سه شنبه ۶ آذر
با من بیا شعری از وحید سلیمی بنی
از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۹ شهريور ۱۴۰۰ ۱۱:۵۲ شماره ثبت ۱۰۳۰۳۲
بازدید : ۳۸۲ | نظرات : ۴۰
|
آخرین اشعار ناب وحید سلیمی بنی
|
گفتی که بیدارت کنم وقتی
در خلوتت کابوس می بینی
وقتی که چشمی ناشکیبا را
همرنگ اقیانوس می بینی
در شعر تو چشمان دریایی
رسم بد عاشق کشی دارد
این لحظه در آغاز خود راهی
تا معبد عاشق کشی دارد
آن چشم که همرنگ دریا نیست
در پرتو اش تابندگی پیداست
در مردمان قهوه ای رنگش
شور غریب زندگی پیداست
باید دوباره رنگ چشمت را
در قطعه های زندگی پاشید
تا غنچه های پرطراوت را
از گونه ی افسانه هایش چید
با من بیا تا مرز بیداری
بیدار شو با من بیا امشب
با من بخوان هر بند رویای
شعری که بی تو پر شده از تب
|
|
نقدها و نظرات
|
درود بر جناب چشمه عزیز ممنونم از حضورتان بزرگوار | |
|
سپاسگزارم هادی جان خوش باشی | |
|
سلام و عرض ادب جناب دزفولی عزیز و بزرگوار ممنونم از همراهیتان | |
|
آرمین عزیز ممنونم از حضورتان آثارتان را می خوانم و لذت می برم | |
|
سپاس جناب عطا الهی عزیز روز و شبتون خوش | |
|
ممنونم بیدل جان خوش باشی و خرم | |
|
سلام مانای عزیز هنوز منتظرم زنگم بزنی و دعوام کنی راستی برای ورود به قسمت ثابت، لیاقت نه ببخشید اشتراک ندارم | |
|
ممنونم بچه ی جنوب دلت گرم و روزگارت خوش | |
|
شاهرخ خان سلام ممنونم که هستی منتظرم یه شعر پرو و پیسمون از شما بخونم | |
|
سلام سینای عزیز منظور خاص حضرتعالی رو از مطالبی که نوشتید متوجه نشدم ولی به گمونم، تمسخر به هیچ وجه چه برای شعر چه برای نقد فایده و نتیجه ای نداره ممنونم که ذهنیاتت رو نوشتی | |
|
سلام و عرض ادب مریم بانوی عزیز ممنونم از همراهیتان خوش باشید و خرم | |
|
ممنونم بانو رحمانی عزیز روزگار خوش | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
چهار پاره بسیار زیبا و شورانگیز بود
عارفانه
در وصف غفلت آدمیان
عمر کمترین که در خواب غفلت سپری شد
امید که جوانتر هاخود را دریابند