سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        عشق قجری

        شعری از

        ژکا گرجاسی

        از دفتر من خوشنود ( اشعار مثبت و طنز ) نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۳۰ مهر ۱۴۰۰ ۲۱:۵۱ شماره ثبت ۱۰۴۰۹۷
          بازدید : ۳۸۱   |    نظرات : ۱۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        تو را دیدم زمان ناصرالدین

        درون کاخ سعد آباد نمکین

        اسیر خال قاجار تو گشتم

        تو لاله زار به دنبال تو گشتم

        سکینه خاتونم نامه نبشتم

        از آن لبخند تو من در بهشتم

        ولی امان از آن قبله ی عالم

        مرا تبعیدی کرد بی حرف و قالم

        به او گفتم چرا ای شاه شاهان

        مرا بی عشق او کردی پریشان

        بگفتا این نکاح بر تو حرام است

        پرنسس با شکوهش در حمام است

        حمام فین به نام او زدم من

        جهانی را به کام او زدم من

        وزرا در جمالش خون دادند

        از آن رویش عنان از کف بدادند

        منم گفتم که ای سلطان عالم

        بیا رحمی بکن ، آشفته حالم

        اگر چه ثروت و مکنت ندارم

        ولی قلبی بلور از شیشه دارم

        بگفتا گر ز من خواهی رضایت

        بیار پول و طلا و یک ولایت

        که دختم مهریه اش طلا به وزنه

        خودش هم فربه هم قد گوزنه

        من رعیت پی کاری برفتم

        کشاورزی و دامداری برفتم

        چو خر کاری بودم هر روز و هر شب

        به سان گاو ، من در تاب و در تب

        که فهمیدم سکینه به فرنگ رفت

        نگار محجوبم با شوخ و شنگ رفت

        گذشت مدتی از آن درد هجران

        پریشانی و نالانی ز جانان

        که فهمیدم سکینه رفت به خانه

        همان خانه ی بخت با یک بیگانه

        او را دادند به یک افسر نازی

        با فکر پول مرا دادند به بازی

        ز عشق و عاشقی توبه توبه

        به فکر نان رویم شنبه تا جمعه
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱ آبان ۱۴۰۰ ۰۹:۴۹
        درود بزرگوار
        علی رغم طنز بودن
        بسیار زیبا و پر معنی است
        در گذشته به این نوع سروده ها
        کوچه بازاری گفته میشد
        سعی کن سروده هایت را با عنصر خیال و آرایه های ادبی
        زیبا تر سازی و با حکمت و معرفت به آنها جاودانگی بخشی خندانک
        ژکا گرجاسی
        ژکا گرجاسی
        شنبه ۱ آبان ۱۴۰۰ ۱۴:۲۹
        سپاس جناب استکی بزرگوار...
        بله حتما سعی می کنم از قوه ی خیال هم در سرودن شعر استفاده کنم خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱ آبان ۱۴۰۰ ۰۹:۵۶
        بعلاوه
        مواظبت کن اسیر اسطوره ، تاریخ، فلسفه و امثالهم نشوی
        مردم از اینگونه سروده ها استقبال نمیکنند
        و در حد اعلا از درب دانشکده های ادبیات فراتر نمیرود خندانک
        ژکا گرجاسی
        ژکا گرجاسی
        شنبه ۱ آبان ۱۴۰۰ ۱۴:۳۱
        همیشه سعی می کنم شعر با محتوایی رو به نگارش در بیارم
        بدون بی احترامی یا توهین به کسی یا سو استفاده مفاهیمی نا بجا در شعری بیجا...
        حتما به توصیه شما بزرگوار هم توجه ویژه می کنم💐🌺💐
        ارسال پاسخ
        محمد قنبرپور(مازیار)
        جمعه ۳۰ مهر ۱۴۰۰ ۲۳:۰۵
        😊😊😊😊😊
        ژکا گرجاسی
        ژکا گرجاسی
        شنبه ۱ آبان ۱۴۰۰ ۰۹:۱۴
        🙏🌺
        ارسال پاسخ
        علیرضا مرادی( مراد )
        شنبه ۱ آبان ۱۴۰۰ ۱۳:۲۶
        سلام ها جناب گرجاسی ادیب و شاعر گرامی
        جورچین کلمات شما زیبا و شیوا بود
        روزگارتان به خوشی و سعادت
        در سایه پروردگار مهربان
        خندانک
        ژکا گرجاسی
        ژکا گرجاسی
        شنبه ۱ آبان ۱۴۰۰ ۱۴:۲۸
        لبتان خندان تا به ابد جناب مرادی عزیز خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        شنبه ۱ آبان ۱۴۰۰ ۱۸:۵۸
        خندانک خندانک خندانک
        همیشه
        طبعتان جوشا
        زبانتان گویا
        قلمتان نویسا
        هزاران درودتان باد
        خندانک خندانک خندانک
        ژکا گرجاسی
        ژکا گرجاسی
        شنبه ۱ آبان ۱۴۰۰ ۲۲:۰۸
        در پناه الله یکتا شاد باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        يکشنبه ۲ آبان ۱۴۰۰ ۲۱:۴۵
        جالب بود خندانک خندانک
        ژکا گرجاسی
        ژکا گرجاسی
        يکشنبه ۲ آبان ۱۴۰۰ ۲۱:۵۷
        🙏🌺
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4