چهارشنبه ۱۶ آبان
روز آخر شعری از امیر اصغری
از دفتر پیر دل نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۹ شهريور ۱۴۰۰ ۱۳:۳۳ شماره ثبت ۱۰۳۰۳۴
بازدید : ۱۸۳ | نظرات : ۴
|
آخرین اشعار ناب امیر اصغری
|
تصوّر کن دگر فرصت تمام است/ و فردا آخرین روز جهان است/ همه مشغول و هرکس در تماس است/ زمین در تاب و تب، دنیا خلاص است/ یکی در حالِ ابرازِ علاقه است/ یکی شرمنده و در التماس است/ یکی گوید که او عاشق ترین است/ که عشقش اولین و آخرین است/ یکی گوید که عمری عاشقِ اوست/ همیشه تا اَبد در خاطرِ اوست/ هزاران کس برای دیدن دوست/ ببازد جان و مال و هرچه از اوست/ دلش لبریزِ وصلِ روی آن است/ اگر یک دم به اِتمامِ جهان است/ نباشد فرصتی، دنیا تمام است/ و دلها پُر زِ حرفِ نا تمام است/ یکی در خواب و عمری بی نصیب است/ دَمِ رفتن چُنین خُفتن عجیب است/ یکی بیدار گشته، در حزین است/ که مظلوم و خودش ظالم ترین است/ خیانت کرده را هم حال این است/ پشیمان از گناه. این واپسین است/ پشیمان و دلش در گیر و دار است/ خیانت کرده خود برآن دچار است/ دلا هر روز با خود گو چُنین است/ که فرصت رفت و فردا در کمین است/ بگو امروز، روزِ آخرین است/ غنیمت عمر دان، دنیا همین است.
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
دلنوشته بسیار زیبا و آموزنده بود