پنجشنبه ۶ دی
|
آخرین اشعار ناب مهرداد عزیزیان
|
سیل است موجِ مویش،صد شُکر ساحلی نیست
با فرض ِ عشق جا بَر ،هر حکم ِ باطلی نیست
چون او شمایلی هست؟ دلدار ِ مایلی هست؟
پا در رهش گذارم ،سر پای قابلی نیست!
نوباوگان ِ احساس، هر لحظه گوش باشید
از مام ِ عشق جوشید، از او به نوش باشید
آغوش ِ یار با ماست،بی شک سروش آنجاست
تن پوش ِ عشق پوشید،دائم به هوش باشید!
از جاده های تردید ، در سعی ِ ما اثر کِی؟
هر لحظه شور و شوق است، اندوه را خبر کِی؟
با سینه بال و پر هست،تصویری از قمر هست
نور از فروغ ِ روی، او جاودانه تر کِی؟
نزدیک تر به یارم، از جامه در خیالم
شب شاعرانه بر پاست،هنگامه در خیالم
سر ،شامه تیزتر کن، " دلکامه خیزتر" کن
کز حسن ِ یار تابید، بس چامه در خیالم
آن قرص ِ ماه را بین !طی شد زمان دوری
هرچند عالمی داشت خوش ، آسمان دوری
ما را عنان نبینی ، بر لب بیان نبینی
سوگند ،غیر از این نیست جانان، به جان ِ دوری!
.
*
عرض ادب و احترام خدمت اهالی محترم سایت شعر ناب🌺
در برخی متون چاپی یا اینترنتی ( حتی در ویکی پدیا) میخوانم که در تعریف چهارپاره آنرا ساده ترین قالب شعر فارسی میدانند!
برایم بسیار عجیب است که قالبی را از قالبی دیگر ساده تر بدانیم یا سبکی را از سبکی دیگر.
اگر رسالتِ خلق کردن، نمایان کردن زیبایی باشد حتی سرودن یک لالایی کودکانه ی زیبا هم سخت خواهد بود و به واقع کار هرکسی نیست.
ولی اگر رسالت هنر عرضه ی پیچیدگی باشد، باز هم معتقدم تزریق پیچیدگی حتی به یک لالایی کودکانه هم امکان پذیر است!
بنده به شخصه معتقدم علت ِ وجودی ِ هنر ،عرضه کردن زیبایی ِ روح نواز و انتقال ارزشی انسانیست یا واکاوی رنجی انسانی.
ولی پاسخم به ساده دانان ِ چهارپاره سرودن ِ این چهارپاره است.
شاعر باید با زبان شعر پاسخ دهد!
در این چهارپاره در هر بند که شامل دو بیت است
۳قافیه اصلی+ ۱ردیف اصلی+ ۲ تا ۴قافیه درونی+۱ردیف درونی وجود دارد.
قصدم صرفا اثبات ادعایم بوده، که قالب ساده و سخت نداریم. شعر گفتن( به معنای واقعی تعریف شعر) سخت است . اگر سخت نبود در هر قرن ۲ تا ۳ شاعر بنام ظهور نمیکرد .
وگر نه چندان علاقه ای به پیچیدگی ساختار و محتوا ندارم و اولویت بنده همیشه زیباییست.
