سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 28 آذر 1403
    18 جمادى الثانية 1446
      Wednesday 18 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        چهارشنبه ۲۸ آذر

        دردودل

        شعری از

        علی رضایی (ژولیده)

        از دفتر دردودل نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۳ بهمن ۱۴۰۰ ۲۰:۴۸ شماره ثبت ۱۰۷۱۳۰
          بازدید : ۱۵۷۸۱   |    نظرات : ۱۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علی رضایی (ژولیده)
        آخرین اشعار ناب علی رضایی (ژولیده)

        صدای ارسالی شاعر:
         
        دنیا مگرش زیر و بمش لطف و صفا بود؟ نبود
        اگرم بود پس این عاشق دیوانه کجا بود؟ نبود؟
         
        چند صباحی منوجامی زشرابی که خرابش بودم
        چونکه دست رد زدن بر سینه ی ساقی خطا بود. نبود؟
         
        خبری گرمیرسید از طرف یار سیه چشم به رندان
        یک جرعه بماند می نابی به سبویی حرام بود. نبود؟
         
        گر بپرسند این جماعت از چه ژولیده چونینی
        خواهما گفت که فرهاد اگرش کوه نمیکند محال بود.نبود؟
        1.  
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۰ ۱۵:۴۰
        درود بزرگوار
        دلنوشته زیبایی است خندانک
        علی رضایی (ژولیده)
        علی رضایی (ژولیده)
        پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۰ ۱۷:۴۹
        لطف دارید.ممنون
        ارسال پاسخ
        اعظم قارلقی
        پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۰ ۰۹:۵۶
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۰ ۱۰:۵۷
        بداهه تقدیم شما شاعر گرامی
        مستی به دلم دارم
        از صدای شعر هایت
        پیمانه بدادی تو
        زان شعر اهورایی
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی رضایی (ژولیده)
        علی رضایی (ژولیده)
        پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۰ ۱۷:۵۰
        زنده باشید
        ارسال پاسخ
        سیاوش آزاد
        پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۰ ۱۲:۳۱
        سلام بر جناب ژولیده
        عزیز کجایی
        بودن یا نبودن مسئله اینست
        مصرع اول را اینگونه دوست دارم بخوانم
        دنیا زیر و بمش همه لطف و صفاست
        لطف و صفا نیست؟
        صفاکده بودن دنیا را تاکید میکنیم
        علی رضایی (ژولیده)
        علی رضایی (ژولیده)
        پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۰ ۱۸:۰۱
        زندگی را هرکسی از دید خود تفسیر کرد
        لیکن اما آنچه برما میگذشت از زندگانی پیر کرد
        ارسال پاسخ
        ژکا گرجاسی
        پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۰ ۱۴:۳۷
        درود بر شما جناب ژولیده عزیز
        دمی مهمان غزلتون بودم و لذت بردم
        ولی احتراما با جناب آزاد موافقم و می شود دیدگاه
        بهتری نسبت به دنیا داشت البته با در نظر داشتن ناپایداری آن
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        علی رضایی (ژولیده)
        علی رضایی (ژولیده)
        پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۰ ۱۷:۵۳
        ماکه از چرخ فلک لطف تقاضا داشتیم
        هرچه گشتیم جز لجاجت که دراین چرخ نبود
        ارسال پاسخ
        علی رضایی (ژولیده)
        پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۰ ۱۷:۴۸
        عذر میخوام متن شعر رو اشتباه ارسال کردم.درستش اینه

        دنیا مگرش زیروبمش بیش و کمش لطف و صفا بود؟ نبود
        اگرم بود پس این عاشق دیوانه ی حراف کجا بود؟ نبود؟

        چند صباحی من و جامی زشرابی که خرابش بودم
        چونکه دست رد زدن بر سینه ی ساقی خطا بود. نبود؟

        خبری گر میرسید از طرف یار سیه چشم به رندان
        یک جرعه بماند می نابی به سبویی حرام بود.نبود؟

