دوشنبه ۳ دی
بدرود (صد شعر به یادگار) شعری از زهرا مددی
از دفتر شعرناب نوع شعر شعرناب
ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۰ ۲۳:۰۰ شماره ثبت ۱۰۵۵۵۵
بازدید : ۳۳۲ | نظرات : ۹
|
آخرین اشعار ناب زهرا مددی
|
من خسته بودم از اسارتی که برایم رقم زدند...دفتر گرفتم و نوشتم و قلمم را تبر زدند...باشد دگر توان شکایت نمانده است...من می روم به کنج دلی، که از این سینه پر زده است...
.........
صد شعر در این سایت گذاشتم به یادگار..... شاید بخوانی و بشود عشق ماندگار.....بگذر ز تلخی و ز غم شعر من، تو یار.....شاید زمان گذر کند و باز شود بهار
..........
گمنام آمدم و گمنام می روم، هم نام من زیاد! و بسی رام (خرسند) می روم،باشد خیال خام کسی اشتباه کند، من را شناسد و به دل خود جفا کند،من خود که خود بودم نشناختم هنوز خودم، گو او خودش به جهل عیان مبتلا کند....
.......بدرود.....
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و پر احساس بود