متشکرم از سایت محترم شعر ناب که تریبون شاعری گمنام چون بنده است🌺🙏🌺
|
|
نقدها و نظرات
|
سپاسگزارم بانو عجم زیبا قلم به مهر خواندید 🌺🙏🌺 | |
|
سلام ویژه خدمت جناب استکی عزیز متشکرم قربان 🙏🙏🌺🌺 | |
|
متشکرم جناب خوشروی گرامی زیبا خواندید عزیز.ممنونم از حضورتان 🌺🙏🌺 | |
|
سلام بر جناب خوشروی گرامی سپاس بابت حضورتان🌺🙏🌺 | |
|
سپاس مجدد بابت حضورتان قربان🌺🙏🌺 | |
|
سلام جناب خوشروی گرامی متشکرم از حضورتان 🌺🙏🌺 | |
|
در کتاب دنیای سوفی، نوشته ی یوستین گردر سوفی به معلم فلسفه اش میگوید: این همه اشیای قدیمی و کتاب های قدیمی و عتیقه رو واسه چی نگه داشتی معلمش میگه: وقتی سیل داره فرهنگ و تاریخمون رو با خودش میبره ، یه عده باید باشن که تخته پاره هارو جمع کنن! سلام مازیار عزیز عده ای باید باشند برای حفظ و انتقال فرهنگ و هنر هر سرزمینی و تولید آن که از رونق نیفتد و انتقال آن به نسل بعد. من به شرق خیلی علاقه دارم. یک بار تایلند با همسرم رفتیم برای دیدن یک مکان تاریخی که توی اون رقص محلی و کهن تایلندی هم انجام میشد. همسرم که از من باهوش تره ،گفت مهرداد اینجا بنظر خیلی قدیمی نمیاد . کنجکاو شدیم و شروع کردیم لیدر تور رو سوال پیچ کردن. بالاخره لیدر تایلندی اعتراف کرد که این معبد قدیمی نیست بلکه دولت تایلند اون رو قدیمی ساخته برای اینکه جاذبه ی گردشگری بوجود بیاره. در مورد رقص هم که نگم ! کسل کننده ترین و آروم ترین حرکاتی که از رقص در ذهن دارید!! ولی غیرت و تعصب و تلاش اونها برای حفظ فرهنگ و سنت و هنرشون ستودنی بود. در مورد سوالت که چند درصد از مخاطب امروزی میتونه با شعرت ارتباط معنایی برقرار کنه هم باید بگم ۱۰۰ در صد! اگر مخاطب شعر باشه!! اگر دنبال یک بیت برای نوشتن روی کادوی ولنتاین دوست دخترش باشه ،خیر ارتباطی نمیگیره و معنا رو کامل درک نمیکنه، ولی اگر تمامی مخاطبین واقعی شعر را جمع کنید ،حتی یک نفر هم نیست که معنای شعر من، و نه تنها شعر من ، تمامی شعرهایی از این دست رو متوجه نشه. مازیار عزیز احتمالا میدونی که من در روایات امروزی تر هم گاها شعر میگم، و احتمالا میدونی که من شعر رو با ترانه شروع کردم نه شعر کلاسیک. امروز بیشتر از هر زمان دیگری اعتقاد دارم شعر کلاسیک ایرانی باید حفظ و حراست بشه. اون هم نه تنها در موزه نه تنها با خرید یک دیوان حافظ و گذاشتنش توی طاقچه که خاک بخوره با تولید و آفرینش شعر کلاسیک
یک نکته ی دیگر هم بگویم این مدل رویکرد ،که این شعر ،شعر زمان نیست ،متاسفانه فقط در مورد هنر شعر وجود داره و در هنرهای دیگه تقریبا تکلیف روشن شده
کسی به کارگردانی نمیگه چرا فیلم تاریخی میسازی کسی به فرشبافی نمیگه چرا نقشه ی بته جقه میبافی به موزیسین نمیگویند چرا هنوز سنفونی میسازی ،یا چرا هنوز در شور و دشتی آواز میخوانی
ولی به شاعران عده ای میگویند چرا با زبان کهن شعر میگویی؟! مازیار عزیز چون فاخر است، چون ارزشمند است ، چون باید حفظ شود، چون باید انتقال داده شود، چون یکی از افتخارات ما فارسی زبانان شعرمان است و و و
خیلی خوشحال شدم که باعث شدی حرفهایی رو که میخواستم باز تکرار کنم رو بگم . متشکرم از حضورت و نقدت که سراسر لطف بود ، شک نکن و در نهایت بگم که به زبان امروز هم نیم نگاهی دارم و گاها اشعاری با زبان روز از من در سایت مینشیند چون میدانم که باید با زبان روز هم شعر گفت🌺🌺 ممنونم مازیار عزیز🌺🙏🌺
| |
|
درود بر شما جناب مازیار | |
|
جواب بسیار منطقی و قابل تامل بود جناب عزیزیان فکر میکنم همین برای تمام نقد هایی که تا به امروز،در این مورد ذکر شده پاسخی جامع و کامل بود | |
|
سپاسگزارم بانو کاسیانی گرامی 🌺🙏🌺 | |
|
پاسخت را خواندم مهرداد جان | |
|
درود جناب عزیزیان گرامی.
