« مدح شاعران »
سرخُش1،كه در تكامل انسان دلاور است
راه تكاملش ، برِ انسان چو رهبر است
شاعر اگر هزار بُدند،سرخُشم يكي است
در فنِ شاعري است كه يك دانه گوهراست
ترويج دين و مسأله يك جا بيان نمود
با لفظ اندك است ، به معنا به آخر است
هر شاعري زِ گفته ي سرخش نمونه يافت
شعرش همان به گفته ي سرخش برابر است
سرخش كه چون تلالؤ2 صحبت شعر آن
شعرش به روشنايي خورشيد خاور است
سرخش نكات شعر دقيقاً بيان نمود
زآن دقتست كه شاعري چون مظاهر است
اي شاعران اهميـت خود را نظـر كنيد
هركس كه شاعرس،سخنش روح پروراست
شاعر نـمي تواند بـنشاند به ذلتـي
تيغ زبان او بُـرشش مثل خنجر است
سرخش كتاب معرفتش دست من رسيد
مهرش به سينه ام به مثال برادر است
تا پاي شعر بود و باشد در اين ميان
پايش مميـز ره ديندار و كافر است
در اين ميان عالـم دنيـا و آخـرت
شاعر دليل عالـم دانا و ماهـر است
شاعر كه مزد شعر نكرد از كسي قبول
شعرش ببين به قلب قبول است و باور است
شخصي اگر به مرتبه سرخش بگفت شعر
شعرش يقين به مرتبه ي نيك اختر است
اندر طريق خوك3 به دقت نظر كنيد
فعل و طريقه ي بدِ آن ، بد و بدتـر است
آدم اگر طريقه ي خوكي به خود گرفت
اندر طريق آدميان زشت و ابتر است
حرف نكو قبولـس و بد ناقبول ما
بد كي پذيرد عقل ،به نيكوس ياور است
حرف بد است وحرف نكو،كار نيك و بد
شاعر جدا كند،هنرش از كه كمتر است
شاعر به گُرز و مشت ، مظفر نـمي شود
شاعر زِ علم و دانش و معنا ، مظفر است
شعرش اگر نكو نَـبُوَد يا چه كم بُوَد
از صدهزار حرف مزخرف4 كه بهتر است
در بند مال و جاه ، نـباشند شاعران
گفتار نيكشان به مثال پيمبر(ص) است
فردوسي است به شعر تو شدس كه شاعري
در دومين مراحل علم پيمبر(ص) است
شعرش هزار مسأله از هم جدا كند
در امر دين به منزل محراب و منبر است
در آن مراتبي كه رياضت به دين كشند
در راه دين به مرتبه عمّار ياسر5 است
رأي بلند همت مردان روزگار
راهـي6 نـمود آن ره الله اكبر است
گر شعر من به وادي حيرت نمي رسد
در وادي و فضاي جهان باد سرسر است
هر حرف نيك و بد،كه بُوَد معني اش جدا
آنكس جدا كند كه سخندان و شاعر است
پيري كه يك جوان به ره حق بياورد
در راه حق به مثل حبيب مظاهر است
گر شاعران به شاعري ام اكتفا كنند
معلوم مي شود حسنم ، مثل شاعر است
٭٭٭
1- تخلص يكي از شعرا 2- درخشيدن 3- حيواني حرام گوشت 4- كلام باطل آراسته 5- صحابي پيامبر(ص)
6- تخلص شاعر محمد مستقيمي
دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
و درود
پیری که یک جوان در ره حق بیاورد
در راه حق به مثل حبیب مظاهر است