سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 3 دی 1403
    23 جمادى الثانية 1446
      Monday 23 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۳ دی

        امید وصل

        شعری از

        زهرا مددی

        از دفتر شعرناب نوع شعر شعرناب

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۰ ۱۵:۲۸ شماره ثبت ۱۰۵۲۷۴
          بازدید : ۲۸۱   |    نظرات : ۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر زهرا مددی

        در این جهان و روزگار، حیات من خزان شده
        کسی مرا شکسته، و شکستنم عیان شده
         
        ز ظلم های این و آن، غم دلم جوان شده
        میان گریه های من، خدا خدا نهان شده
         
        فقط امید وصل تو، خدا مرا رها نکرد
        به غیر تو کسی دگر، خدا به من وفا نکرد
         
        ببر مرا به سوی خود، که خسته ام از این جهان
        تو لحظه ای خدای من، بده خودت به من نشان
         
        منتخب از کتاب (آوای هجران)
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        جمعه ۱۲ آذر ۱۴۰۰ ۲۱:۱۴
        درود بانو
        مناجاتی بسیار زیبا و شورانگیز بود
        ولی با معنی آن موافق نیستم
        در این دنیا آسان ترین کار مردن است
        و زندگی کردن هنر
        امید که سرافراز زندگی کنید
        و عاقبت بخیر شوید خندانک
        زهرا مددی
        زهرا مددی
        جمعه ۱۲ آذر ۱۴۰۰ ۲۲:۳۸
        درود و سپاس فراوان از لطف و نظرتان خندانک خندانک خندانک
        رفتن به سوی خدا و دل کندن از دنیا به معنای مردن نیست
        و زندگی انسان ها جاوید است، بخش کوچکی در این دنیا است
        مردن می تواند شهادت باشد و ....
        مرگ کلا به هیچ وجه سیاه و تلخ نیست
        حتی اگر ناخواسته انسان خوبی هم در این دنیا نبوده باشیم و قرار باشد بعد از مرگ مجازات اعمال خود را بچشیم، باز هم وصل به محبوب و چشیدن مجازات از سمت معشوق حقیقی شیرین است، پاک شدن شیرین است، در محضر اجرای کامل حق و عدالت بودن شیرین است....درد دارد...اما شیرین است، رضای حق شیرین است....
        هرچه از معشوق به جان ها برسد، شیرین است
        عشق در ذات بشر، بر درد و غم تسکین است
        ارسال پاسخ
        فاطمه گودرزی
        پنجشنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۰ ۱۰:۴۲
        هزاران درود بر شما بانو جان
        دلگویه ی زیبایی بود
        و در این روزگار خدایی که به شدت کافیست
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        زهرا مددی
        زهرا مددی
        پنجشنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۰ ۱۲:۴۴
        سلام و درود بر شما
        سپاس از خوانش و لطف و نظرتان خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        زهرا مددی
        پنجشنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۰ ۱۲:۴۰
        از قالب اشعار دلم بی خبرم من!
        گویی که به جمع ادبا بی ثمرم من!
        خندانک خندانک خندانک
        تحصیلات مرتبط با ادبیات نداشته ام، اما از نوجوانی آهنگین سرودم، نمی دانم قالب اکثر اشعارم غزل مثنوی است یا چه؟
        اگر کسی قالب اشعار مرا می دانست، ممنون می شوم مرا هم آگاه گرداند خندانک سپاس
        سارا خوش روش
        پنجشنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۰ ۱۸:۲۴
        سلام بانو جان، فارغ از قالب شعر و وزن و قافیه، دلنشین و روان سرودید ، و سرودهٔ تان ،چون از دل برآید لاجرم بر دل نشیند،بسیار لذت بردم،درودها🌹🌹🌹🌹
        زهرا مددی
        زهرا مددی
        جمعه ۱۲ آذر ۱۴۰۰ ۲۲:۴۸
        سلام و درود و سپاس فراوان از لطف و نظرتان خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        زهرا مددی
        جمعه ۱۲ آذر ۱۴۰۰ ۲۲:۳۷
        وَ الْعَصْرِ «1» إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِي خُسْرٍ «2» إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ «3»

        به روزگار سوگند. همانا انسان در خسارت است. مگر آنان كه ايمان آورده و كارهاى نيك انجام داده و يكديگر را به حق و استقامت سفارش مى‌كنند.

        گاهی ظلم ناشی از بدکاری انسان ها راه نفس کشیدن را می بندد، شکایت این شعر از بدکاری انسان هاست، نه از مهربان ترین مهربانان، اصلا هر چه بدی در این دنیا هست خودمان خلق کردیم، با کم عقلی مان خلق کردیم، وقتی کسی احساس می کند با خوردن حق دیگران بزرگ می شود، زندگی را برای دیگران سیاه می کند،
        از خدا می خواهم، توانمان دهد، صبرمان دهد، چشمانمان را بینا گرداند....
        شکایت از نامردی اهل زمین است نه ناشکری پروردگار عالم (معشوق حقیقی)خندانک خندانک خندانک
        خداوند مرا ببخشد اگر اشعارم راه راستین را غلط بنماید، منظور چیز دیگری باشد و اشتباه برداشت شود، پروردگارا توان قلمم را زیاد فرما، آمین....
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6