ضمن اینکه نیکوست واژهی «گاه»، فارسی را با تنوین عربی به کار نبریم و به جای «گاها»، بگوییم: «گاهی»، با اجازه، دیدگاهم را پیرامون پاسخ جنابعالی به کامنت جناب مازیار، مینویسم:
من هم با اندیشهی شما پیرامون کاربرد واژگان پخته و قدیمی پارسی همسو هستم. برای همین هم علاوهبر اینکه ترانههای امروزی و به قول دوستمان جناب خوشروی ارجمند: «جوانپسند»، در کارنامهی شعریام دارم، گاهی در شعرهایم از واژگان قدیمیتر پارسی نیز استفاده میکنم؛ برای نمونه، ضمن اینکه غزلی کاملا به روز سرودهام که مطلع آن اینگونه است: در گروهِ عاشقی نامِ تو را اَد کردهام هرکسی غیر از تو را از راسِ آن رد کردهام
غزلی نیز دارم که مطلع آن فعلِ (بدیدم) دارد که شکلِ قدیمیترِ فعلِ (دیدم) است: در صدای تو بدیدم رنگِ عشق و عاشقی در نوای دل شنیدم، رنگِ عشق و عاشقی
البته زبان نوگرایی و یا کهنهگرایی در سراسر هرکدام از این اشعار یکدست است.
یکی از کاربران که تنها یک غزل از مرا خوانده بود، دیدگاه نوشته بود که: با خواندن شعر شما احساس کردم در قرن هفتم زندگی میکنم. به نظرم در پاسخ به ایندست اشخاص باید گفت: برای شناخت ویژگی اشعار یک شاعر، بهتر است اشعار متعددی از وی را دنبال کنید. حد اقل صد شعر از او را بخوانید و بعد نظر بدهید.
سپاس از شما و صفحهی پربارتان.🍃🌸 | |
|
عرض ادب و احترام خدمت بانو حکیمی بافقی گرامی تشکر ویژه بابت شرکتتان در بحث خوبی که مازیار عزیز آنرا بوجود آورد🙏🙏 صحبتهایی که فرمودید بسیار خوب بود و قطعا تسلط شاعر به هر دو زبان و روایت بسیار نیکوست. نمونه های خوبی هم مثال زدید 👏👏👏 متشکرم از حضور پر مهرتان🌺🙏🌺 | |
|
درود تان باد من با بیان شما کاملاً موافقم پاینده باشید و پیروز | |
|
درود بر جناب سهیلی گرامی سپاس فراوان بابت حضور پر مهرتان قربان🌺🙏🌺 | |
|
سپاسگزارم بانو مهتدی گرامی 🙏🌺 | |
|
سپاسگزارم بانو کاسیانی گرامی🌺🙏 | |
|
سلام بر جناب آزادبخت گرامی سپاسگزارم از حضورتان که هرچند کوتاه ولی شیرین است . البته نقدی که نوشتید نقد نبود و " لطف" بود بزرگوار . مجددا تشکر میکنم بابت وقتی که به این صفحه اختصاص دادید 🌺🙏🌺 | |
|
متشکرم بانو وفایی گرامی سپاسگزار حضور پر لطفتان هستم ویرگول ها را گذاشته ام برای سهولت در اعلام خط سیر شعر به مخاطب وگر نه گذاشتن ویرگول در شعر مرسوم نیست یا مخفف نویس فعل در شعر مرسوم نیست ولی من معمولا مخفف مینویسم که خوانش سدیع تر و راحت تر صورت بگیرد مثلا رسیده است را آنجایی که باید پیوسته خوانده شود مینویسم رسیدَست 🌺🙏🌺 | |
|
متشکرم جناب رضوی گرامی حضورتان همیشه خوشحال کننده است عزیز 🌺🙏🌺 | |
|
سپاسگزارم جناب معینی گرامی به مهر خواندید بزرگوار 🌺🙏🌺 | |
|
متشکرم از حضور پر لطفتان بانو کاسیانی گرامی به مهر خواندید و از اعلام نظراتتان هم بسیار متشکرم 🌺🙏🌺 | |
|
