چهارشنبه ۷ آذر
شکنجه شعری از محمد جواد عطاالهی
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۳ دی ۱۴۰۰ ۱۲:۴۰ شماره ثبت ۱۰۶۲۲۹
بازدید : ۵۵۳ | نظرات : ۶۰
|
دفاتر شعر محمد جواد عطاالهی
آخرین اشعار ناب محمد جواد عطاالهی
|
شکنجه بود و شکستند هرچه بودم را
هرآنچه در بغل زیستن سرودم را
زمان مُتَّسعم می دهند در ماتم
که خوب پاره کند غصه تار و پودم را
چه نحو تازه ای از سوختن بنا کردند
که آسمان نگرفته است رنگ دودم را
به هر پریدنم این روزگار آینه گون
سقوط می کند اندیشه ی صعودم را
به شعرِ آمده از چشمهات دلگرمم
که از وجود تو پُر می کند وجودم را
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام استاد بزرگوار بسیار سپاسگزارم از شما بابت پنجره سبزی که گشودید تا همیشه ممنون از الطاف و رهنمود های شما خواهم بود در پناه حق محفوظ باشید | |
|
هادی شعر | |
|
سلام ممنونم از لطف و همراهی شما | |
|
سلام جناب خوشرو گرامی لطف دارید به این کوچک ممنونم از همراهی شما بزرگوار | |
|
سلام جناب حکیم ممنونم از لطف شما در پناه حق | |
|
سلام جناب عزیزیان ممنونم از لطف و همراهی شما | |
|
سلام ممنونم از لطف و همراهی شما بانوی گرامی و همچنین پیشنهاد خوب شما در پناه حق | |
|
سلام بیدل گرامی ممنونم از لطف و همراهی شما در پناه حق | |
|
سلام جناب فتحی بزرگوار خوش آمدید ممنونم از لطف شما | |
|
:3 | |
|
سلام ممنونم از لطف شما بانوی گرامی در پناه حق | |
|
سلام سپاسگزارم از شما خانم دکتر طالب زاده بابت لطف و دقت نظرتان مانا باشید در پناه حق | |
|
سلام جناب آزادبخت ممنونم از لطف و همراهی شما و همچنین نظر ارزشمند شما در پناه حق | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
شعری پیش رو داریم از شاعری جوان و مستعد جناب آقای محمد جواد عزیز
غزلی است با وزن مفاعلن فعلاتن مفاعلن فع لن
مجتث مثمن مخبون محذوف
در ادبیات فارسی بین شعرا حضرت حافظ از این وزن بیشترین استفاده را کرده است
چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
سخن شناس نهای جان من خطا این جاست
سرم به دنیی و عقبی فرو نمیآید
تبارک الله از این فتنهها که در سر ماست
در مورد سلامت وزن و قافیه ها تاجایی که دقت کردم درست بود و بی نقص گرچه اخیرا اشعاری مشاهده میکنم که شعرای محترم علیرغم تذکرات فراوان باز در قافیه ها مشکل دارند و جالب تر اینکه نسخه هم برای دیگران می پیچند الله اعلم
در غزل های امروزی که مخاطبان آن از دایره ی لغات کهن فاصله دارند هنر شاعر در به روز کردن مطالب و محتوای شعر است چه این بحث بارها شده و دوستان مثالهای نقض در خصوص اصالت موسیقی های کلاسیک و غیره آورده اند اما مقوله ی شعر و خصوصا دیالوگ و دیالکتیک کلمات با نُت و موسیقی اختلاف زیادی دارد.
پس بایست شاعر جوری شعر بگوید که شعر رنگ و بوی تازهای به خود بگیرد. باید روابط تازهای تعریف کند و قراردادهای تازهای ببندد تصاویر شگرف و ناب و بکر از دل کلمات عادی بیرون بکشد. هنر آن نیست که با چند کلمه ی غیر معمول و سخت که الان در محاورات کاربردی ندارد و باید برای درک معنی آن مخاطب دست به معین و دهخدا شود شعری بیاورد
هنر شاعر در جفت و جور کردن کلمات عادی و ساختن شعری
فوق العاده است.
اما اینکه میگویم «زبان کهن»، کوتاه نظری، بلکه ابلهی است اگر کسی بپندارد که ما با این رای میخواهیم شعر گذشته را نفی یا حتی به کناری بگذاریم. آری، بهقول تی اس الیوت و دیگر بزرگان: «در عصر خود پیرو سنت شعر گفتن و اثر هنری خلق کردن فاجعه است. حتی آثار ادبی و هنری دیروز را باید با نگاه امروزی نگریست و...».
غزل محمد جواد عزیز درون مایه ی زیبایی دارد انتخاب قوافی حساب شده است
صنایع مختلفی از جمله مراعات النظیر، تشخیص، تشبیه، حسن تعلیل، هارمون گرافی در این شعر چشم و گوش را نوازش میدهد.
شعر از دیدگاه من و با توجه به ساختار شعر امروز می توان شعر را اینگونه تعریف نمود که : کلامیست زایده از تخیل و احساس که در انسجام معنایی در جهت خلق تصویری از جهان پیرامون خود می کوشد. فارغ از اینکه دارای وزن یا آهنگ باشد.
البته همانگونه که می دانید شعر از نظر قدما ( کلامیست موزون و موقفا و آهنگین ) و تفاوتش با نثر نیز در همین نکته بوده است. اما امروزه با توجه به ساختار شعر امروز این تعریف دیگر برای شعر نمی تواند تعریفی جامع تلقی گرددولی در هر صورت چه تعریف قدیمی و چه جدید از شعر موسیقی و هارمونی و گوش نوازی از شاخصه های افراز شعر از کلام عادی است که در شعر محمد جواد این نکته به خوبی رعایت شده است.
پس از خواندن شعر رو می آوریم به
استخراج و شناسایی نکات زبانی
وجود واژگانی چون
متّسع، نحو، آینه گون هم خوانش غزل را مختلل کرده و هم از بار امروزی آن کاسته است
کاربرد شبکه ی معنایی
بغل زیستن، رنگ دود، اندیشه ی صعود
عامدانه از طرف شاعر ظرافتی به غزل داده است
کاربردهای تاریخی دستور زبان در این شعر گرچه ظریف نیست اما عالی به کار رفته است زبان شعر ساده و جمله ها کوتاه است و معانی در ارتباطهای عمودی و افقی در ژانر غم مستتر است.
کاریکلماتور هایی در این اثر به کار رفته که در نگاه اول مشهود نیست و مخاطب پس از خواندن متوجه نیش خند غزل سرا به کلمات و درونمایه ی شعر میشود.
در این شعر شاعر حـالت عاشـقانه و امیـد و آرزو را با زبانی نرم و لطیف بیـان میکند. درادبیات فارسـی، موضوعهـای غنایـی بـا مفاهیمی همچون: عشـق، عرفـان، مرثیه، در قالـب های شـعری غـزل، مثنوی و مناجـات و گلایه و شـکایت، و نیز در قالب نثر نوشـته میشـود. ادبیات عرفانی ما که بسـیار غنی و گسـترده اسـت، در حـوزۀ ادبیات غنایی قـرار میگیرد.
امید که شاهد آثار پربارتر و بهتری از این شاعر جوان و مستعد باشیم
ایام عزت مستدام
سید هادی محمدی