل و انگیزه های بیرونی ست که بازیچه بودن ما را در خویشتن ، که اسباب وبازیگر خودیم را از چشم مان دور می کند ونمی توانیم به روشنی آن را ببینیم . که همین خطای محض مارا گرفتار تفکراتی می کند که مارا به سوژه های ماورای خودمان متصل می کند . که نفس این موضوع گرفتاربودن ما به "خطای پندار " در خویشتن است . که مفهوم این شعر با شعرهای قبلی تفاوت چندانی ندارد ....

استاد جان
ممنون از توضیحاتت
جسارتا من از بیرون که می بینم کمی فرق کرده
... نتیجتا به یک آرامش شگفت دست می یابیم... توام با افکاری سالم که توانایی نفوذ به ناشناخته هارا بطور مداوم نصیب مان می کند
ناشناخته ها برای من که روشن نیست که سالم، حتا با داشتن افکار سالم ؟

ممنونم استاد عزیز

سلام
دوست خوبم جناب حسنلوی عزیز
انسان درونی شفاف و روشن ، و آرام وبی دغدغه دارد ، اما ذهن شرطی اورا دچار آشفتگی و درماندگی و استیصال می کند . آدمی با دست یافتن به درون آرام خویش به انرژی سرشار وبیکران دیگری دست می بابد که این انرژی ، ظرفیت دیگری را در او بارور می کند وافکار سالم از این انرژی تراوش می نماید که هیچ خطایی در آن افکار به وجود نمی آید . این ظرفیت واستعداد برتر درونی که کماکان در یکایک انسان ها وجود دارد چراغ راهی ست که فرد را از هر خطا وانحرافی مصون نگاه می دارد . امامشکل مردم خودباحتگی ناآگاهانه وناخوداگاه به ذهن شرطی شده ی خود است که آنهارا وادار به اجرای هرعملی کاملا ناصواب ونادرست وخطا می سازد . وآنچه می گویم ، خیال وتوهم نیست بلکه واقعیت وجودی و یا ماهیت واقعی انسان است که باکشف آن در خود ، می توانیم به معصومیت از دست رفته ، در خود برسیم . وصاحب افکاری سالم و کاملا مبرای از انحراف باشیم . نفسا گفتار من یک گفتار مذهبی و آیینی نیست ، این حقیقت وجودی هرانسانی ست که در دوران کودکی نیز در وی امری ملموس و قابل شهود است . انسان فطرتا بگونه ای دیگر آفریده شده ولی به دلیل رسوخ ناخودآگاه ذهن شرطی شده در افکار واعمال ورفتار وحتی اندام او ، آن توانایی باالفطره را در خود از دست داده ، اما می تواند بارهایی از اسارت ذهن شرطی شده ، دوباره به اصل وماهیت و ذات خود دست بیابد . تمام پیام من در اشعار و گفتارم پرده برداشتن از این حقیقت است.....

ممنونم استاد
من همیشه می آموزم از محضرتان
الهی همیشه باشی وبتابی

درادامه
ذهن ما یکایک افراد در دوران کودکی با هرمکتب و مرام و آیین ودر هر کشوری ، شرطی شده نیست بلکه لایه ای روشن و شفاف وبی غل وغش است (که آن نمودار معصومیت کودکی ست ) امابعداز زمان کودکی و طبق نطریات روان کاوانه بعداز سن ده ، دوازده سالگی ، ذهن به تدریج مملو و پُر از افکار بیرونی توسط فرهنگ ، خانواده ، کشور ، دببرستان ، دانشگاه و روابط جاری افراد در هر کشوری با یکدیگر گردیده وهمین افکار القایی ست سبب حصار وزندان شرطی شده گی و مسخ گردیده گی ما می شود وبرای ما یک سیاهچال می سازد ، و ما ناخوداگاه و ناآگاهانه در تمام طول عمر اسیر این چالش وسیاهچال تحمیلی والقایی می شویم ، ودرنفس عمل به آرزوهای بی پایان وتمایلات کورِ ذهن در خود پاسخ می دهیم.... رهایی از ذهن شرطی شده با خودآگاهی برای انسان امکان پذیراست ، وبااین رهایی از اسارت خویش ، به دنیای بیکران و نامتناهی دیگری وارد می شویم وبه ادراکی دمادم نو می رسیم ، که بروز این انقلاب در هرکسی غیرممکن نیست ....

متشکر زنده باشید

سپاس از تشریحتان

سلام
امیرجان
ممنون از حسن حضور تان

درود
وعرض ادب
جناب معینی ارجمند و گرامی
ممنون از حسن حضور شما

سلام
وعرض ادب
برشما دوست گرامی

سلام
ودرودها
بر شماسرور گرامی
که همچنان شعرونوشته ها یم را
دنبال می فرمایید که نظرتان برایم بسیار صائب است

باسلامی
گرم و صمیمی
به دوست بزرگوارم

درودها
بردوست بزرگوارم

باسلام
ودرودهای فراوان

سلام
دوست بزرگوارم
بلی ، انسان درکودکی درحصار شرطیت خویش نیست که به همین دلیل از همه جوانب نور بیکران الوهی براو می تابد ، و کنش وواکنش کودک ، صمیمیت و صداقت او، وجذب نوربیکران الوهی ست . اما بعداز زمان کودکی به دلیل غلبه ی فرهنگ و روش تربیت ، آدمی موجودی شرطی شده می گردد وارتباطش با واقعیت خودش (آنچه هست) قطع می گردد ... اما می توان بابازگشت عملی به کودکی خود ، دوباره با حقیقت خویش ارتباط برقرار نمود ....

درود
به امید چنین روزی

سلام
دوست ارجمند
ممنون از حسن توجه شما

درودهای بی پایان
برشما بانوی ارجمند

سلام
ودرودها
برشمابانوی ارجمند

سلام
وعرض ادب دوست گرامی
سال نو مبارک باد

سلام
وعرض ادب
برشمابانوی گرامی

سلام
ودرودها
برشمابانوی گرامی