        من چنان از عشق تو بی معجزه پیغمبری ها کرده ام
        جای عشقت بیگمان در سینه ام باید خدا میبود.نبود

        امشبم تا به سحر باز بشینم در کاشانه ی این قاضی شهر
        تا بدر آید بگویم این همه ظلم و ستم برمن روا بود؟ نبود

        گر بپرسند این جماعت از چه ژولیده چنینی
        خواهما گفت که فرهاد اگرش کوه نمیکند محال بود. نبود؟
        سیاوش آزاد
        پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۰ ۱۷:۵۸
        سلام به جای بشینم نشینم بیاید بهتر نیست؟
        علی رضایی (ژولیده)
        پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۰ ۱۸:۰۴
        سلام.
        بله اما مخاطب ممکن بود گمان بر منفی بودن فعل برد.
        محمد علی رضاپور
        جمعه ۱۵ بهمن ۱۴۰۰ ۰۷:۳۱
        سلام و درود و خدا قوت،
        به خواست خدا در حال گردآوری مجموعه ای از اشعار سروش سرایان گرامی هستیم و قصد داریم کتابی از نمونه های شعر سروش (به رایگان) منتشر کنیم.
        تا کنون تقریبا سی یا چهل شاعر، همکاری کرده اند و حتی از تاجیکستان و افغانستان هم سرایندگانی به جمع
        سروش سرایان پیوسته اند.
        اگر شما هم سرایش یا سرایش هایی در شعر سروش دارید، لطفاً با پیام شخصی یا در آخرین فِرِسته ی این جانب بفرستید!
        سروش هایی تقدیم تان:


        سروش 1.
        منّتی نیست مهربان جانان!

        می کشم روی دوش، بار گران

        عمری به خاطرتان

        کاش می شد که می نشاندم کاش

        روی آن گیسوان عشق افشان

        بعدِ سرمستیِ هَماغوشی

        بارِ

        سنگینِ

        جان.

        سروش 2.

        سروشی در مکتب ادبی نورگرایی

        در ترافیک غصه های بلند

        من سروش وصال می خوانم

        در مسیر کمال می رانم

        می دانم

        سمت نارنج باغ، زمزم(،) اوست.

        مکتب ادبی نورگرایی
        (بطور خیلی خلاصه):

        ترسیم طبیعت و سنت با قلم موی معنویت بر بوم پسامدرن

        سروش 3.

        عشق آمد‌‌‌‌‌؛ ترانه جاری شد
        غزل عاشقانه جاری شد
        و سروشی یگانه، جاری شد
        دل من در سکوت چشمی ماند.

        شعر سروش:
        آمیخته ای از شعر سنتی و شعر نو
        و تا حدود زیادی، جامع قالب های
        دوبیتی، رباعی، مسمط، مستزاد، نیمایی، سه گانی، پریسکه و سپید.

        سروش، گونه ای برای بهترین سرایش های کوتاه با تنوع فراوان و زیرگونه های بسیار است که تلاش می کند نگاهی نو و زبانی تازه را به سرایش درآورد.
        در سروش معمولا همه یا بیش تر لَخت های غيرپایانی همقافیه اند اما لَخت پایانی بصورتی متفاوت می آید.

        لطفا در گسترش این گونه ی تازه و توانمند، مددکار باشید!
        فراوان سپاس خندانک خندانک خندانک
        الناز حاجیان (مهربانی)
        يکشنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۰ ۲۱:۳۱
        درودهابزرگوار
        بسیارنجوایِ درونتان غمگین ودلنشین بود
        که غزل را برایم چندین بار دلنشین ترکرد
        دستتان دردنکند ازاینکه مارا مهمانِ نجوایِ مقدسِ درونتان کردید..‌ خندانک خندانک
        خندانک
        علی رضایی (ژولیده)
        دوشنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۰ ۱۸:۵۳
        من نوشتم دردهایم را به روی کاغذی
        کاغذی غلتان به روی خاک میان کوچه ها

        تا بدیدش از سر مهربانی فائزی
        بانگ سر داد که ژولیده دراین بیغوله هاست
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2