سه شنبه ۱۶ بهمن
|
آخرین اشعار ناب علی معصومی
|
حضرت حانان
کو فرصتی که سر به گریبان بیاورم
آه از نهاد و صحبت تاوان بیاورم
با جاده های خسته تر از پای خویشتن
راهی به شهر بی سر و سامان بیاورم
از نقد عمر کوته اگر گفت و گو کنی
دردی به روی شانه ی انسان بیاورم
یک یک بگویمت از آنچه رفته است
شوری ز نغمه های نیستان بیاورم
وقتیکه چشم من به خطا میرود بگو
با کور سوی دل به چه ایمان بیاورم؟!
من غرق اشتباهم و آلوده در خودم
دیگر چگونه منطق و برهان بیاورم !
حرفی که زیر بار حقیقت نهاده است
سخت است بر زبان خود آسان بیاورم
من در کویر غفلت خود مانده ام چسان
پیغامی از ترانه ی باران بیاورم ؟
شبگرد کوچه های شب بی ستاره را
حرف و حدیث ماه درخشان بیاورم !
بهتر همان که در گذر بینوایی ام
دست طلب به حضرت جانان بیاورم
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و دلنشین بود
دستمریزاد