متشکرم از حضورتان جناب آزاد گرامی در خدمتتان هستم🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب و احترام خدمت جناب محرم پور گرامی سپاسگزارم بزرگوار 🌺🙏🌺 | |
|
سلام بر جناب کیانی عزیز بسیار متشکرم از حضورتان بزرگوار 🌺🙏🌺 | |
|
درود بر جناب فتیان پور گرامی خوشحالم که شعر را دوست داشتید متشکرم 🌺🙏🌺 | |
|
بیت اول را گفتم و بعد تصمیم گرفتم به قصد اثبات پیش بروم گفتید به اشتباهی برخوردید کنجکاوم بدانم چه اشتباهی دیده اید جناب آزاد به هر حال بنده مصون از اشتباه نیستم و اگر اشتباهی دیده اید آنرا بگویید تا بررسی کنم 🌺🙏🌺 | |
|
سلام بر جناب حسین نذری گرامی متشکرم بزرگوار 🌺🙏🌺 | |
|
سلامت باشید عزیز در واقع ساحل همان حکم باطل است موج موی یار همچون سیل است و این سیل عشق است و با فرض عشق حرف از ساحل باطل است که بزرگترین مرتبه در عشق و عرفان فنا در راه حق و به گمانم همان وحدت وجود است. البته اعتراف میکنم بنده اطلاعات جامعی در حوزه ی عشق و عرفان ندارم و دیدگاهم کمی زمینی تر است ، منتها قبلا هم عرض کرده ام که حتی عشق زمینی را تکه ای از پازل عشق به خالق میدانم🌺🙏🌺 | |
|
سپاسگزارم بانو کیهانی گرامی به مهر خواندید 🌺🙏🌺 | |
|
درست حدس زدید جناب آزاد. بر را به عنوان مخفف برای استفاده کرده ام. متشکرم از توضیحاتتان🌺🙏🌺 | |
|
اکثر کاماها را صرفا برای تثبیت وزن دوری در ذهن خواننده گذاشته ام وگر نه در متون چاپی برای شعر معمولا نمیگذارند چشم🌺🙏🌺 | |
|
سلام بر جناب پرهیزکار عزیز متشکرم از حضور پرمهرت عزیز🌺🙏🌺 | |
|
سپاسگزارم بانو گودرزی گرامی نظر لطف شماست 🌺🙏🌺 | |
|
درود جناب افضلی گرامی عالی خواندید عزیز 🌺🙏🌺 | |
|
سلام بر محسن خان ابراهیمی عزیز متشکرم از حضورت و محبتت 🌺🙏🌺 | |
|
سلام جناب آبسالان گرامی به مهر خواندید عزیز🌺🙏🌺 | |
|
درود بانو مهتدی گرامی با نظر شما کاملا موافقم موفق باشید | |
|
سلام و عرض ادب خدمت بانو مهتدی گرامی سپاس از حضور پر لطفتان🌺🙏🌺 نظر هرچه نزدیک تر به مقوله های تخصصی باشد پیچیده تر میشود. گاها پیش می آید که نظر دهنده اشرافی به مساله ندارد ولی همچنان نظر میدهد. البته آنجا هم اگر صاحب اثر یا مساله خود تا حدودی به کار اشراف داشته باشد میتواند از پس اوج و فرودها و نقدها بر بیاید ولی اگر خودش نیز نوآموز باشد ممکن است تحت تاثیر نظرات منفی خللی در عملکردش ایجاد شود. ولی در خصوص این سایت خوشبختانه باید عرض کنم فضایی مهیا برای بحث و تبادل نظر دارد و این را باید به فال نیک گرفت. بله بنده هم معتقدم نظر ندادن بهتر از نظر اشتباه دادن است. ولی اعتقاد دارم یک نظر اشتباه هم اگر باعث بحث و ابهام زدایی شود فرصتی غنیمت است. نکته ی طلایی این است که نظر دهنده گاها " ذائقه ی " دیداری شنیداری خود را به عنوان مبنا و حکم قرار میدهد و بر مبنای آن رای به رد یا تائید یک اثر میدهد و این بسیار خطرناک است. در مورد مساله ای که فرمودید نیز اگر کاری از دست بنده ساخته است در خدمتم. در نهایت عرض کنم که این یک