سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 6 ارديبهشت 1403
    17 شوال 1445
      Thursday 25 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۶ ارديبهشت

        خاطر خوبان

        شعری از

        فرید آزادبخت(شهاب ثاقب)

        از دفتر انسانم آرزوست نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۳۰ مهر ۱۴۰۰ ۱۸:۴۶ شماره ثبت ۱۰۴۰۹۲
          بازدید : ۱۷۴   |    نظرات : ۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        خاطر خوبان
        ای دل ار خاطر خوبان دلارا داری
        ساعتی صبر که خلقی به بلا واداری
        هیچ آتش نفروزد دل شوریده چو عشق
        شعله مهرِ که در بوته سودا داری ؟
        طالع از جور گرفتی تو مگر ای زیبا
        که جفاکردن و بیداد و دریغا داری
        رقص مرگ است پریشانی مردم امروز
        تو پریشادی و اندیشه فردا داری!
        وه به ما عشق نسازد که غم خلق خوریم
        گله ای نیست اگر خاطر دلها داری !
        زخم خوردیم و چه بسیار ملامت بردیم
        تو پریچهره چه حاجت به غم ما داری !
        رنج بسیار فلک با دل ما ارزانی ست
        جان من جور مکن گرچه تماشا داری
        باغ گیلاسی و یک شهر خریدار رخت
        گل چه ارزان شود آنجا که تو ماوا داری
        هم دیانت به تو ارزان که دلی شاد کنی
        نازنین با دل غمدیده چه دعوا داری؟!
        ۴
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۲ آبان ۱۴۰۰ ۱۴:۰۲
        ميلاد قطب دایره امکان نبی گرامی اسلام حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (ص)
        و گل بوستان نبوى،وام دار شيعه علوى،امام جعفر صادق(ع)
        بر شما مبارک باد خندانک
        مهرداد عزیزیان
        يکشنبه ۲ آبان ۱۴۰۰ ۱۴:۲۶
        درود بر جناب آزاد بخت گرامی
        دستمریزاد 👏👏🌺🌺
        سیاوش آزاد
        يکشنبه ۲ آبان ۱۴۰۰ ۰۸:۴۱
        سلام آفرین بر باغ گیلاس
        فرید آزادبخت(شهاب ثاقب)
        يکشنبه ۲ آبان ۱۴۰۰ ۱۷:۳۱
        به نام خدا
        در منقبت حضرت مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم در سالروز میلاد خجسته آن جان جهان ؛ شمع جمع آفرینش ؛ پیامبر نور و رحمت و میلاد امام صادق علیه السلام و عرض تبریک به ساحت صاحبدلان و ارادتمندان آن حضرات و اساتید معزز
        ***
        خلعت حُسن تو بسم اله و آن سَبعِ مَثانی
        شاهد عشق تو آیات و مواجید یمانی
        نکته آموز دبستان تو اخلاق و عقاید
        نغمه پرداز گلستان تو اسرار و معانی
        شکن زلف سیاهت خم هر سلسله مویی
        نظر لطف نگاهت غم هر مساله دانی
        تو جگر گوشه ی حُسنی که قیامت بنمایی
        به خدا گر بنشینی غم عالم بنشانی
        اختر صبح امیدی که به عشّاق نمایی
        سَحَری سرِّ صبوحی به حقیقت به از آنی
        آن توان گفت که مفتاح مصاریع وجودی
        عقلی و رهبر اعصار و سخنگوی زمانی
        ای یتیمی که به مهرت پدر ارض و سمایی
        وی امینی که عزیز دل عشّاق جهانی
        سایه بر خسته دلان افکنی و عمر ببخشی
        سجده بر خاک کنی لذّت جانش بچشانی
        به امیدی دل سرگشته من مدح تو گوید
        بَرِ دلدار مبادا که ظلومی و منوعی بکشانی
        مصطفایی که صفا از تو گرو برده غم عشق
        باصفاکن دل ما را تو بدان شیوه که دانی
        لعبت صنعی و در صورت زیبای تو حیران
        آدم و حور و پری جسم و تو خود گوهر جانی
        نوح ثانی نه که یاسینی و طاها تو که فردی
        همه آغازی و پایانی و یکتا و نه ثانی
        کیمیایی که غبار از دل عالم بزدایی
        ناخدایی بشر از ورطه ی طامات رهانی
        به ملک جلوه فروشی به فلک عشوه نمایی
        به زمان ناز کن ای صنعت بی مثل و مثانی
        مشرق دولت عشقی زگریبان تو خورشید
        سربرآرد که توخودشمس و ضحای دل و جانی
        ظلم تقدیر جهان نیست دریغا به چنینی
        کفر تکریم بشر نیست فسوسا به چنانی
        طالع عشق زبون نیست که با سفله بسازد
        دولت عقل فسون نیست که از خویش برانی
        گرچه آوازه ی مستی ننوازد دل هشیار
        وحی ،تاویل چه رویاست که بر مرده بخوانی
        این الف ،لام و چه میم است که شرح لب قندست
        وان اَلَم نیست طبیب است و تب عشق و جوانی
        چشم اقبال گشودی که خرد پیشه کند عشق
        طرد اغیار نمودی که نظر کرده بمانی
        تاب مستوری گل بیشتر از ناز بتان نیست
        نازنینا غم جان نیست تو خود جان جهانی
        پنجه در پنجه افلاک فکندی که زمین را
        کوی اقبال کنی تا سر زلفی بفشانی
        رحمتت خاطر دل های جفادیده نکو کرد
        درد تبعیض بشر چاره نمودی به امانی
        این جهان قبله عشّاق جهان نیست اگر هست
        خم ابروی تو اش قبله وخود باغ جنانی
        در شبستان حضورت خرد و عشق به صف کرد
        عقلِ جبریل امینی که خِرد را شَرَیانی
        لطف بستان خدا را به عنایت تو ضریبی
        قلب گردون گِران را به حقیقت ضربانی
        عشق آموخت که دیگر غم هشیار نباشد
        عدل پرداخت بهایی که خفی بود و نهانی
        مرزبان حق و عدلی نگران دل آدم
        عالمی عاشق خندان تو عشق صمدانی
        گرچه فریاد فرید از ستم عشق بلند است
        یک عنایت ز تو بس تا که زقیدش برهانی
        ***
        فرید آزادبخت(شهاب ثاقب)
        محمد باقر انصاری دزفولی
        يکشنبه ۲ آبان ۱۴۰۰ ۱۷:۵۳
        شورانگیز وزیباسرودی بود
        قلمتان نویسا
        هزاران درود
        موفق باشید
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0