بحث کلی بود. به صورت خاص در مورد دوست عزیزم محمد قنبر پور ( مازیار) نقدش به کار من اصلا نا آگاهانه و غیر حرفه ای نبود و طرح یک مساله بود که باعث تبادل نظر شد و من دستش را هم میبوسم. امیدوارم صحبتهای پیرو این نقد باعث سوتفاهم برای مازیار مهربان نشود و باز مجدد ، آشکارا اعلام میکنم با آغوش باز نقدهای ایشان را پذیرا هستم و این دوست عزیز را برای نقد آثارم کاملا صاحب صلاحیت و آگاهی میدانم🌺🌺🌺🙏🙏🙏 منشکرم از حضورتان بانو مهتدی گرامی🌺🌺🌺🙏🙏😞 | |
|
مجدد سپاسگزارم جناب استکی عزیز🙏🌺🙏 | |
|
بانو مهتدی گرامی ایموجی آخر سهوا ارسال شده 🙏 | |
|
بزرگوارید جناب عشوری گرامی سپاس بابت حضورتان 🌺🙏🌺 | |
|
سلام جناب آزاد گرامی از این دست خاطره ها بنده نیز زیاد دارم!! تا آنحا که یکی از منتقدین معروف که اگر نامش را ببرم به راحتی در گوگل قابل جستجوست در مورد انتقاد به زبان ۲ غزل بنده که کهن بود فرمودند کل دفترت را در آتش بیانداز و بسوزان تا از نوع با زبان روز متولد شود !هرچه تو میخواهی بگویی قبل تو زیباتر گفته اند. یا منتقد مطرح دیگری گفت کاملا مشخص است که شما واژه ی " برسام" را از لغت نامه یافته اید و به جبر قافیه در شعرتان استفاده کرده اید و و و ماحصلش اما بنده را فقط پوست کلفت تر کرده بزرگوار البته نه در مقابل حرف سنجیده و بجا که بسیاری نیز در همین سایت و دیگر محافل ایرادات وارد بر اشعار بنده گرفته اند که باید قدردانشان نیز باشم امیدوارم نور تازه ی سرودن بر دفترتان بتابد🌺🙏🌺 | |
|
بله ، گهگاه دیده میشود که ادیبان ادبیات نیز زبان کهن را در قالب یک " ژانر" برای سرودن به رسمیت نمیشناسند | |
|
سلامت باشید جناب علیپور گرامی متشکرم از حضور گرمتان🌺🙏🌺 | |
|
سلام جناب صادقی گرامی متشکرم از حضور پرمهرتان بزرگوار🌺🙏🌺 | |
|
متشکرم بانو فتحی گرامی بزرگوارید 🌺🙏🌺 | |
|
به مهر خواندید جناب عسگری گرامی از حضورتان خوشحال شدم🌺🙏🌺 | |
|
متشکرم جناب نادمی گرامی به مهر خواندید 🌺🙏🌺 | |
|
سلام مازیار عزیز✋ خوبی؟ ممنونم لطف داری دوست گرامی خیلی ممنونم🙏🙏🙏🌺🌺🌺 | |
|
ممنونم ایمان عزیز سپاس از حضور و لطفت به این صفحه 🌺🙏🌺 | |
|
متشکرم جناب حقیری گرامی سپاس از اظهار لطفتان عزیز🌺🙏🌺 | |
|
لطف داری مسعود خان گرامی متشکرم از حضور پرمهرت عزیز🌺🙏🌺 | |
|
سلام بر استاد گرامی جناب غرب عزیز🌺🌺 انقدر چشم به راهتان بود که آخر تاب نیاوردم و پیام دادم قربان. به مهر خواندید و به لطف نظر دادید و بسیار خوشحال شدم از حضورتان بزرگوار پاینده باشید 🙏🙏🙏 | |
|
سلامی دوباره البته از حواس پرتی من بود که سروده ای به این زیبایی را ندیده بودم و خیلی از یادآوریت ممنونم و امیدارم که غفلتم از این بابت را به مهربانیت ببخشی و باز هم سپاس از اشتراک سروده های زیبایت | |
|
سلام بر جناب آزادبخت زیبا نویس متشکرم قربان 🌺🙏🌺 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درودبرشما
زیبا قلم زدید